راز قانون جذب برای موفقیت و ثروت چیست؟
راز قانون جذب برای موفقیت و ثروت چیست؟
راز قانون جذب برای موفقیت و ثروت چیست؟ چه راههایی را برای جذب پول و ثروت، ازدواج موفق و دستیابی به خواسته ها سراغ دارید؟ چرا قانون جذب برای عده ای از افراد عمل نمی کند؟ چگونه میتوان باورها را تغییر داد و یک سبک زندگی جدید مطابق با خواسته ها را داشت؟ چگونه با استفاده از بازی فراوانی به پول ثروت مورد نظر دست یابیم؟ بهترین کارشناس و مدرس قانون جذی و دوره غیر حضوری در کشور کدامند؟ قانون جذب (Law of attraction) یکی از پیشنهادات ما برای جذب خواسته هاست. این روزها روش های مختلفی در زمینه موفقیت و جذب ثروت و سلامتی وجود دارد که میتوان با استفاده از آنها به سبک زندگی دلخواه دست یافت. در این مقاله قصد داریم راز قانون جذب و کائنات به همراه برخی از تکنیک های قوانین جذب و ارتعاش را باهم مرور کنیم و نظرات افراد بزرگی مانند آنتونی رابینز، باب پراکتور، استر هیکس، کوین ترودو، راندا برن و… را در مورد قانون جذب و کائنات بررسی کنیم.
در این مقاله درباره این موضوع صحبت می کنیم که چرا برخی آرزوها و رویاها به ذهن ما میرسند؟ آنها نشانه چه چیزی هستند؟ چرا افکار و نحوه درخواست ما با دیگران متفاوت است؟ چرا به اهداف خود نمیرسیم و قانون ارتعاش و کاعنات برای من جواب نمیدهد؟ راز کمترین تلاش برای دستیابی به اهداف و ثروت چیست؟
همه این پاسخ ها در قانون جهانی ” قانون جذب و کائنات” خلاصه شده است. اگر بتوان قانون جذب را بخوبی درک کرد، مغناطیسی از خواسته ها را در زندگی خواهید داشت. بطور مثال به فرآیند رشد یک گیاه توجه کنید. پس از آنکه یک دانه کاشته میشود و عوامل محیطی مهیا باشند، دانه با کمترین تلاش به رشد خود ادامه میدهد.
فهرست مطالب
Toggleکلید را بزن
داستان ذهن ما مانند داستان فیل و فیلبان است. اگر به نمایش فیل در سیرک توجه کرده باشید، فردی معمولی میتواند با یک چوب دستی کوچک یک فیل عظیم الجثه را وادار کند تا توپ بازی کند، نقاشی بکشد و دیگران را سرگرم کند. از اینرو میبینید یک فرد که از نظر قدرت و اندازه با فیل قابل مقایسه نیست به راحتی میتواند او را کنترل کند. اگر ضمیر خودآگاه را فیلبان در نظر بگیرید و ضمیر ناخودآگاه را فیل مجسم کنید، به همین شکل میتوانید بر روی ضمیر ناخودآگاه تاثیر بگذارید.
از آنجایی که بیش از 90% درصد اعمال غیر ارادی و تصمیمات ما بر عهده ضمیر ناخودآگاه است، لذا اگر بتوانیم خواسته ها و اهداف خود ار بطور عمدی به سطح هوشیار یا خودآگاه خود بیاوریم میتوانیم آنرا به ضمیر ناخودآگاه دیگته کنیم و او بدون هیچ مقاومتی آنرا انجام دهد. یکی از مشخصات ضمیر ناخودآگاه این است که توانایی تشخیص وهم (خیال) از واقعیت را ندارد بنابراین میتوان با تجسم خلاق و انجام دادن فعالیت مورد نظر ناخودآگاه را در مسیر خواسته ها قرار داد. ضمیر ناخودآگاه از دوران کودکی در حال فعالیت است و همانند یک ضبط صوت افکار و احساسات پیش رو را ضبط میکند و آنرا در تصمیم گیری ها دخالت میدهد.
فردی که برنامه ریزی ذهن او بر پایه شکست و ناکامی شکل گرفته است، در هدف گذاری نیز برای ترس از شکست اقدام میکند و نه کسب موفقیت و ثروت. نمونه آن را در افرادی میبینید که از ترس گران شدن سکه و دلار رو به خرید آن کرده اند و استفاده خاصی از آن نمی کنند. اما افرادی که برنامه ریزی ذهن خود را بر اساس پیروزی بنا کرده اند، بدنبال راه اندازی کسب و کار و استفاده مناسب از پول خود هستند.
تمرین: فرض کنید کلیدی در ذهن شما نصب شده است که یک طرف آن ناکامی ها و فرار از شکست است و طرف دیگر حرکت به سمت خواسته هاست. اگر قصد شما رسیدن به موفقیت و ثروت باشد اما کلید سمت شکست را زده باشید، هیچگاه نتیجه مورد علاقه را کسب نخواهید کرد. اگر کلید خاموش را بفشارید، لامپ روشن نخواهد شد حتی اگر احساس و خواسته شما این باشد که لامپ حتما باید روشن شود. در زندگی نیز چنین اتفاقی رخ میدهد. مادامی که نتوانید در مسیر درست قررا گیرید، یعنی کلید شکست را زده اید و نمیتوانید نتیجه مورد نظر را کسب کنید. بعنوان تمرین در یک برگه کاغذ مواردی که کلید حرکت به سمت هدف را زده اید و مواقعی که کلید ترس را زده اید را مشخص کنید. کدام مورد در زندگی شما مکررا در حال تکرار است؟
به طور مثال شاید هنگامی که قصد دارید شغل و یا محل زندگی خود ار تغییر دهید، این ترسها سراغ شما می آیند یا اینکه در ارتباطات خود فقط با معدود افرادی به مشکل بر می خورید. اگر در چند موقعیت متفاوت یک نتیجه و بازخورد یکسان را دریافت می کنید، بدانید شما فردی هستید که باید خود را تغییر دهید.
قانون جذب چیست؟
در پاسخ به سئوال قانون جذب چیست باید بگویم این قانون یکی از قوانین اثبات شده در دنیا است که بوسیله آن میتوان خواسته ها را جذب نمود. اگر به قانون جاذبه توجه کنید خواهید دید در تمامی اتفاقات و رویدادهای جهان وجود دارد. قانون جذب از نیروی جاذبه زمین تا یکایک ذرات عالم وجود دارد و بدون آن هیچ چیز سر جای خود نخواهد بود. قانون جذب به خواسته ها و احساس توجه میکند بنابراین منفی یا مثبت بودن این خواسته ها برایش تفاوتی ندارد و این ما هستیم که باید خواسته خود را به روشنی مطرح کنیم.
