چرا هرچه تلاش میکنم موفق نمیشوم؟
چرا هرچه تلاش میکنم موفق نمیشوم؟ چرا در هیچ کاری موفق نمی شوم؟ چرا هر کاری میکنم به موفقیت نمیرسم؟ چرا انسانهای بد هر روز ثروتمندتر و موفق تر میشوند؟ چگونه در زندگی به اهدافم برسم؟ چگونه ناخودآگاه خود را برای جذب موفقیت و ثروت برنامه ریزی کنم؟ راز موفقیت افراد پولدار چیست و چگونه میتوان همانند آنها زندگی شادی داشت؟ آیا باورهای غلط میتوانند زندگی ما را به سمت شکت ببرند؟ چرا موفق نمیشم و چرا شاد نیستم؟ این سئوالی است که ذهن اکثر انسانها را به خود مشغول کرده است.
فهرست مطالب
Toggleچرا هرچه تلاش میکنم موفق نمیشوم؟
در این مقاله به بررسی دلایل عدم موفقیت با تکنیک های ان ال پی(NLP) خواهیم پرداخت و نقش باورهای محدود در موفقیت و یا عدم موفقیت را شرح خواهیم داد. بطور کلی 6 عامل در عدم وفقیت ما دخیل هستند:
1- پیش نویس (نمایشنامه زندگی)
2- باورهای محدود
3- مقاومت های ذهنی (تضادهای درونی)
4- تفکر کمال طلبی (تفکر صفر و یک)
5- عدم تمرکز
6- عدم برنامه ریزی
نمایشنامه زندگی
طبق قوانین روش تحلیل رفتار متقابل هر یک از ما با یک پیش نویس به دنیا می آییم و زندگی هر یک از ما یک نمایشنامه خاص دارد. این پیش نویس به ما می گوید که در آینده چه سبک زندگی خواهیم داشت. اما شاید این سئوال برای شما پیش بیاید که این نمایشنامه را چه کسی برای ما می نویسد؟ چه کسی تصمیم می گیرد ما موفق باشیم یا شکست بخوریم؟ افراد زیادی می توانند در شکل گیری این نمایشنامه موثر باشند.
مهمترین افراد پدر و مادر ما هستند که از لحظه تولد میزان اعتماد به نفس و عزت نفس ما را شکل می دهند. حتی نوزاد میتواند از نگاه والدین متوجه شود که چقدر از آمدن او به این دنیا خوشحال هستند. بنابراین تشویق ها و تاییدهایی که از طرف والدین انجام میگیرد، هویت فرد را شکل می دهد و این هویت در دوران مدرسه و در جامعه تکمیل میشود.
حال فردی را در نظر بگیرید که دارای پیش نویس موفق نباش یا خوشبخت نباش است، یعنی والدین او بارها به او متذکر شده اند که لیاقت زندگی خوب و شاد را ندارد. فکر می کنید این عامل چه تصمیمی در روند زندگی او خواهد داشت؟ درست حدس زدید. او در تصمی مگیری ها و هدفگذاری های خود همانند یک انسان شکست خورده عمل می کند تا به دیگران ثابت کند که چقدر ناتوان است، زیرا در پیش نویس ها افراد به دنبال شرایط آشنا هستند و از آنجایی که از کودکی در عدم موفقیت سر کرده است، بنابراین تمایل به شکست خواهد داشت.
این شرایط تا زمانی پیش می رود که فرد تصمیم بگیرد پیش نویس خود را باطل کند و نقش خود را در نمایشنامه زندگی تغییر دهد. در این شرایط با کتاب ها و مشاوره ها و مشورت با افراد موفق می تواند مسر زندگی خود را تغییر دهد که کار خیلی راحتی نخواهد بود اما بسیار ارزشمند است.
مکانیزم آرزوی پنهان شکست
حال که با مفهوم پیش نویس آشنا شدیم، بپردازیم به آرزوی پنهان شکست. شاید برای شما هم این سئوال آمده که چرا برخی افراد علیرغم تلاش، همیشه شکست می خورند و به آن عادت کرده اند. پاسخ این سئوال در هویت آنها نهفته است. آنها دارای پیش نویس موفق نباش هستند و هرکاری میکنند تا به همه نشان دهند که چقدر ناتوان هستند و اتفاقا پس از این کار خوشحال هم میشوند.
