بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت؟
چگونه عشق از دست رفته را از راه دور جذب کنیم؟ (دروغ یا واقعیت؟)
در این مطلب به بررسی روش های بازگرداندن عشق های از دست رفته و برگرداندن معشوق خواهیم پرداخت این مسئله را از جنبه های مختلف بررسی خواهیم کرد. وقتی در گوگل عبارت ” چگونه عشق از دست رفته را جذب کنیم ” را جستجو می کنید، انبوهی از متدها و تکنیک های مختلف از قانون جذب تا فیزیک کوانتوم و ان ال پی (NLP) وجود دارد که هریک مدعی است می تواند از راه دور عشق از دست رفته را برگرداند. در این بین اساتید و مشاورانی هستند که به افراد راهکار درست را ارائه میدهند اما باید به آگاهی خود بیافزایم تا بهترین روش را انتخاب کنیم.
برای تهیه پکیج بازگرداندن عشق از دست رفته روی لینک زیر کلیک کنید:
آموزش بازگرداندن عشق از دست رفته
چگونه میتوانیم با قوانین کائنات و فرستادن ارتعاش معشوق خود را برگردانیم؟ نظریه شش درجه جدایی چیست؟ آیا با روش nlp و کنترل ضمیر ناخوداگاه میتوان دوست یا نامزد خود را که جدا شده بازگردانیم؟ راز جذابیت خانم ها و ترمیم رابطه در مرحله نامزدی چیست؟ آیا رابطه ای که دچار خیانت و تنش شده است را میتوان به حالت عادی بازگرداند؟ چرا عشق و محبت پس از ازدواج کاهش میابد؟ در این مقاله به این سئوالات پاسخ خواهیم داد.
داستان نوشتن این مطلب (بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت؟) از جایی شروع شد که در کلاسها و دوره های ان ال پی و تحول فردی همواره با این سئوال مواجه می شوم که آیا می توانم فردی را که از من جدا شده است و اکنون در کنار من نیست را مجددا جذب کنم؟ پاسخ به این سئوال را در تحلیل زیر خواهید یافت. ابتدا به داستان عاشق شدن ما انسانها و نحوه شناخت عشق سالم از عشق دروغ و خیالی را شرح خواهیم داد و در مرحله بعد با استفاده از تکنیک های ان ال پی به فراموشی فردی که از او جدا شده ایم خواهیم پرداخت.
این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب چیست؟
اگر موارد زیر را بارها تجربه کرده اید و این حرف ها برای شما آشناست، شما یک عاشق هستید:
- بخاطر تو هر کاری می کنم.
- چرا هر چه به سمت معشوق می روم، از من دور میشود؟
- اگر یک روز در کنار من نباشد، میمیرم.
- دائما و در تمام شبانه روز به او فکر می کنم.
- هنگامی که او را میبینم، بدن عرق می کند و صورتم سرخ می شود و نمیتوانم درست صحبت کنم و احساسم را منتقل کنم.
- گاهی اوقات از او چیزهای غیر منطقی می خواهم و وادار می کنم فقط من را دوست داشته باشد. نمی توانم تحمل کنم که با کسی به گفتگو بپردازد.
فهرست مطالب
Toggleچرا عاشق میشویم؟
ابتدا بپردازیم به داستان عاشق شدن خود. اگر بخواهیم این مسئله را از دیدگاه پزشکی و علمی بررسی کنیم، باید بگوییم هنگامی که شما فردی را می بینید و به او دلبستگی پیدا می کنید عوامل زیادی دست به دست هم می دهند تا این اتفاق رخ دهد.
1- هورمونی که مغز را مسموم میکند
اگر به کتب و مقالات معتبر پزشکی سری بزنید خواهید دید اولین عاملی که ما را بطور دیوانه وار عاشق فردی می کند و قدرت تعقل و منطق را از ما می گیرد، ترشح هورمونی است که عملکرد مغز ما را برای ماهها و یا نهایتا دو سال مختل می کند. اگر به عشق در نگاه اول اعتقاد دارید باید بدانید طبق فعل و انفعالات ذهنی و مطابقت فرد با معیارهای ما، مقدمات پذیرش معشوق اتفاق می افتد. در روزهای اول با دیدن او کف دست ها عرق می کند و ضربان قلب بالا می رود. با ترشح آدرنالین افزایش تپش قلب و تعرق و افزایش فشار خون اولین نشانه های عاشقی نمودار خواهد شد.