سالهاست این قانون در زندگی ما بکار می رود اما هیچگاه نتوانسته ایم قدرت آنرا تحت کنترل خود قرار دهیم و خواسته های خود را از طریق آن محقق سازیم. اگر تجربه این را داشته اید که در لحظه به کسی فکر کرده اید و سپس او تماس گرفته است و یا اینکه به ماشین و یا هدفی خاص فکر کرده اید و پس از مدتی به آن دست یافته اید، بدانید ناخواسته از قانون جذب استفاده کرده اید.
قانون جذب همانند یک سیستم عمل می کند. در هر سیستمی یک ورودی قرار دارد و عملی روی آن انجام میشود و تبدیل به خروجی میشود. حال این عمل را با یک مثال توضیح می دهیم. اگر ذهن خود را همانند یک سیستم در نظر بگیرید، ورودی های آن افکار شما خواهند بود و عمل انجام شده روی آن توسط ضمیر ناخودآگاه انجام میشود و تبدیل به یک خروجی میشود. یکی از مشخصات ناخودآگاه این است که اطلاعات ورودی را پرورش میدهد و شدت آنرا زیاد می کند بنابراین اگر افکار و ذهنیت مثبت را بعنوان ورودی به آن بسپاریم، خروجی بسیار خوبی را دریافت خواهیم کرد. اگر شما در زمینی سیب بکارید نباید انتظار رویش پرتقال را داشته باشید. افکار ما هم چنین اتفاقی را در عالم رقم میزنند زیرا کائنات و جهان هوشمند هستند و به این ارتعاشات عکس العمل نشان میدهند.
10 اصل در قانون جذب
1- قانون جذب یک قانون جهانی است و هیچگاه نقض نمیشود.
2- اگر به چیز مشخصی فکر کنید، به سمت آن در حرکت هستید (چه منفی و چه مثبت)
3- در طلب کردن و خواستن هیچگاه به محدودیت ها فکر نکنید.
4- ما اتفاقات خوب و بد رد زندگی را با افکار خود جذب میکنیم.
5- کائنات و جهان اطراف ما بسیار هوشمند هستند و به منظم ترین حالت ممکن عمل میکنند، پس به عملکرد آن شک نکنید.
6- برای دستیابی به اهداف، به وضعیت ایده آل توجه کنید نه وضعیت فعلی خود.
7- هر قدر سپاسگزار باشید، خداوند و جهان هستی بیشتر به شما خواهد داد.( آیه ” لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم “)
8- تمام جهان سرشار از نعمت و فراوانی است و هر کسی به اندازه باورهای خود از آن بهره مند میشود.
9- افکار هم شکل و هم ارتعاش یکدیگر را جذب میکنند.
10- همیشه به مثبت ها فکر کنید و از این طریق آنها را به زندگی خود راه دهید.
قوانین ذهن انسان و کائنات
واقعیت این است که روزانه چندین هزار موج فکری در مغز انسان ها شکل می گیرد که اغلب آن منفی است. طبق اصل قانون جذب هر یک از افکار ما میتواند هم ارتعاش خود و هم فرکانس خود را جذب کند. تصور کنید در ابتدای روز قصد دارید به سر کار خود بروید اما انرژی لازم برای این کار را ندارید و یک گفتگوی ذهنی منفی شکل می گیرد که الان باید بازهم مدیر و یا همکاران خودم را ببینم و… در چنین شرایطی شما در حال ارسال پالس ها و ارتعاشات منفی به جهان هستید. این را بدانید که هیچ انرژی و ارتعاشی از بین نمیرود بلکه در جهان منتشر میشود و بصورت کارما به ما باز می گردد. بنابراین همین افکار و ارتعاشات منفی باعث میشود شما همانند آهنربا مشکلات را به خود جذب کنید و از همان ابتدای روز بدشانسی و مشکلات آغاز میشود. این یک نمونه از عملکرد قانون جذب است. هیچ فرد نمیتواند نقش قانون جذب را در زندگی خود نادیده بگیرد. همچنین در دوره های آموزش ان ال پی و مهندسی ذهن به برخی تکنیک های موفقیت فردی میپردازیم و نقش قانون جذب و ارتعاشات را در موفقیت فردی بررسی می کنیم.
تمرین: بعنوان تمرین به مکالمات روزمره خود توجه کنید. چند درصد از گفتگوهای ذهنی خود را مثبت و چند درصد را منفی ارزیابی می کنید؟ توصیه میشود در ابتدای روز به شناخت چنین مکالمات ذهنی بپردازید و در طی روز با مکتوب کردن این مکالمات به ریشه یاب رفتار خود کمک کنید. مکتوب کردن را جدی بگیرید زیرا با نوشتن احساسات با عمیق ترین لایه های ناخودآگاه خود در تماس هستید. طبق گفته آنتونی رابینز انسانها دیورانوشته های ذهن خود را میبینند و آنرا مرور می کنند تا تبدیل به باور شود بنابراین این دیوار نوشته ها را تغییر دهید تا مطالب مثبت در ذهن شما شکل بگیرد و به مرور آنها بپردازید.
ما همان افکار و تصورات خود هستیم
حتما برای شما هم پیش آمده که نیمه شب در خواب ببینید که از ارتفاعی در حال سقوط هستید و به یکباره از خواب بیدار شوید و ببینید در تخت خواب خود هستید. ذهن انسان بدون محدودیت افکار گوناگون را بشکل تصویر مجسم میکند این تصویر هر اندازه قدرتمندتر باشد احساس قدرتمند تری را تولید میکند. ارتباط این دور آنقدر مهم است که میتوان در درمان (هیپنوتراپی) و دستیابی به اهداف از آن استفاده کرد. حال اگر طبق اصول قانون جذب بخواهید به موفقیت و ثروت برسید باید آدرسی مشخص به ذهن خود بدهید. این آدرس از طریق تصور خلاق و تغییر احساسات میسر میباشد.