زیرا در این شرایط ترحم و توجه دیگران را به خود جلب میکنند. افرادی که آرزوی پنهان شکست دارند، وارد کارهایی میشوند که از قبل شکست آنها مشخص است اما آنها عمدا این کار را میکنند تا شکست بخورند و در ادامه کسی از آنها توقع تلاش نداشته باشد و بعنوان یک فرد قربانی، بدنبال مقصر بگردند.
اگر فردی را می بینید که دائما اهداف بزرگی را انتخاب می کند و در آنها شکست می خورد اما همانند دیگران از این شکست ناراحت نیست، بدانید بصورت ناخودآگاه انتظار چنین شرایطی را داشت و به استقبال شکست رفت تا به دیگران ثابت کند که بدشانس است.
بطور مثال اگر فرد خود را لایق اندام مناسبی نمیداند و هر روز به وزن او افزوده میشود، برای اینکه ثابت کند انسان ناموفقی است، یک برنامه فشرده کاهش وزن را ترتیب میدهد تا در طی یکماه مثال 20 کیلو کم کند اما خود او هم میداند چنین هدفی دست نیافتنی است و هرگز به آن نمی رسد. در چنین شرایطی رو به اطرافیان می کند و می گوید ببینید من تلاش کردم ولی موفق نشدم.
مقاومت ضمیر ناخودآگاه
طبق اصول nlp هرگاه ضمیر ناخوداگاه با ید موضوع مخالف باشد، آنرا به شکل یک بیماری یا درد و یا استرس و… نشان میدهد. اگر شما در حال تلاش هستید و به تهداف خود نمی رسید، بدانید بخشی از ذهن شما مخالف این مسئله است و دلایل خود را برای این مخالفت دارد.
مثلا فردی که قصد مهاجرت دارد اما بخش های ذهنی او بدلیل وابستگی شدید به خانواده با چنین شرایطی مخالف هستند، اتفاقاتی را پیش می آورند که مانع مهاجرت فرد شود و یا اینکه استرس و اضطراب شدیدی را به او تحمیل میکنند. مادامی که نتوانیم موافقت بخش های ذهنی را جلب کنیم، در چنین کشمکشی خواهیم بود.
اگر علاقمند به یافتن دلایل عدم حرکت به سمت هدف خاص هیتید، پیشنهاد میکنم به مقاله ” چگونه ریشه مشکلات را پیدا کنیم” در همین سایت مراجعه کنید تا علت مقاومت ناخودآگاه در دستیابی به موفقیت را بشناسید.
باورهای محدود
شما چه تعریفی از خود دارید؟ ارزش های فردی شما چیست؟ پاسخ شما به این سئوال، باورهای شما را نمایان خواهد کرد. بطور مثال فردی که باور دارد هیچگاه به موفقیت نمی رسد، نمیتواند در مسیر دلخواه قدم بردارد و علیرغم تلاش های فراوان، همچنان ناکام می ماند.
برای یافتن باورهای محدود خود، به زمانی که یک آرزو یا هدف در ذهن شما شکل می گیرد، توجه کنید. ببینید اولین فکری که به ذهن شما خطور میکند چیست؟ اگر این افکار محدودیت شما را یادآوری میکند و میگوید لایق موفقیت نیستید، باید آنرا تغییر دهید.
فردی را تصور کنید که در خانواده ای بزرگ شده است که والدین او چنین القاء کرده اند که کارمندی بهترین شغل است و در کسب و کار شخصی نمی توان به موفقیت دست یافت یا اینکه همه افراد ثروتمند بد هستند و… در چنین شرایطی باورهای منفی در ذهن کودک شکل می گیرد و در آینده نیز با قرار گرفتن در چنین شرایطی، ترجیح میدهد شکست بخورد تا اینکه وارد شغلی به غیر از کارمندی شود چون به او گفته شده این شغل اخلاقی و حلال است.
گاهی اوقات والدین و جامعه بصورت ناخواسته باورهای منفی در ذهن ما شکل می دهند که این باورها درست در لحظه تصمیم گیری به سراغ ما می آیند و باعث میشوند نتوانیم از منطقه امن ذهن خود بیرون بیاییم.
تفکر همه و هیچ
افرادی که دارای تفکر صفر و یک هستند نیز به شدت در معرض شکست قرار می گیرند زیرا آنها استانداردهای بالایی را تعیین می کنند که رسیدن به آن نیازمند سالها تلاش است. آنها هیچگاه از زندگی لذت نمیبرند و منتظر یک روز خوب هستند. تفکر همهم و هیچ چنین بیان می کند که باید به سمت هدفی بروید که خاص باشد، در غیر اینصورت به شرایط عادی و معمولی قانع نباش و منتظر یک حرکت بزرگ باش.