پس از این مرحله در ذهن هورمونی ترشح می شود که ماهها شما را بی پروا به دنبال معشوق می کشاند و در این ایام حاضرید برای عشق هر کاری انجام دهید. این هورمون اکسی توسین نام دارد و آنرا هورمون عشق هم می نامند. فرد در این حالت مانند مجنونی میشود که در برخی موارد از خشونت هم برای حفظ عشق خود استفاده می کند. این هورمون بطور موقتی ذهن شما را مسموم می کند و نمی توانید بصورت منطقی تصمیم بگیرید و هیچ یک از کاستی ها و نقاط ضعف فرد مقابل را نخواهید دید. هنگامی که شما در ابتدای رابطه هستید این هورمون به اوج خود می رسد و توسط جریان خود در سراسر بدن شما پخش می شود و تمام مغز شما را فرا می گیرد.
هورمون های دیگری مانند دوپامین که میزان رضایت از زندگی را بالا می برند هم در این ایام به وفور در بدن ترشح می شوند. این هورمون ها بصورت طبیعی در بدن ما هستند اما ماندگاری آن در افراد متفاوت است و خداوند آنرا برای ایجاد محبت بین زوجین قرار داده است. اما باید بدانید ترشح بیش از حد آنها ما را از ادامه زندگی عادی باز میدارد و این شیدایی سبب باز ماندن از فعالیت های روزانه میشود. پس از چند ماه و یا سال این هورمون در بدن کاهش می ابد و فرد نگاه منطقی تری به رابطه پیدا می کند.
شاید از اینجا به بعد زندگی مشترک روی واقعی خود را به ما نشان دهد و تنش ها و اختلاف ها به مرور بیشتر شود. در این بین فرد به همسر خود می گوید ” نمی دانم چرا انقدر تغییر کرده ای؟ چرا مثل گذشته من را دوست نداری؟ تو به من اهمیت نمی دهی و…” اما او از این نکته غافل است که دوران مسمومیت ذهن به اتمام رسیده است و فرد در حال بازگشتن به زندگی عادی خود است. پس بعد از این توجه داشته باشید بواسطه ترشح چنین هورمون هایی تا مدت زمانی عشق آتشین را تجربه خواهیم کرد اما این روند دائمی نبوده و پس از آن می توانیم بطور منطقی به رابطه نگاه کنیم. افرادی که بطور بیمار گونه در این شرایط هستند هم میتوانند از طریق درمانهای دارویی میزان ترشح این هورمون ها را کنترل کنند.
بخشی از دوره بازگرداندن عشق از دست رفته
2- مدل ذهنی عاشق
مسئله دومی که باعث عاشق شدن ما می شود، مطابقت فرد مقابل با الگوهای ذهنی ما است. طبق تحقیقات بعمل آمده الگوهای زیبایی از زمانی که از مادر خود شیری دریافت می کنیم تا دیدن افراد دیگر، در ما شکل می گیرد و به محض آنکه فردی را ببینیم که مطابق با آن الگوها است، فورا به او علاقه مند می شویم و معیار زیبایی در افراد متفاوت است.
پس اگر فردی را دیدید و در یک لحظه عاشق او شدید بدانید که کامل مطابق با معیارهای ذهنی شماست اما باید دقت کنید این معیارها لزوما نمی توانند درست باشند. مثلا فردی که از کودکی در معرض تنش و فشار والدین قرار گرفته است، شاید الگوی برقراری ارتباط با یک قربانی و انتقام از او را در سر بپروراند. پس فردی را انتخاب می کند که بتواند عقده های کودکی را خالی کند. در برقراری ارتباط با افراد مختلف حتما سرنخ هایی از شخصیت شما نمایان خواهد شد که شما را در شناخت خود کمک می کند.
چرا همه مردها بد هستند؟
بطور مثال خانمی به من مراجعه کرد و از رابطه های شکست خورده خود می گفت که باوجود اینکه سه بار ازدواج کرده بود، هر سه نفر دارای مشکلات مشترک بوده و او مجبور به جدایی شده بود. پس از بررسی الگوهای ذهنی او به این نتیجه رسیدیم که او باتوجه به اتفاقات کودکی و وجود پیش نویس های مختلف در زندگی، مردهایی را جذب می کرد که در میانه راه او را رها می کردند. به او گفتم اگر در چند موقعیت مختلف یک نتیجه ثابت بدست می آوری پس باید علت مشکلات را در خود جستجو کنید. پس قبل از اینکه بگوییم مردها یا زنها چگونه هستند به اتفاقات تکرار شونده ای که در زندگی ما رخ می دهد توجه کنیم.