یکی از راههایی که بدانید چگونه در مسیر جذب خواسته ها قرار گرفته اید این است که هرگاه به هدف خود فکر میکنید، یک احساس بسیار خوب و قوی و یک تصویر حمایتگر در ذهن شما شکل بگیرد. بدون داشتن یک حس خوب نمیتوان به هدف رسید. اگر شغلی که در آن هستید این حس خوب را به شما نمی دهد و بخاطر نیاز مالی به سر کار میروید، دیر یا زود از آن خسته شده و انگیزه لازم را نخواهید داشت بنابراین به خلق رویاهای خود بپردازید. بطور مثال اکنون در برگه ای لیستی از اهدافی که حال شما را خوب میکند و حس مثبتی به شما انتقا میدهد را یادداشت کنید. چه فاصله ای میان این تصویر (حالت ایده آل) و شرایط فعلی وجود دارد؟
فیلم راز
فیلم راز یکی از بهترین منابع جهت درک بهتر قانون جذب (the law of attraction) کائنات و ارتعاش می باشد. از سال 2006 که این فیلم در استرالیا ساخته شد و افراد معروفی مانند باب پراکتور، استر هیکس، راندا برن و… توانستند راز قانون جذب و ارتعاشاتت را برای مردم دنیا نمایان کنند، تحولی بزرگ در دیدگاه مردم پدید آمد و یک موج مثبت نگری در سراسر دنیا شکل گرفت.
پس از آن بسیاری از سخنرانان و مربیان انگیزشی در سراسر دنیا به گسترش این نظریه پرداختند. فیلم راز از کتابی پدید آمد که خانم راندا برن آنرا نقطه عطف زندگی خود میداند و پس از آن این راز بزرگ در تمام دنیا منتشر شد و بسیاری از سئوالات ما را پاسخ داد. یکی از پیام های فیلم راز که اصول کلی قانون جذب ر ابیان می کند این است که:
” ما با اختیار یک بذر را می کاریم اما با جبر آنرا برداشت می کنیم”.
به افکاری که روزانه از سر شما می گذرد دقت کنید. چه بذرهایی را کاشته اید که مجبورید نتیجه آنرا که دوست ندارید برداشت کنید؟ اگر موافق این گفته هستید که ” افکار تبدیل به اجسام میشوند” پس بدانید چیزهایی را جذب می کنید که تصویر آنرا در ذهن خود ساخته و ماهها و سالها مرور کرده اید.
دوستی داشتم که دچار سانحه شد و تصادف شدید داشت که بواسطه آن مجبور شد ماهها خانه نشین شود. در کمال تعجب وقتی به عیادت او رفتم دیدم خیلی ناراحت نیست و از این وضع رضایت دارد. علت را جویا شدم او گفت سالهاست که در ذهن خود این تصویر را حمل می کردم و همیشه فکر می کردم که بالاخره یک روز تصادف میکنم و این فکر آزار دهنده زندگی من را تباه ساخته بود. باوجود اینکه الان تصادف کرده ام اما میدانم که این مسئله رفع شده و دیگر ذهن من را به خود مشغول نمیکند. این یک نمونه از باورها و ارتعاشات ناخواسته ای است که ما به کائنات می فرستیم و همانند یک بومرنگ نتیجه آنرا دریافت می کنیم.
چرا همه انسانها نمیتوانند به یک اندازه موفق شوند؟
اگر به فیلم تایتانیک نگاهی بیاندازید خواهید دید پیام های پنهانی در دیالوگ های فیلم قرار دارد که به باورهای مرکزی ما جهت میدهد. در جایی از این فیلم یم بینید که در طبقه بالای کشتی افراد ثروتمند و موفق سکونت دارند و هر چیزی را که بخواهند به دست می آورند. آنها خدمتکاران بی شماری دارند که بهترین غذاها و سرگرمی ها را برای آنها فراهم می کنند اما هیچکدام از آنها خوشحال نیستند و در حسرت یک شادی و صمیمیت در زندگی خود بسر میبرند.
اما در طبقه پایین همین کشتی دسته از مردم تهی دست را میبینید که باوجود فقر بسیار شاد و صمیمی هستند و وقتی رز یکی از دختران ثروتمند به پایین کشتی می آید، از این همه صمیمیت و دوستی به وجد می آید و آرزو می کند که روزی بتواند بدور از تشریفات و زندگی اشرافی اینگونه زندگی کند. بله بسیاری از رسانه ها و صنعت فیلم سازی هم دست به کار شده اند تا این باور را القاء کنند که اولا همه انسانها نمیتوانند به موفقیت و ثروت برسند و ثانیا با ورود پول به زندگی، فاصله ما از یکدیگر و حتی از خداوند زیاد میشود و از زندگی لذت نخواهیم برد.
در شعری از پروین اعتصامی که در آن به مناظره دو گل می پردازد به این نکته بخوبی اشاره شده است. باور یکی از گلها این است که فقر از ثروت بهتر است زیرا در آن دغدغه های کمتری داریم و فرصت مناجات با خداوند بیشتر است و میتوان به خداوند نزدیکتر شد. از طرفی گل دیگر باور دارد اگر بتوان به ثروت و موفقیت زیادی رسید میتوان به خلق خدا بیشتر خدمت کرد و از این طریق به خداوند نزدیک شد. بنابراین در اکثر داستان ها و اشعار عرفا فقر و تنگدستی نکوهش شده و انسانها را به تلاش و غنی شدن در زندگی تشویق میکنند.
حال 2 سئوال پیش می آید:
سوال اول: چرا برخی نمی خواهند همه مردم ثروتمند باشند؟
واقعیت این است رسانه ها و برخی تصمیم گیرندگان تمایلی ندارند که تمام مردم به موفقیت و ثروت برسند تا بدین شکل قدرت و ثروت در اختیار افراد اندکی قرار گیرد. از اینرو شما انبوهی از فیلم ها و انیمیشن هایی را می بینید که با سرمایه گذاری ها و تبلیغات انبوه تلاش می کنند از کودکی باورهای مرکزی ما را هدف قرار دهند و دیدگاه ما را به کسب موفقیت و ثروت تغییر دهند.
آنها گاهی از ابزار دین استفاده میکنند تا به ما بگویند فردی که موفق و ثروتمند است نمیتواند انسان خوبی باشد. مثال آنرا در فیلم های ایرانی به وفور دیده ایم که تمام انسانهای موفق و ثروتمند یا دچار یک بیماری لاعلاج میشدند و یا با خانواده خود مشکل داشتند و بدین شکل باور ما نسبت به ثروتمندان دستخوش تغییرات زیادی شد و هرگاه فرد ثروتمندی را میدیدیم، اولین قضاوتی که در مورد او می کردیم این بود که او حق دیگران را خورده است و انسان خوبی نیست.
از آنجایی که ضمیر ناخودآگاه به چنین افکاری توجه نشان میدهد، بنابراین ما را از حرکت کردن به سمت موفقیت و ثروت باز می دارد. در صورتی که افراد ثروتمند زیادی را می شناسیم که موسسات خیریه و مدارس زیادی را بنا کرده اند و از فقرا حمایت می کنند.