اینگونه افراد کمتر دست به عمل میزنند زیرا منتظر یک شرایط ایده آل می مانند تا اقدام کنند. بطور مثال اگر قصد دارند یک رستوران را راه اندازی کنند، به سراغ رستورانی می روند که از هر نظر ایده آل باشد و فراتر از توان آنها باشد و هرگز از یک کسب و کار کوچک شروع نمی کنند. حتما میتوانید سرنوشت آنها را حدس بزنید؟ پس از مدتی با وجود همه تلاش ها، دست از هدف خود می کشند و به جای اول خود باز می گردند.
اگر به شکل گیری برندهای معروف همانند DELL ، مایکروسافت، ford و… نگاهی بیاندازید، خواهید دید آنها از یک شرکت کوچک و یا از گاراژ خانه خود شروع کردند و اینک به یکی از غول های صنعت تبدیل شده اند. شاید بتوان گفت تفکر همه و هیچ بزرگترین مانع تحقق آرزوهاست زیرا همیشه شما را از حرکت باز می دارد و منتظر یک شرایط عالی می مانید تا شروع کنید، در صورتیکه اکنون بهترین زمان شروع است.
موانع موفقیت
در مرحله بعد باید به موانع هدفگذاری بپردازید؟ اگر در مراحل قبل به نحوه تفکر و تغییر باورهای محدود پرداختید و تصمیم گرفتید نمایشنامه زندگی خود را از نو بنویسید، حالا نوبت آن است که موانع عملی دستیابی به موفقیت را بررسی کنید:
1- منابع و ابزارهای لازم برای دستیابی به اهدافم چیست؟ در این مرحله تمام مواردی که برای رسیدن به هدف خود را در پیش دارید، بیان کنید.
2- توانایی ها و استعداد من در چه زمینه ای است؟ (چه کاری است که من آنرا بهتر از همه انجام میدهم؟)
3- مهمترین اولویت من در زندگی چیست؟
4- چه موانعی برای شروع در سر راه من قرار دارند؟ (اگر امروز بخواهم بخشی از آن موانع را برطرف کنم، چه کاری باید انجام دهم؟)
5- چرا در میانه راه اهداف خود را رها میکنم؟ (این اهداف را بنویسید)
6- عادت های غلط من در زندگی کدامند؟ چگونه میتوانم عادتهایی در جهت اهدافم بسازم؟
قانون 5 ضربه
عامل دیگری که افراد شکست خورده آنرا بسیار تجربه کرده اند، نداشتن تمرکز بر روی یک هدف است. یکی از مشخصات افراد موفق این است که مدتی را بر روی یک مهارت یا هدف تمرکز می کنند و پس از عمیق شدن در یک موضوع، به سراغ اهداف دیگر می روند و همانند یک قطره آب که سالها بر روی یک تخته سنگ می چکد و آنرا سوراخ می کند، آنها نیز با مداومت و تلاش به اهداف خود می رسند اما افراد ناموفق هر روز دنبال یک هدف هستند و صبوری در آنها بسیار کم است.
اجازه بدهید این موضوع را با مثالی شرح دهم. فرض کنید وارد یک جنگل شده اید و قصد دارید یک درخت را ببرید. برخی افراد به سراغ درخت های کوچکتر میروند و برخی دیگر پس از چند بار تبر زدن، خسته می شوند و به سراغ سایر درختان می روند به امید آنکه با کمترین تلاش بتوانند به هدف خود برسند.
اما در این میان هستند افرادی که با صبر و درایت، هر روز فقط چند ضربه به درخت مورد نظر می زنند و پس از مدتی به هدف خود می رسند. این قانون بیان می کند برای دستیابی به اهداف خود، یک درخت را انتخاب کنید و هر روز فقط 5 ضربه به آن بزنید تا ببینید در مدت کوتاهی به هدف خود خواهید رسید.
بنابراین پس از خواندن این مقاله به شناسایی یک هدف بپردازید و هر روز بخشی از آنرا محقق کنید. خواهید دید در مدت یک یا دو سال به یک فرد موفق در آن حوزه بدل خواهید شد. طبق اصول قانون جذب اگر بدانید که به کدام سمت در حرکت هستید، در بهترین زمان و بهترین مکان به خواسته خود دست خواهید یافت.