آیا می توان عشق از دست رفته را بازگرداند؟
هنگامی که افراد مختلف به من مراجعه می کنند و می گویند چگونه از راه دور عشق از دسته را جذب کنم، با این جواب مواجه می شوند که باید به این مسئله بطور واقع نگرانه نگاه کرد. در این مطلب به ابعاد کلی این موارد می پردازم و سنجش دروغ یا واقعیت این مسئله را به شما واگذار می کنم زیرا باید ببینیم بازگرداندن عشق از دست رفته از چه طریق ممکن است؟
اگر فردی به شما می گوید که شما در خانه بنشینید و من بجای شما این کار را می کنم و هزینه آنرا دریافت می کنم، در حال فریب شماست. شما باید به ترمیم رابطه بپردازید اما از طریق دریافت مشاوره و نه پرداختن به فال و روشهای بی فایده. اولین کاری که باید بکنید این است که ذهن خود را در شرایط واقع نگرانه قرار دهید. از اینرو می توان از برخی تمرین های ذهنی NLP استفاده نمود.
ابتدا در ذهن خود رابطه را بازسازی کنید. اگر به آن رابطه بازگردید، کدامیک از جنبه های آنرا عوض خواهید کرد؟ بسیاری از افراد بجای پرداختن به دلایل جدایی و ریشه یابی آن، خود را سرگرم کاری می کنند که از آن فرار کنند اما باور ان ال پی این است که با اتفاقات خود مواجه شوید آنرا حل کنید.
جمله ای که همه عشاق از آن استفاده می کنند این است که ” زندگی بدون او برای من غیر ممکن است” آیا میدانید این حس چطور ایجاد می شود؟ در واقع فرد در ذهن خود شرایطی را تجسم می کند که تصاویر و گفتگوهای ذهنی منفی را تجربه می کند و خود را در دنیایی می بیند که تنها است و حامی ندارد. این تصویر چنان بزرگ و قوی است که فرد خود را درون آن می بینید و توانایی خارج شدن از آنرا ندارد و به همین دلیل است که در تمام 24 ساعت روز به معشوق خود فکر می کند. بنابراین ابتدا باید تصویر را تغییر دهید تا احساسات شما تغییر کند.
برای تهیه پکیج بازگرداندن عشق از دست رفته کلیک کنید
بخشی از دوره را در ویدئوی زیر ببینید:
1- در مرحله اول بپذیرید که در این ارتباط شما هم اشتباهاتی داشته اید و خود را قربانی ندانید. تا موقعی که مسئولیت اشتباهات را نپذیرید و طرف مقابل را مقصر بدانید، هیچ اتفاق مثبتی در ذهن شما نمی افتد و نمی توانید با این مسئله کنار بیایید.
2- پس از پذیرش اینکه من هم در این جدایی مقصر بودم به تجربیاتی که از این دوری و جدایی کسب کرده اید بیندیشید. شاید پذیرش این مسئله که در این اتفاق بد تجربیاتی به من افزوده شده کمی سخت باشد اما باید بدانید در هر اتفاق به ظاهر تلخی یک حکمت نهفته است.
3- در مرحله سوم چشم های خود را ببندید و به خاطراتی که با معشوق خود داشته اید فکر کنید. تمامی جزئیات و احساسات مشترکی را که باهم تجربه کرده اید را مرور کنید بطوری که گویی اکنون در آن خاطره هستید. این فرآیند به شما کمک می کند تا بتوانید با خاطرات خود مواجه شوید و توانایی حل آنرا پیدا کنید.
4- افرادی که در یک رابطه عاطفی دچار شکست شده اند و یا فردی به آنها خیانت کرده است می توانند چهره فرد را تجسم کنند. اگر فرد در روبروی شما قرار دارد و تمام تصویر ذهنی شما را فرا گرفته است، سعی کنید آنرا کوچکتر کنیدد. اگر تصویر رنگی است آنرا سیاه و سفید کنید و کم کم از خود دور کنید.
این عمل را در ان ال پی تغییر کیفیت تصاویر یا ساب مدالیتی می نامند و نقش مهمی در پاکسازی خاطرات ناگوار ایجاد می کند. اگر فردی شما را آزرده است میتوانید صورت او را با ماسکی بپوشانید و یا صدای آنرا که باعث اذیت شدن شما میشود با صدای یک شخصیت کارتونی جایگزین کنید. به مرور خواهید دید عطشی که برای رسیدن به او داشتید فروکش خواهد کرد و می توانید منطقی تر بیندیشید.