سوال دوم: یک فرد ثروتمند برای جامعه مفیدتر است یا یک فرد فقیر؟
فرض کنید یک فرد فقیر از شما طلب یاری می کند و یا یکی از بستگان شما به مریضی سختی دچار شده است که نیاز به پول زیادی دارد تا مداوا شود. در این حالت اگر شما فرد ثروتمندی باشید میتوانید به او کمک بیشتری کنید و یا اینکه فقیر باشید؟ پس بهترین کاری که میتوان برای افراد فقیر انجام داد این است که یکی از آنها نباشیم…
قانون جذب در قرآن و کتب آسمانی
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) آمده است که هرکس فقیری کند، لاجرم فقیر شود. این حدیث بیان می کند اگر در سبک زندگی و افکار انسانها فقر ریشه دوانده باشد، دیر یا زود نتیجه آنرا در زندگی او خواهیم دید. در این روزها بسیاری از افراد را می بینیم که از وضعیت معیشتی راضی نیستند و دائما از گرانی و تورم میگویند. من منکر این مسئله نیستم اما باور دارم پرداختن به منفی ها و مسائلی که باعث کاهش انگیزه میشود، هیچ دستاوردی برای ما نخواهد داشت.
در قرآن به قانون جذب طوری دیگر پرداخته شده است. خداوند میفرماید: همانا مومنان و بندگان صالح از رحمت الهی ناامید نمیشوند و ترسی به دل ندارند. ما از زمین و هرآنچه در جهان وجود دارد به هر کسی که بخواهیم خواهیم داد و… در حدیثی دیگر از امام صادق نقل شده است که اگر خواسته ای دارید طوری وانمود کنید که گویی در همان لحطه به آن رسیده اید.
چنین عباراتی انسان را به وجد می آورد زیرا خدواند فرموده همانا ما از روح خود بر انسانها دمیده ایم و او را حمایت می کنیم. اگر انسان بتواند مقداری از این قدرت الهی را در زندگی خود به کار ببرد، به موفقیت و ثروت زیادی دست میابد اما از آنجایی که ترسها و شک و تردید در ذهن ما بصورت باورهای منفی رسوخ کرده است، لذا خود را در حل چنین مشکلاتی ناتوان و تنها میبینیم در صورتی که طبق یک حدیث قدسی خداوند فرموده است اگر انسان میدانست که چقدر مورد حمایت من است و او را دوست دارم، از شدت شادی میمرد..
به سه دلیل شما موفق نمیشوید
یکی از مراحل قانون جذب، انتخاب آگاهانه و اقدام است. در هر موقعیتی که در زندگی اتفاق می افتد، ما سه گزینه پیش رو داریم که با انتخاب هریک مسیر مشخصی در مقابل ما قرار می گیرد. مثال اول: فرض کنید در رابطه عاطفی هستید که با همسر خود اختلاف دارید و از آن شرایط لذت نمیبرید. مثال دوم: فرض کنید در شغل خود حال خوبی ندارید و بخاطر مسائل مالی مجبورید در آن باشید. با توجه به دو مثال فوق ما باید در هر یک از موقعیت ها یکی از تصمیم های زیر را اتخاذ کنیم. یعنی یا آن شرایط را بپذیریم یا تلاش کنیم آنرا تغییر دهیم و یا آنرا ترک کنیم.
اما اتفاق شایعی که در اکثر افراد رخ می دهد، عدم تصمیم گیری و انتخاب یکی از موارد زیر است. فردی که در رابطه عاطفی یا شغل خود شرایط خوبی ندارد به دلیل ترس از تصیمیم گیری و عواقب آن، در بلاتکلیفی به سر می برد و بین این سه گزینه قرار می گیرد یعنی گاهی تلاش می کند آن شرایط را بپذیرد، گاهی به تغییر آن شرایط فکر می کند و اقداماتی را انجام می دهد و گاهی هم تصمیم می گیرد آنرا ترک کند اما هیچگاه به طور جدی یکی از آن موقعیت ها را انتخاب نمی کند. علت این امر فوبیای تصمیم گیری یا ترس از تصمیم گیری است. بنابراین فرد سالهای سال در انتظار یک رابطه خوب و یا شغل مورد علاقه خود بسر می برد اما هیچگاه شجاعت انتخاب یکی از موارد زیر را ندارد.
موقعیت اول: آن اتفاق را بپذیر
گاهی اوقات پذیرش یک رنج میتواند ما را در رسیدن به هدف کمک کند. اگر در شغلی هستید که نمیتوانید آنرا تغییر دهید، سعی کنید آنرا به بهترین نحوه انجام دهید تا از این طریق انرژی بیشتری برای ادامه کار داشته باشید. یک جمله معروف از جک کنفیلد است که میگوید اگر در حال انجام کاری هستید که به آن علاقه ندارید اما میتواند برای شما مفید باشد حتما آنرا انجام دهید و تصور کنید اسلحه ای را بر سر شما گذاشته اند و مجبورید آنرا انجام دهید. بنابراین در موقعیت اول سعی کنید آن اتفاقی را که بر خلاف میل شماست بپذیرید و آنرا دوست داشته باشید.
موقعیت دوم: شرایط را تغییر بده
بازهم به مثال اول باز می گردیم. اگر از موقعیت شغلی خود راضی نباشید، میتوانید تصمیم دوم را اتخاذ کنید و شرایط شغلی را تغییر دهید تا مورد پسند شما شود. مثلا میتوانید جایگاه خود را تغییر دهید یا با یادگیری نرم افزارهای تخصصی به تقویت موقعیت شغلی بپردازید. اگر در رابطه عاطفی نیز دچار تنش هستید، لطفا یکی از سه تصمیم فوق را بگیرید زیرا در این شرایط حداقل میتوانید به یک نتیجه مشخص برسید.
موقعیت سوم: آن شرایط را رها کن
اگر نتوانستید آن شرایط را بپذیرید و یا قدرت تغییر آنرا نداشته باشید، از آن شرایط خارج شوید. این شرایط میتواند یک رابطه عاطفی باشد که سالهاست هیچ بهبودی در آن رخ نداده است و یک رابطه مرده است. میتواند یک شغلی باشد که نه توانایی تغییر آنرا را دارید و نه میتوانید آنرا دوست داشته باشید. شاید این مرحله آخرین راه باشد اما مزیت آن اینست که فرد میتواند پس از رها کردن آن شرایط به موقعیت های جدید فکر کند. فردی که شغل خود را رها می کند، میتواند بطور جدیتر به مشاغل دیگر بپردازد و همین تصمیم در ظاهر سخت میتواند فرصت های جدیدی را پیش روی او قرار دهد.