حال اگر بازهم از خود می پرسید چرا هرچه تلاش میکنم موفق نمیشوم؟ باید به افکار خود رجوع کنید زیرا ما هرآنچه را در ذهن خود خلق کنیم، در نهایت در دنیای واقعی ملاقات خواهیم کرد، پس افکار خود را تغییر دهید.
درباره سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP) زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است. فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه " خانه ان ال پی ایران" است.
نوشته های بیشتر از سجاد زمانی9 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام من یه دانش آموزم
خیلی هم تلاش میکنم نمره هام خوبه ولی توی آزمونها و تستا خیلی بدم
هنوز که کنکور ندادم هیچ امیدی بهش ندارم
سلام من یه خانوم 28ساله هستم تقریبا سه سال دارم کار میکنم در اصطلاح اول یه مغازه لباس فروشی را انداختم و یه سال اول خوب بود تقریبا اما چون تو روستا بودم کم کم همه چی خراب شدو مجبور شدم برای یهمدت تعطیل کنم و کلا انرژس خودمو از دست دادم و دوباره یه کار فروش مستقیم یعنی فروش لوازم ارایشی به صورت انلاین و شروع کردم چون دیگه سرمایه ای برای خرید و فروش نداشتم و اما بعد دوسال که من این کار انجام دادم هنوز به درامد نرسیدم واقعا من خیلی تلاش کردم و میکنم خیلی اما نتیجه ای کهمیخواستم واقعا نداشتم نمیدونم مشکل کجاس یه جورایی واقعا کم اوردم من دوست دارم یه نتیجه یخیلیخوبی بگیرم اما نمیدونم واقعااا چرا اینجوریمیشه ممنون میشم راهنماییم کنید
من یه دانش آموزم با خوندن بخش باور های محدود گریستم چن وقت هست که دارم تلاش میکنم و درس هامو میخونم ولی نمرات ویا نتایج خوبی نمیگیرم حتی نمیتونه به ذهنم خطور کنه که جزو بیست نفر اول مدرسه بشم شاید بخاطر همین باور های محدود کنندمه و حتی خودم رو با بقیه مقایسه میکنم افرادی هستند که تلاش کمتری نسبت به من میکنم ولی نتایج بهتری میگیرن و منو بشدت ناامید کرده
پیشنهاد میکنم در دوره تغییر باور شرکت کنید
به قسمت محصولات مراجعه کنید
سلام استاد وقتتون بخیر
دقیقا من شکست های خیلی زیادی میخورم با اینکه باور های منفیو کاملا از ذهنم پاک کردم ولی بازهم شکست میخورم
خب کجا
تو قانون جذب
من از روز 23 بهمن 1400 مراقبه آرامش ذهن را شروع کردم که گفتند این مراقبه بعد از 2 ماه یا حالا بیشتر تاثیر کاملشو میزاره
حالا من با خودم عهد بستم با خودم گفتم از همین الان وقتی مراقبه را شروع می کنم نه باید عجله داشته باشم و نه نباید منتظر اینکه کی نتیجه می گیرم و نه نباید استرس داشته باشم
خب
حالا تا 17 روز ادامه دادم در روز 17 ام یک حساسیت کوچیک واکنش دادم البته از عمد نبود به صورت ناخودآگاه بود یا با خودم گفتم نکنه این مراقبه تاثیرش دائمی نیست اینجوری فکر کردم بعد هرچه تلاش کردم که خودمو بیخیال کنم نشد بعد از عمد رفتم تو اینترنت جستجو کردم در مورد مراقبه بعد خداروشکر مراقبه تاثیرش دائمیه بعد شب ساعت 11 خواستم مراقبه کنم ساعت 11 مراقبه کردم و در واقع هنوز روز 17 ام بود
بعد از مراقبه به طور خودکار احساس می کنم مراقبه اثرش رفته میدونید که منظورم چیه اثرش رفته(برای مثال من میخوام یک آپارتمان 20 طبقه بسازم 10 طبقشو درست می کنم بعد 10 طبقه دیگه مونده خب اگه اون 10 طبقه اولی که من درست کردم بدون هیچ دلیلی خراب بشه آیا شما حوصله دارید این همه زحمت دوباره این 10 طبقه رو دوباره میای درست کنی) اینکه خو اینجوری نمیشه بعد دوباره برای مراقبه تلاش کردم ولی باز هم این اتفاق برایم افتاد
