نقد فیلم پلتفرم + 10 نکته پنهان platform
10 نکته پنهان از فیلم پلتفرم the platform یکی از شاهکارهای سینمای معناگرا در سالهای گذشته است که در این مقاله قصد داریم این فیلم را از منظر روانشناسی و جامعه شناسی بررسی کنیم؟ موضوع فیلم پلتفرم یا سکو با کارگردانی گالدر گازتلو اسپانیایی می باشد و در سال 2019 ساخته شده است. این فیلم توسط کمپانی نتفیلیکس ساخته شده است و نقدهای زیادی را از سوی کارشناسان به همراه داشته است.
در این مقاله امکان لو رفتن داستان فیلم می باشد زیرا قصد داریم از نظر روانشناسی نکات پنهان آنرا بررسی کنیم. کارگردان در فیلم پلتفرم بخوبی 7 گناه بزرگ انسان ها که شامل طمع، حرص و آز می شود را به تصویر کشیده است. این فیلم مملو از نمادهای پنهان و آشکار است که تا مدت ها ذهن مخاطب را به خود درگیر می کند. برخی از منتقدین پلتفرم را با فیلم کره ای انگل مقایسه می کنند که نقدی جامعه شناسانه به اتفاقات دارد و در آن به سیک زندگی افراد ثروتمند و عدم تعادل در جامعه اشاره می کند.
کارگردان بارها این نکته را به مخاطب گوشزد می کند که افراد ثروتمند فقط به فکر مال اندوزی هستند و هیچ توجهی به فقرا ندارند و پس باید برای بقای خود بجنگید.
یکی از دیالوگهای ماندگار فیلم پلتفرم در ابتدای آن است که قهرمان داستان از پیر مرد می پرسد که ما قراره چی بخوریم؟ و پیرمرد پاسخ می دهد پسمانده غذای طبقات بالاتر…
موضوع فیلم پلتفرم یا سکو از یک مصاحبه و مسابقه شروع می شود که در آن فردی تصمیم می گیرد در یک آزمایش چند روزه شرکت کند. پلتفرم یک زندان عمودی است که 333 طبقه دارد و در هر طبقه دو نفر باید باهم زندگی کنند. هر چند روز یکبار زندانی ها در یک طبقه به هوش می آیند و باید با چالش های آن روبرو شوند. هرچه در طبقات بالاتری باشند، غذای بیشتری به آنها می رسد و طبقات پایینتر از خردن غذا محروم می شوند و باید دلخوش به پسمانده غذای طبقات بالاتر باشند.
مخاطب بارها خود را بجایی زندانی ها می گذارد که اگر من در فلان طبقه بودم چه کاری می کردم؟ آیا پای اخلاقیات و قانون و انسانیت می ماندم و یا مانند آنها هر کاری برای زنده ماندن می کردم؟ آیا قانون بد بهتر از بی قانونی است؟ شما که در حال خواندن این مقاله هستید با دیدن فیلم از خود بپرسید:
- آیا من در شرایط سخت می توانم به ارزش های فردی خود پشت کنم؟
- دیدگاه من نسبت به افراد ثرتمند چگونه است؟
- آیا حاضرم برای اهداف خود، پا بر روی ارزش های جامعه بگذارم؟
- من چگونه آدمی هستم؟
- مهمترین چیز در زندگی از نظر من چیست؟
با پاسخ دادن به این سئوالات می توانید شخصیت داستان را بخوبی نقد کنید و خود را بجای او بگذارید. می توانید ذهن خود را از خورده فرهنگ ها و ارزش هایی که در جامعه و در بین مردم است خالی کنید و از خود بپرسید آیا ما مردم خوب هستیم و یا آنقدر خودخواه هستیم که برای اهداف خود دست به هر کاری می زنیم؟
با افراد طبقه بالا صحبت نکنک چون جوابت را نمی دهند. با افراد طبقه پایینی هم صحبت نکن زیرا تو از آنها بالاتری…
فهرست مطالب
Toggleنقد فیلم پلتفرم
فیلم پلتفرم نامزد بسیاری از جایزه ها شده است و علت آن بازی زیرپوستی و عدم استفاده از جلوه های ویژه است که انسان را محو دیالوگ های حرفه ای آن می کند. پلتفرم نماد جامعه ای است که در آن افراد ثروتمند و الیگارشی و سیاست گذاران به دنبال کنترل مردم هستند. در این بین افرادی روشنفکر پیدا می شوند که قصد دارند جامعه بیمار را نجات دهند و ارزش های انسانی را پیاده کنند اما پس از مدتی در همین فرهنگ محو می شوند.
نمونه آنرا می توان در نحوه رانندگی، ارتباطات و مصرف گرایی مردم دید. اگر شما از نحوه رانندگی مردم و یا بی نظمی در صف شاکی هستید، سعی کنید رفتار درست را فرهنگ سازی کنید. پس از مدتی خواهید دید خود را تنها خواهید یافت زیرا اکثریت جامعه شما را در خود حل می کند.