مراحل قانون جذب
مرحله اول: چه چیزی می خواهید؟
در مرحله اول به خواسته های خود فکر کنید. هیچ فکر و آرزویی در ذهن ما شکل نمیگیرد مگر اینکه قدرت رسیدن به آن توسط خداوند به ما اعطا شده باشد. اگر به یک ماشین و یا خانه خاص فکر می کنید، بدانید حتما توانایی درون شما وجود دارد که این فکر به ذهنتان خطور کرده است. این نشانه ها میتواند دلیلی بر توانایی های ما باشد پس آنها را جدی بگیرید. لیستی از این افکار را بنویسید و آنرا با اهدافی که در ذهن دیگران وجود دارد مقایسه کنید. خواهید دید این اهداف دقیقا مطابق با توانایی ها و استعداد شماست.
فرض کنید می خواهید به مسافرت بروید. اگر به یک آژانس مسافرتی مراجعه کنید و فقط بگویید که لطفا به من یک بلیط بدهید، آیا به خواسته خود می رسید؟ قطعا خیر زیرا از شما سئوال میشود به کجا می خواهید بروید. در داستان آلیس در سرزمین عجایب هم چنین داستانی رخ میدهد. هنگامی که آلیس به دوراهی میرسد از نگهبان می پرسد از کدامیک بروم. نگهبان میگوید میخواهی کجا بروی؟ او پاسخ میدهد نمیدانم. نگهبان می گوید برای تو که نمیدانی کجا میروی چه فرقی دارد از کدام راه بروی…
مرحله دوم: ارسال درخواست به کائنات
این مرحله از حساسیت ویژه ای برخوردار است زیرا باید نوع و کیفیت درخواست خود را از طریق ارتعاش و تجسم خلاق به کائنات ارسال کنیم. ارسال کردن به معنی زیست کردن آن هدف است. اگر بتوانید نقش (فیلم) زندگی ایده آل را بازی کنید، دیر یا زود آن بخشی از شخصیت شما را شکل میدهد. از آنجایی که ناخودآگاه نمیتواند این شرایط را تشخیص دهد و فقط اطلاعات ورودی را پرورش میدهد لذا میتوانید با قررا گرفتن در وضعیت یک انسان موفق، هویتی جدید را خلق کنید.
فرض کنید می خواهید یک سخنران بزرگ شوید. طبق این تمرین میتواند روزها را به تمرین سخنرانی بپردازید و در تصورات خود به سالن ها و همایش های بزرگ بروید و خود را ببینید که برای انبوهی از مردم در حال سخنرانی هستید. این کار بسیار موثر است و باعث میشود بتوانید پیام روشنی به کائنات ارسال کنید تا بدانید دقیقا به چه هدفی می خواهید برسید. تجسم خلاق و مراقبه های روزانه و گفتن عبارات تاکیدی یکی دیگر از تمرین های افراد موفق است. این را بدانید که اگر ارتباط خود را خویشتن حقیقی بهبود دهدید و گفتگوی مثبتی با خود داشته باشید، دنیای بیرون هم واکنش خوبی نسبت به شما خواهد داشت.
بسیاری از افراد را میبنم که میگویند ما تجسم خلاق داریم و ارتعاش مثبت به کائنات ارسال میکنیم اما نتیجه نمیگیریم. پاسخ قانون جذب این است که شما در ذهن خود به این باور نرسیده اید که با رسیدن به آن هدف خوشبخت میشوید. مثلا دوستی میگفت من در ذهن خود یک ماشین گران قیمت را تصور میکنم و هر روز تمرین های جذب را انجام میداد اما ترس او این بود که مبادا روزی این ماشین تصادف کند یا سرقت شود. اگر چنین تصوری در ذهن شما است بطور ناخودآگاه از آن دور خواهید شد. قانون جذب به احساس شما پاسخ میدهد نه خواسته و تمایل شما بنابراین اگر هدفی در سر دارید که حس خوبی نسبت به آن ندارید، بدانید به آن نخواهید رسید.
مرحله سوم: دریافت
در مرحله سوم تمام کاشته های خود را دریافت می کنید. مرحله دریافت زمان خاصی ندارد لذا توصیه میشود اگر در مراحل قبل خواسته خود را مشخص کرده اید، خیلی بر روی زمان دقیق آن اصرار نکنید زیرا خداوند و کائنات اگر مقدر کند که شما به هدف خود برسید، در بهترین زمان و بهترین شرایط آنرا دریافت خواهید کرد. وظیفه شما تنها ارسال چنین خواسته ای به دنیا است پس با حسن ذن به خداوند به کار خود ادامه دهید تا آنرا در بهترین شرایط دریافت کنید.
بنویسید تا اتفاق بیفتد
رسیدیم به یکی از اصلی ترین پایه های قانون جذب یعنی مکتوب کردن اهداف. وقتی از افراد سئوال میکنم که آیا اهداف خود را میدانی؟ میگویند بله من این اهداف را در سر دارم و همیشه به آنها فکر میکنم. اما این یکی از اشتباهات رایج در هدف گذاری است زیرا هنگامی که هدف بر روی کاغذ پیاده میشود یک نقشه راه واضح ترسیم میشود. بطور کلی مزایای مکتوب کردن اهداف به شرح زیر است:
1- مکتوب کردن با عمیق ترین لایه هیا ناخودآگاه در ارتباط است.
2- از طریق نوشتن اهداف میتوان جزئیات هدف را مشخص کرد و مراحل را یک به یک بررسی کرد و ایرادات کار را برطرف ساخت.
3- مکتوب کردن اهداف باعث میشود تعهد بوجود آید و فرد بطور روزانه آنها را ببیند و ارتعاشی که ارسال می کند قویتر باشد.
4- از طریق نوشتن اهداف میتوان زمان تقریبی رسیدن به آنها را مشخص نمود.
معجزه شکرگزاری
این قسمت را با یک مثال توضیح میدهم. فرض کنید هر روز پس از خوردن غذا از همسر و یا مادر خود انتقاد می کنید و بجای تشکر کردن فقط به انتقاد از آشپزی او می کنید. در این حالت در روزهای بعد شاید هیچ غذایی دریافت نکنید. چنین اتفاقی در جهان رخ میدهد، مادامی که ما نسبت به دریافت های خود سپاسگذار باشیم، موارد بیشتری ورا دزندگی ما میشود زیرا از طریق فراوانی توانسته ایم دریافت و ظرفیت خود را افزایش دهیم.