اگه میشه کمکم کنید من الان حتی دیگه انگیزه ندارم برای بار سوم دوباره مراقبه شروع کنم
معذرت میخوام پیامم طولانی در اومدم منو ببخش
مصطفی جان تکنیک های مراقبه و ذهن آگاهی ما رو در مسیر هدف راهنمایی می کنند اما اگر انتظار داشته باشیم که با چند روز مراقبه به فرد کامل و متعالی تبدیل بشیم، اشتباهه
اگر اینطور بود که عرفا بعد از یکسال مراقبه و نماز خوندن رها می کردن و فعالیت ذهنی نداشتند. در واقع مراقبه و کنترل افکار منفی باید مدام انجام بشه مثل غذا خوردن و ورزش کردن
فرض کنید یکماه رفتید باشگاه. آیا به مربی میگید که بعد از این من نیازی به ورزش ندارم؟ بنابراین هر فکر و مراقبه ای نیاز به تمرین و نگهداری داره. در روزهای ابتدایی این زمان بیشتره اما وقتی حرفه ای شدید دیگه تعارض های ذهنی کمتر میشه
خب استاد من قبلا خانواده ام به من گفتند تاثیر مراقبه دائمی نیست و بعضی از مردم هم گفتند که مراقبه تاثیرش دائمی نیست مثل سابلیمینال ولی من از وقتی که زیاد در مورد مراقبه مطالعه کردم فهمیدم که مراقبه بعد از استفاده چند ماه تاثیرش کاملا دائمیه و علاوه بر این حتی باور های انسان تغییر می کنن و تلقینات مراقبه در ضمیر ناخودآگاه ثبت میشن و ثبت شدنشون دائمیه
پس استاد این چیست؟ 🙂
الان من میخوام براتون یک مثال بزنم یک مراقبه دیدم سلامتی کامل بدن
خب اگر یک نفری بیماری میگرن داره خب اول از هر چیزی اینو باید بهتون بگم یک انسانی بیماری افسردگی داره خب میره سراغ روان پزشک و روان پزشک براش دارو و از این چیز ها براش می نویسه و بهش میگه که اگر اینهارو به مدت 1 سال این داروها رو مصرف کنی و یک سری چیزهارو رعایت کنی کامل کامل افسردگی از جسمت میره یعنی در واقع بعد از مصرف داروها خوب میشه دیگه و بیماری افسردگی سراغش دیگه نمیاد (و بیماری افسردگی سراغش دیگه نمیاد) این جمله خیلی مهمه
حالا برای درمان بیماری میگرن بدون پزشک میاد از مراقبه سلامتی کامل بدن میاد استفاده می کنه به مدت 4 ماه و نتیجه می گیره
وقتی که نتیجه گرفت هم خود انسان حالش خوب میشه و هم بیماری میگرن از بین میره یعنی وقتی که از بین رفت دیگه بر نمی گرده پس نشون میده که مراقبه تاثیرش دائمیه 🙂
سلام من یا خانم 21 ساله هستم. ترم 4 رشته بیوتکنولوژی در یک دانشگاه غیر انتفاعی در حال تحصیلم.یه سال پشت کنکور تجربی موندم و شکستی که در سال اول و دوم کنکور خوردم باعث افسردگی شدید من شد چون با تلاش زیاد تقریبا بدترین نتیجرو گرفتم.الانم میدونم که رشته تحصیلیم هیچ اینده ای تو یه ایران نداره .مخصوصا برای من که تویه دانشگاه سطح پایین درس میخونم.از نظر خودم یه ادمیم با IQ متوسط. همیشه دلم میخواست تویه بهترین دانشگاه درس بخونم ولی با اینکه تلاش کردم نشد. میخواستم از شما بخوام که به من بگید در ادامه زندگیم چیکار کنم تا هم به ثروت برسم هم احساس خوشبختی کنم. تشکر
دوست عزیز هرکدوم از ما دارای تونایی و استعداد منحصر بفرد هستیم فقط باید در زمان و مکان درست ازش استفاده کنیم. پیشنهاد میکنم با مشاور تحصیلی یا شغلی مشورت کنید همچنین کارگاه کشف رسالت فردی هم به شما کمک می کنه که ببینید ماموریت شما در زندگی چیست؟ https://tehrannlp.com/?p=10435