در ابتدای فیلم پیرمرد و گورن دوستانی خوبی برای هم هستند اما چه اتفاقی می افتد که در شرایط سخت پیرمرد سعی می کند او را بجای غذا بخورد و همین درگیری باعث مرگ او می شود. در عین ناباوری گورن در شرایط گرسنگی سخت مقداری از گوشت او را می خورد. چرا این اتفاق می افتد؟ آیا انسان میتواند بر روی ارزش های انسانی و اخلاقی خود پا بگذارند؟
یکی از نکات جالب این فیلم آن است که هر زندانی میتوانست چیزی را باخود به سلول ببرد. پیرمرد با خود یک چاقو آورده بود و قهرمان داستان نیز کتاب دون کیشوت را همراه آورده بود. این بخش بخوبی دغدغه انسان ها را به تصویر می کشد. اما در ادامه می بینیم هنگامی که گرسنگی و خستگی بر آنها چیره شد، از آرمان ها و ارزشهای فردی خود عبور کردند و فقط برای بقای خود می جنگیدند.
واقعیت این است که زمانی که منابع محدود باشد و تقاضا زیاد شود، مردم آن جامعه وارد یک رقابت ناسالم می شوند زیرا چیزی در ضمیر ناخودآگاه آنان می گوید که عجله کن زیرا همه چیز در حال تمام شدن است. اگر نگاهی به صف مترو یا صف مواد غذایی کنید این رفتار تهاجمی مردم را بیشتر می بینید. هنگامی که سکو وارد هر طبقه می شود، هر زندانی زمان محدودی دارد که شکم خود را سیر کند و همین اتفاق باعث می شود آنها از غذاهایی استفاده کنند که حتی شاید دوست نداشته باشند اما چون بر اساس غریزه عمل می کنند، نمی توانند رفتار مناسبی بروز دهند.
دانلود فیلم پلتفرم با دوبله فارسی
در بخشی از فیلم پلتفرم می بینیم که مردم برای رسیدن به سکو باید در آزمون ورودی قبول شوند و اینطور به آنها القاء می شود که برای رسیدن به این درجه اجتماعی باید تایید شوید. همچنین همانند فیلم تایتانیک می بینید در طبقات بالای زندان غذای فراوانی وجود دارد و زندانیان در آرامش کامل هستند اما هرچه به طبقات پایین تر می رسیم میزان خشم و کینه و درگیری افراد بیشتر می شود.
همچنین انسان های طبقات پایین از طبقات بالا متنفر هستند زیرا مجبورند پسمانده غذای آنها را بخورند و بر اساس تصمیم گیری های آنان عمل کنند. آنها حق هیج اعتراضی را ندارند و فقط منتظر روزی می رسند که نوبت آنها شود تا انتقام خود را بگیرند و همانند آن دسته ثروتمند عمل کنند. جالب است زمانی که زندانی های طبقات پایین به بالا می رسند بجای اصلاح رفتارهای نامناسبه به آن دامن میزنند و رفتارهای وحشیانه و بدوی را تکرار می کنند.
تحلیل روانشناسی فیلم پلتفرم
در جایی از فیلم قهرمان فیلم تصمیم می گیرد همانند دون کیشوت وارد سفر قهرمانی شود که دنیا را نجات دهد. حتما در داستان رمان بینظیر دون کیشوت خوانده اید، او دغدغه ای در ذهن دارد که می خواهد به همراه اسب و یک سپر و شمشیری کهنه به جنگ تاریکی ها برود. اما آیا می تواند دنیا را تغییر دهد؟
زمانی که قهرمان فیلم وارد زندان می شود، فردی دارای چارچوب است و سعی می کند بر اساس اخلاق عمل کند اما زمانی که چند روز گرسنه می ماند، همانند یک انسان بد.ی فقط به دنبال حفظ بقای خود است. او از هر کاری برای سیر کردن خود استفاده می کند و حتی تا جایی پیش می رود که گوشت مرده پیرمرد را می خورد. شاید اگر شما در شرایط نرمال این صحنه را ببینید باخود بگویید من هیچوقت این کار را نمی کنم اما زمانی که در این شرایط قرار بگیرید، بر اساس غریزه حیوانی عمل خواهید کرد.
برخی از انسان ها ایده آل گرا هستند و تلاش می کنند دنیا را همانند ایده آل خود تغییر دهند. گورن بعنوان قهرمان داستان تلاش می کند به همراه دوست سیاه پوست خود در همه ظبقات سفر کند و به زندانیان آموزش دهد که چگونه به اندازه نیاز خود از سفره برداشت کنند. اما واقعا می توان جامعه را تغییر داد؟ آیا می توان با زور رفتار اشتباه مردم را تغییر داد؟
همچنین اگر بخواهیم از نظر هرم مازلو آنرا بررسی کنیم به نکات جالبی می رسیم. آبراهام مزلو در هرم نیازهای اساسی خود به 5 مرحله یا طبقه اساره می کند. او اعتقاد دارد انسان ها در مرحله اول فقط بدنبال حفظ بقا هستند و تمام تلاش خود برای زنده ماندن را انجام می دهند. پس از اینکه خیالشان از زنده ماندن راحت شد به فکر ایجاد محیط امن می افتند و بدنبال امنیت روانی، امنیت مالی و… است.