در قرآن هم آیه ” لَئِن شَکَـرتُم لَاَزیدَنَّکُم “بیان میدارد که هرچه بیشتر شکرگزار باشید، خداوند روزی بیشتری به شما میدهد. اگر فکر میکنید که هیچ چیزی در زندگی ندارید که بواسطه آن خداوند را شاکر باشید، لیستی از نعمات و سلامتی و خانواده و حتی موارد کوچکتر که در زندگی شما وجود دارد را تهیه کنید تا بدانید که خداوند بیش از آنکه تصورش را می کردید به شما نعمت داده است.
در روزهای اول میتوانید از سلامتی، خانواده، توانایی راه رفتن و نفس کشیدن و تحصیل و… نام ببرید و در روزهای بعد به توانایی ها و استعداد های خود بپردازید و این چنین هر روز چیزی را خواهید یافت که به واسطه آن خداوند را شاکر باشید. در این شرایط خداوند پاسخ شما را به بهترین شکل خواهد داد.
راز قانون جذب برای موفقیت و ثروت چیست؟
یکی دیگر از رازهای قانون جذب برای موفقیت و ثروت، خارج شدن از منطقه امن (comfort zone) میباشد. از آنجایی که ذهن انسان تمایل دارد وضعیت فعلی را حفظ کند لذا خارج شدن از هر شرایطی نیازمند انرژی و تصمیم گیری جدید است. پس ذهن تمام تلاش خود را می کند تا کمترین انرژی را صرف کند و از وارد شدن به شرایط مبهم جدید جلوگیری می کند.
این عمل را “ماندن در منطقه امن” می نامند. همه انسان ها دارای منطقه امنی در ذهن خود هستند که تمایل دارند در آن بسر ببرند. در این بین افرادی بیشترین موفقیت را کسب میکنند که این مشخصه ذهن را بدانند و عامدانه از این منطقه خارج شوند. بطور کلی ما دارای 2 منطقه ذهنی هستیم. فرض کنید 2 دایره درون یکدیگر قرار دارند که دایره اول منطقه نفوذ است و دایره دوم منطقه امن. هر اندازه که بتوانیم منطقه نفوذ خود را بزرگتر کنیم، منطقه امن ما را تحت تاثیر قرار خواهد داد.
فرمول موفقیت و ثروت
برای داشتن یک زندگی عالی باید هدف مشخص داشت اما داشتن هدف به تنهایی نمیتواند خوشبخت ما ار تضمین کند مگر اینکه از فرمول تمرکز و پیوستگی استفاده کنیم. اگر به قطره های آب که مدتهاست بر روی تکه سنگی می چکد نگاه کنید خواهید دید شکل آن تخته سنگ را تغییر می دهد زیرا توانسته از فرمول تمرکز و پیوستگی استفاده کند. تمرکز یعنی از شاخه ای به شاخه دیگر نرفتن و بر روی یک توانایی خود متمرکز شدن تا رسیدن به هدف. افرادی را می شناسم که هر سال شغل خود را تغییر میدهند به امید موفقیت های بیشتر اما هر بار با شکست از آن خارج میشوند در حالی که کسی که یک هدف را دنبال می کند و بر روی آن متمرکز شده است پس از چند سال میتواند زندگی رویایی خود را بیابد. عمیق شدن در یک حرفه یا توانایی یکی از مشخصه های افراد موفق است.
عامل دوم پیوستگی است. فردی را تصور کنید که قصد دارد وزن خود را کاهش دهد. اگر این فرد امروز نیم ساعت تمرین داشته باشد و دو روز به خوردن غذاهای مختلف بپردازد اما چند روز بعد 4 ساعت تمرین کند، میتواند وزن خود را کاهش دهد؟ فرمول موفقیت بسیار ساده است. فقط کافیست بطور روزانه یک یا دو ساعت از وقت خود را بر روی هدف متمرکز کنید، خواهید دید در عرض 1 یا 2 سال به چنان توانایی رسیده اید که میتوانید به دیگران هم در آن زمینه کمک کنید. فرد مورد نظر اگر روزی 1 درصد از کالری ورودی به بدن خود کاهش دهد در پایان سال به راحتی میتواند وزن خود را کاهش دهد و این امر با فرمول پیوستگی اتفاق می افتد.
آرزو + آدرس (جزئیات و تجسم خلاق)= دستیابی به هدف
وقتی به این بحث میرسم یاد دوران مدرسه می افتم که خواندن درس ریاضی برایم بسیار مشکل بود اما همان درس در سالهای بعد برایم بسیار راحتتر بودند. بعد از گذشت چند سال که با مبحث” مدار موفقیت ” آشنا شدم، فهمیدم هرگاه انسان در مدار بالاتری قرار گیرد، به همان اندازه میتواند رشد کند. اکنون به دوران مدرسه فکر کنید، چرا دروس دروان مدرسه برای شما بسیار سهل و پیش پا افتاده هستند؟ زیرا شما به یک طبقه و یک مدار بالاتر قدم گذاشته اید.
در زندگی نیز چنین اتفاقی رخ میدهد. طبق اصول قانون جذب فردی که در مدار بالاتری قرار گیرد، میتواند به رویاهای بزرگتر بیندیشد و خواسته های متعالی تری را طلب کند.
ما از متوسط اطرافیان خود بالاتر نمیرویم
واقعیت اینست که ما تعیین می کنیم در چه سطحی از وضعیت مالی و زندگی قرا بگیریم و این اتفاق از طریق قرار گرفتن در جمع دوستان و معاشرت با اطرافیان رقم می خورد. اگر می خواهید سبک زندگی و درآمد افراد را ببینید، به دایره دوستان و اطرافیان آنها دقت کنید و 10 نفر از این افراد را انتخاب کنید، خواهید دید درآمد شما از میانگین درآمد این افراد چندان بالاتر نخواهد رفت. این یک واقعیت تلخ است که انسانها از متوسط اطرافیان خود بالاتر نمیروند. مثلا اگر درآمد فردی ماهیانه 2 میلیون تومان است و در محیطی زندگی میکند که اطرافیان اوهم چنین سطح درآمدی دارند، طبیعتا کمتر میتواند به درآمد ماهی 10 میلیون تومان فکر کند زیرا در مدار پایین تری قرار دارد.
حتما با این جمله موافق هستید که مجاورت مشابهت می آورد. پس اگر در جمع دوستان و اطرافیان خود فرد موفقی بیابید که در مدار 10 میلیون تومان قرار دارد، کم کم به مدار او نزدیکتر خواهید شد. بنابراین یکی از بهترین راههایی که میتوان به موفقیت و ثروت دست یافت، قرار گرفتن در جمع انسان های موفق است. هیچ انسان ثروتمند و موفقی را نخواهید یافت که در بین افراد شمست خورده و معمولی زندگی کند و روزانه وقت خود را با آنان بگذراند زیرا در این حالت از مدار جذب موفقیت و ثروت دور خواهد ماند. این دقیقا یکی از اصول کلی قانون جذب است که بیان میکند افکار مشابه یکدیگر را جذب میکنند.