افرادی که دچار افسردگی هستند نیز چنین تصاویری را در ذهن مرور می کنند و نمی توانند از شرایط موجود خارج شوند. در این موقعیت می توان فرد را از تصویر بیرون کشید و تصاویر ذهنی را طوری بازسازی کرد که از بن بست بیرون بیاید. در فایل صوتی زیر به یک تکنیک جالب NLP پرداخته ایم که می توانید پس از مطالعه این مقاله به آن بپردازید.
برای ترمیم رابطه از دست رفته چه کاری انجام دهم؟
همانطور که گفته شد قبل از اینکه به فکر جذب فرد از دست رفته باشید، به رابطه خود کمی دقت کنید. ابتدا با تمرین های بالا ذهن خود را کنترل کنید و واقعیت های زندگی را بپذیرید، سپس به ذهن خود رجوع کنید و ببینید چه استباهاتی در رابطه داشته اید؟ بطور ناخودآگاه ما رفتارهایی را از خود بروز می دهیم که باعث آزار شخص مقابل می شود.
در ان ال پی باور بر این است که اگر تیپ شخصیتی افراد یا همان کانالهای ادراکی را بدانیم، بهتر می توانیم بر روی مخاطب خود اثر بگذاریم. در ابتدا بپردازید به خطاهایی که داشته اید و رابطه شما دچار تنش شده است. در ان ال پی سه نوع کانال ادراکی یا تیپ شخصیتی را بررسی می کنیم. 1- افراد دیداری 2- افراد شنیداری 3- افراد حسی
افراد دیداری
اگر این قسمت را بخوبی بیاموزید، می توانید معشوق خود را بخوبی تحت تاثیر قرار دهید و آنرا به زندگی باز گردانید. بطور مثال اگر می خواهید رابطه پایدار و خوبی با افراد دیداری داشته باشید، همواره آنان را تایید کنید و از ظاهر خوب آنها تمجید کنید و هر تغییری در آنها مانند تغییر رنگ مو و لباس جدید را با جزئیات به آنها یادآوری کنید. افراد دیداری تمایل به دریافت هدیه داند و می توانید به بهانه مناسبت های مختلف برای آنها هدیه بگیرید. همچنین فرآیند خرید و گشت و گذار در مراکز خرید می تواند برای آنها لذت بخش باشد.
افراد دیداری دارای پردازش ذهنی بالایی هستند و علاقه زیادی به درخشش و جلب توجه در جمع دارند. بسیاری از خانم ها از این نکته گله دارند که همسرشان آنها را در جمع نمیبیند و به آنها اهمیت نمی دهد. همچنین اینگونه افراد تمایل دارند مخاطب را از روبرو ببینند و ارتباط چشمی برقرار کنند. پس در ارتباط با اینگونه افراد سعی کنید ابتدا ارتباط چشمی برقرار کنید و سپس فاصله خود را با آنها برقرار کنید زیرا نزدیک شدن بیش از حد به اینگونه افراد باعث کلافه شدن آنها میشود.
افراد شنیداری
دسته دوم افراد شنیداری هستند که بسیار بر روی انتقاد و تعریف و تمجید حساس هستند. در ارتباط با این افراد باید از اصول نوازش کلامی استفاده نمایید. افراد شنیداری بر روی تن صدا، سرعت صحبت و میزان بلندی و کوتاهی صدا حساس هستند و اگر در حال ارتباط با آنها هستید به سرعت کلام خود توجه کنید زیرا تند صحبت کردن و ادای نادرست کلمات به منزله بی احترامی است. اگر در رابطه با آنها دچار تنش شدید از الفاظ تند و توهین استفاده ننمایید و انتقاد خود را در قالب پیشنهاد ابراز کنید.
از انتقاد در جمع بپرهیزید و سعی کنید آنها را در جمع تشویق کنید. افراد شنیداری خاطره ها و احساسات را از طرق بازنمایی اطلاعات شنیداری انجام میدهند، پس هنگامی که با آنها در ارتباط هستید به خاطرات خوب گذشته و صداهای موجود در آن اشاره کنید. طور مثال به جشنی که در آن بودید و یا مسافرتی که در کنار دریا به گردش پرداختید، بپردازید و صداهای آنرا زنده کنید.
همچنین می توانید در سمت راست آنها بنشینید و از این سمت با آنها ارتباط برقرار کنید. یافته های محققان نشان می دهد افراد کلمات احساسی را از گوش راست بهتر می پذیرند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند.