پس از این مراحل کم کم به فکر احترام گذاشتن، دیده شدن و مورد تحسین قرار گرفتن می افتد. او علاقه دارد عشق و دوست داشتن را تجربه کند زیرا دیگر ترسی از زنده ماندن ندارد. در مرحله بعد به فکر شغل و سبک زندگی می افتد که منجر به رضایت درونی شود. اگر فردی هنوز در مراحل پایینی است، شاید تمام دغدغه او زندگی و شغلی باشد که نیازهای اولیه او را ارضا کند اما هرچه در هرم بالاتر برود، نیازهای او متعالی تر و انسانی تر می شود.
فردی که از نظر نیازها به بالای هرم می رسد، دیگر موفقیت به هر قیمت را نمی پذیرد. او به خودشکوفایی می رسد و اخلاقیات را در اولویت قرار می دهد. بنابراین اگر بخواهیم فیلم پلقترم را از دیدگاه هرم مازلو نقد کنیم باید بگوییم زمانی که انسان ها را در طبقات پایینی هرم می بینیم، هر رفتار غیر انسانی از آنها سر می زند و هر بی اخلاقی را توجیه می کنند.
واقعیت این است که همه ما انسان ها دارای یک بعد انسانی و یک بعد حیوانی هستیم. زمانی که گورن قهرمان داستان با کتاب وارد پلتفرم شد شاید باخود فکر می کرد که چند روز به تعطیلات می رود و با منطق خود تصمیم گرفت اما زمانی که مشکلات خود را نمایان کرد دیگر فرهنگ و کتاب و ارزش های فردی از یاد او رفت و همان رفتارهای عجیبی که در ابتدا از هم سلولی های خود دیده بود را تکرار کرد. در اینجاست که به این گفته می رسیم: شکم گرسنه دین و ایمان و فرهنگ را نمی فهمد…
آیا انسان ها عوض می شوند؟
یکی از سئوالاتی که در حین دیدن فیلم پلتفرم به آن میرسیم این است که واقعا انسان ها عوض می شوند ای عوضی می شوند؟ واقعیت این است که انسان ها در شرایط مختلف بر اساس گذشته خود که در کدام بخش از هرم نیازهای مزلو گیر کرده اند، واکنش نشان می دهند. اگر نگاهی به شبکه های اجتماعی بیاندازید دلیل این اتفاق را می فهمید که چرا انسان ها برای دیده شدن و لایک گرفتن دست به هر گاری مزنند. چرا ارزش های جامعه عوض می شود و عوضی بودن ارزش می شود؟
اگر پای پول و معروفیت در میان باشید خواهید دید اغلب انسان ها از قالب خود خارج می شوند و دست به هر کرای می زنند تا بفا داشته باشند و حاشیه امنی را برای خود فراهم کنند. نقش ما در این بین چیست؟ خود را در کدام طبقه از هرم نیازها فرض می کنید؟ چه چیزهایی برای شما ارزش است؟ چقدر پول به شما بدهند حاضرید از ارزش های خود عبور کنید؟
معنای عدد 333 در فیلم پلتفرم
فیلم پلتفرم دارای نقاط پنهانی است. منتقدینی مانند فراستی و رائفی پور در این زمینه رمزگشایی هایی داشته اند که آنرا به نظام سرمایه داری و فاشیستی مربوط می دانند. در بخش هایی از فیلم مدام نمادهای مخفی به مخاطب نشان داده می شود که به عقیده برخی نماد شیطان پرستی است. مثلا عدد 333 و ضریب 666 و انتخاب اسم گورنگ که به معنای سرخ شده است نمایانگر جهنم است.
همچنین طبقات پایین زندان که نفرین شده ها در آن زندگی می کنند و گرمای زیادی را تحمل می کنند نشان دهنده چه چیزی است؟ این فیلم مملو از نمادهای آخرالزمانی و دینی است. شما با دیدن این فیلم انتخاب می کنید که به بشریت خدمت کنید و همانند یک انسان مصلح به دنیا بنگرید و یا همانند شیطان بی معنایی را ترویج کنید؟
در نقد فیلم پلتفرم هم باید جنبه های دینی برسی شود و هم جنبه های روانشناختی زیرا این فیلم از چند جنبه به زندگی نگاه می کند.
درباره سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP) زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است. فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه " خانه ان ال پی ایران" است.
نوشته های بیشتر از سجاد زمانی
دیدگاهتان را بنویسید