بعنوان تمرین لیستی از اطرافیان خود و میزان درآمد و سبک زندگی آنان تهیه کنید. در کمال تعجب خواهید دید میزان درآمد و سطح زندگی شما تا حدودی شبیه آنان است و همگی شما در یک مدار درآمدی و موفقیت قرار دارید. در اینجا قصد من این نیست که بگویم برای اینکه موفق شوید باید اطرافیان خود را کنار بگذارید، بلکه اعتقاد دارم اگر می خواهید زندگی مالی جدیدی را شروع کنید، به مجاورت با افراد موفق بپردازید زیرا این معاشرت ها و نزدیکی ها ذائقه مالی شما را تغییر خواهد داد و در مدار مالی بالاتری قرار می گیرید. فردی که در مدار مالی بالاتر قرار گیرد طبیعتا سطح توقع خود را از زندگی و میزان موفقیت و ثروت افزایش میدهد و بدین ترتیب به استاندارد بالاتری در زندگی خود دست میاید.
قانون جذب در ازدواج
چرا بسیاری از افراد علیرغم خواستن یک زندگی رویایی در کنار همسر و خانواده خود، در روابط عاطفی دچار مشکل میشوند و به عشق جاودان خود نمی رسند؟ طبق قانون جذب اگر افکاری در ذهن باشد که به جدایی و شکست رابطه توجه داشته باشد، این توجه بصورت ارتعاش در کائنات منتشر میشود و هم ارتعاش و هم فرکانس خود را جذب میکند. بنابراین بسیاری از مردم بدلیل توجه بیش از حد به ترس از جدایی در زندگی زناشویی خود ناکام میمانند.
یکی دیگر از عوامل شکست در رابطه عدم توجه به خواسته های همسر و طرف مقابل است. افراد طبق نقشه های ذهنی خود عمل میکنند و همین امر باعث میشود که دنیا را از دریچه چشمان خود ببینند اما در امر ازدواج دو دنیای متفاوت در کنار یکدیگر قرار می گیرند و هر یک دارای عقاید و باورهای خاص خود هستند. بنابراین برای رسیدن به یک عشق جاودان “همان تغییری را در خود ایجاد کنید که از همسر خود انتظار دارید”.
قوانین موفقیت و ثروت
قانون اول: توانایی های انسان بی نهایت است
هنگامی که بتوانیم که خویشتن رجوع کنیم، به قدرتی که خداوند در ما قرار داده پی میبریم. انسان همواره بین دو نوع رجوع در تضاد است. 1- رجوع به موضوعات و مواردی که پیرامون ما هستند که چیزی جزء دور شدن از اصل خویش را ندارد. 2- رجوع به خویشتن و یافتن شهامت زندگی کردن واقعی که در آن معنی واقعی زندگی شاد و موفق را میفهمد. هنگام مراجعه به خویشتن حقیقی از هیچ مشکلی نمی هراسید و هر آنچه را که در سر دارید به قانون جذب و کائنات میسپارید و در سکوت و به دور از هیاهو و متوسل شدن به دیگران، به کشف گنج درونیتان میپردازید. مجسم کنید که سنگریزه ای را به دریاچه ای ساکن می اندازید و حرکت امواج را مشاهده می کنید. آنگاه امواج فرو می نشینند و سنگی دیگر را می اندازید. این دقیقا همان کاری است که در هنگام سکوت اتفاق می افتد.
تمرین سکوت: چند روزی را با خود عهد ببندید که کمتر حرف بزنید و شنونده و بیننده باشید و از دیدن تلویزیون و چیزهای دیگر دست بکشید تا بتوانید پاسخ های درست را از ضمیر ناخودآگاه بپرسید. شاید در روزهای اول از این کار کلافه شوید و نیاز داشته باشید که بازهم به دنیای شلوغ گذشته بازگردید و گفتگوی درونتان آشفته شود اما تحمل کنید و ذهن خود را از خواسته ها و موارد مثبت پر کنید. ذهن پس از مدتی تسلیم میشود و از پرسه زدن در افکار مختلف دست می کشد و میتوانید بر روی اهداف خود تمرکز کنید.
قانون دوم: ببخش تا بدست آوری
دومین راز قانون جذب موفقیت و ثروت بخشایش است. این قانون را میتوان قانون داد و ستد دانست زیرا کائنات از طریق مبادله پویا عمل میکند. هیچ چیز ایستا و ساکن نیست و جسم ما مدام در حال مبادله با کائنات است. جریان حیات چیزی نیست جزء ارتباط متقابل بین ما و دنیا. اگر در این مبادله اختلال ایجاد کنیم همانند بند آوردن جریان خون است. بنابراین اگر جریان پول و بخشیدن را متوقف کنیم، بازگشت آنرا به زندگیمان نیز متوقف کرده ایم. هر چه بیشتر ببخشید، بیشتر بدست می آورید زیرا فراوانی کائنات را در زندگیتان در جریان نگاه میدارید.
” هر چیزی که در زندگی دارای ارزش است، فقط زمانی فزونی میابد که بخشیده شود”.
مهمترین چیز، نیتی است که در پس داد و ستد نهفته است. نیت باید همواره ایجاد شادمانی برای بخشاینده و ستاننده باشد زیرا شادمانی حمایتگر حیات است و موجب برکت و فزونی میشود. بازگشت هم مستقیما به میزان بخشایش بستگی دارد. قانون بخشایش بسیار ساده است، اگر شادی می خواهید، به دیگران شادی بدهید، اگر وفر ثروت می خواهید، به دیگران کمک کنید. هر گاه بیاموزید آنچه را که می جویید ببخشید، عملی یکتا و قدرتمند و حرکتی حیاتی را طراحی و زندگی می کنید که تپش جاودانه حیات را بنا میکند.
تمرین: از امروز تصمیم بگیرید هرگاه با کسی ارتباط دارید، چیزی به او بدهید. لزومی ندارد که هدیه تان بصورت مادی باشد. میتوانید یک شاخه گل و یا یا دعایی باشد که انرژی مثبت را در دنیا جاری کند. یکی از فرهنگ های خوب این است که وقتی به خانه کسی میروید، با دست خالی نباشد و یک هدیه کوچک برای او ببرید. مادامی که ببخشید دریافت می کنید و هرچه بیشتر ببخشید اثرات آنرا در زندگی خود بیشتر خواهید دید.
قانون سوم: قانون کارما
خواه دوست داشته باشید یا نه، هر آنچه که در این لحظه پیش می آید نتیجه انتخاب هایی است که در گذشته به آن دست زده اید. به هنگام هر انتخاب می توانید 2 سئوال از خود بپرسید. نخست اینکه عواقب این انتخاب چیست؟ دوم اینکه آیا این انتخاب برای خودم شادمانی خواهد داشت؟ اگر پاسخ مثبت بود آنگاه به انتخاب دست بزنید و اگر منفی بود از آن اجتناب کنید.
کائنات مکانیزم جالبی برای انتخاب درست دارد. این مکانیزم به حس های جسمی شما مربوط میشود. جسمتان دو نوع حس را تجربه میکند. یکی راحتی و دیگری ناراحتی. وقتی دست به انتخاب میزنید به جسمتان توجه کنید و از جسمتان بپرسید: اگر دست به این انتخاب بزنم چه پیش می آید؟ گاهی این پیام در شبکه خورشیدی (بالای ناف) یا در قلب احساس میشود.
قانون چهارم: قانون کمترین تلاش
اگر کار طبیعت را نظاره کنید خواهید دید که کمترین تلاش را دارد. علف نمی کوشد بلکه رشد می کند. ماهی نمی کوشد شنا کند، پرنده ها نمی کوشند پرواز کنند، فقط پرواز می کنند. زمین تلاش نمی کند بر محور خود بچرخد فقط می چرخد. افرادی که شبانه روز تلاش میکنند تا به موفقیت و ثروت برسند در واقع این راز قانون جذب را نمی دانند که اگر در مدار جذب ثروت و موفقیت نباشید نمیتوانید آنها را بدست بیاورید. حتما افرادی را دیده اید که با کمترین تلاش به موفقیت های زیادی دست یافته اند. در واقع آنها در مسیر جذب خواسته های خود هستند و نیازی به تلاش بیهوده ندارند. هرگاه با طبیعت در تعادل و هماهنگی باشید، میتوانید از این قانون سود ببرید. وقتی پول را برای منافع شخصی بخواهید و در آن عشق به دیگران لحاظ نشده باشد، حرکت روزی و برکت را بند می آورید و در بیان هوشمندی جهان مداخله می کنید.
این قانون سه رکن دارد. رکن اول پذیرش است یعنی با خود عهد ببندید امروز مردم، و شرایط را به همان صورتی که پیش می آیند خواهم پذیرفت. این بدان معناست که خواهم دانست که این لحظه همان گونه است که باید باشد. هرگاه بر ضد این بستیزید عملا بر ضد کائنات برخاسته اید. رکن دوم مسئولیت است. مسئولیت یعنی ملامت نکردن هیچ کس یا هیچ چیز…
” مسئولیت یعنی توانایی پاسخی خلاق به آن وضعیت همانگونه که اکنون است”.
سومین رکن قانون کمترین تلاش، عدم تدافع است. عدم تدافع به این معناست که ما نیازی نداریم به دیگران خود و عقایدمان را ثابت کنیم. 99% از اطرافیان ما وقت خود ار صرف اثبات خود به دیگران می کنند و انرژی زیادی از آنها تلف میشود. اگر شما بتوانید دفاع از نقطه نظرهایتان را رها کنید، به انرژی عظیمی دست میابید.
قانون پنجم: قانون قصد و آرزو
طبق قانون کوانتوم همه چیز انرژی است و هیچ چیز بجزء انرژی و اطلاعات وجود ندارد. شاید در نگاه اول هیچ تفاوتی بین شما و درخت و گیاهان نباشد. اما وجه تمایز شما میزان انرژی و اطلاعات است. انسانها از طریق اسین اطلاعات و آگاهی میتوانند بسیاری از محتوای اطلاعاتی را تغییر دهد. این دگر گونی توسط 2 عنصر توجه و قصد امکان پذیر است. توجه نیرو می بخشد و قصد متحول میسازد. به هرچه توجه خود را معطوف کنید نیرومندتر میشود و به چیزی که توجه نکنید متلاشی میشود.
در طبیعت همه چیز همانند یک ارکستر منظم در حال کار کردن است و انسان تنها موجودی است که از طریق قصد آگاهانه میتواند به این نظام فرمان دهد. طبق قوانین قبل باید اکنون را همانگونه که هست بپذیرید و و آینده را قصد کنید. آینده چیزیست که همواره میتوانید از طریق قصد بدون دلبستگی آنرا ایجاد کنید اما هرگز نباید بر ضد حال بستیزید.
تمرین: فهرستی از آرزوهایتان را تهیه کنید و آنرا رها کنید تا کائنات کار خود را انجام دهد. در لحظه زندگی کنید و قصد و آرزو را به قانون جذب بسپارید تا خواسته های شما را متجلی سازد.
قانون ششم: عدم دلبستگی
عدم دلبستگی یعنی وابستگی به نتیجه دلخواه را رها کنیم. این قانون می گوید برای حصول هر چیز باید از دلبستگی خود به آن دست بکشید. لحظه ای که دلبستگی به ثمره را رها می کنید، صاحب آنی آن خواهید شد حال آنکه دلبستگی مبتنی بر ترس و عدم امنیت است. اگر امنیت را در گرو پول زیاد بدانید و با خود بگویید که اگر چند میلیارد داشته باشم پس میتوانم زندگی خوبی داشته باشم، این اتفاق هیچگاه رخ نمیدهد زیرا ایجاد امنیت با پول یک توهم است. باید بدانید پول را برای چه می خواهید؟ آنگاه این خواسته معنای تازه تری پیدا خواهد کرد.
دلبستگی به شناخته ها را رها کنید و پای در ناشناخته ها بگذارید. این را بدانید که جهان و کائنات دارای فراوانی است. پس از قصد و آرزو آنرا رها کنید زیرا خداوند بهتر میداند آن آرزو را چگونه برای شما محقق سازد بنابراین به چگونگی تحقق آن دلبسته نباشید و فرکانس مثبت به جهان ارسال کنید.
5 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام . من هم مطالب زیادی راجب قانون شنیدم . تونستم ازشون استفاده کنم. یککانال هست که تازگیا دنبالش میکنم و مطالب خوبی راجب قانون جذب میزاره . شما هم دنبالش کنید .
سلام و درود بابت مطالب
اگه میشه تمرینات بیشتری برای تغییر باورها بذارید ممنون میشم
ممنونم از مقاله ی خوبتون عالی بود
خیلی خوب بود مطالب مفید اموزنده بود ممنونم
موفق باشید. اگر تجربه ای در زمین قانون جذب دارید اعلام کنید.