افراد حسی
اگر همسر شما جزء افراد حسی باشد، بهترین هدیه برای آنها درک متقابل و قرار گرفتن در کنار آنها است. آنها به افرادی که بعنوان حامی هستند نیاز دارند پس می توانید در روزهای سخت در کنار آنها باشید و آنها را در آغوش بگیرید. از آنجایی که آنها با حس و لمس شدن با دنیای بیرون ارتباط برقرار می کنند، پس برای درک شدن نیاز دارند حس خوبی از شما دریافت کنند. بهترین هدیه برای آنها فشردن دست آنها به گرمی و در آغوش گرفته شدن است.
باید ها و نبایدها در بازگرداندن عشق از دست رفته
برسیم به مرحله آخر و زمانی که می خواهید عشق از دست رفته را بازگردانید. در بازگرداندن معشوق خود ابتدا با یک مشاور در تماس باشید زیرا اولین اشتباه آخرین اشتباه خواهد بود.
1- عشق را گدایی نکنید
در بازگرداندن عشق از دست رفته خود سعی کنید عشق را گدایی نکنید زیرا به گدا چیز ارزشمندی نمی دهند. افراد از اینکه با فرد ضعیفی در ارتباط باشند، دچار حس ناخوشایند می شوند پس هنگامی که می خواهید به احیاء رابطه بپردازید با شجاعت به اشتباهات خود اقرار کنید و فرصتی برای جبران بخواهید. در این مواقع شاید جواب نه را بشنوید زیرا فرد نیاز به زمان دارد تا بتواند اعتماد از دست رفته را بازیابد.
حتما برای جبران اشتباهات زمان مشخص کنید. مثلا بگویید من تعهد میدهم تا دو ماه دیگر مواردی را که باعث جدایی شده اند را برطرف کنم و به جبران گذشته بپردازم. واقعیت این است که انسان ها دارای تیپ شخصیتی ثابتی هستند و تغییر به مرور و کم کم اتفاق می افتد پس ما انتظار نداریم که شما به فرد دیگری تبدیل شوید، فقط نشان دهید می خواهید رابطه را نجات دهید.
2- دروغ نگویید
گاهی اوقات افراد برای اینکه عشق خود را بسرعت بازگردانند به دروغ و دادن وعده های عجیب متوسل می شوند. اگر وعده های شما بیش از توان شما باشد، در آینده قادر به انجام آن نخواهید بود و اعتماد مخاطب را سلب خواهید کرد.
3- چند بار تماس بگیریم؟
در روزهایی که از عشق خود دور هستید هیچ چیز به اندازه شنیدن صدای او شما را آرام نمی کند. در این حالت شما وسوسه میشوید با او تماس برقرار کنید. اما بدانید تماس های مکرر باعث ایجاد مقاومت در فرد مقابل میشود. افراد زیادی را میشناسیم که در طی روز دهها بار به معشوق خود زنگ می زنند و التماس می کنند یا افراد دیگری را واسطه قرار می دهند. در اینجا به شما توصیه می کنیم که همانند بچه های سردرگم خود را متزلزل نشان ندهید. یک تماس ارزشمند با فرمول های بالا بسیار بهتر از چندین تماس نموفق خواهد بود.
ابتدا با پیامک اجازه بگیرید و تا زمانی که فرد اجازه نداد مکررا تماس نگیرید. پس از اینکه فرد به شما اجازه تماس داد، زمان مناسب برای صحبت کردن را بپرسید و پس از تماس با لحنی دوستانه و نه طلبکارانه به صحبت بپردازید. اقرا کردن به اشتباه به میزان زیادی از مقاومت او و ایجاد تنش می کاهد. پس از اینکه توانستید صحبت کنید به نتیجه ای برسید و زمانی برای دیدار رو در رو مشخص کنید.
4- سپر خود را بیاندازید
افرادی را دیده ام که بجای اقرار به اشتباهات خود به جنگ پنهانی با همسر خود می پردازند. بطور مثال وارد بازی ذهنی میشوند که در آن چهره ای حق به جانب بخود میگیرند و طوری رفتار می کنند که فرد مقابل را مقصر جلوه دهند اما در پشت ماجرا کار دیگری می کنند. مثلا فردی عکس های خود را در شبکه های اجتماعی منتشر می کند که در حال خوشگذرانی با افراد دیگر است و به مسافرت ها و جشن های مختلف می رود. این عمل باعث میشود فرد مقابل به تلافی رفتار شما بپردازد و کارهای تلافی جویانه انجام دهد.
توصیه میشود به کارهایی بپردازید که کمترین میزان تنش را داشته باشد. همچنی از صحبت کردن با افراد مختلف در این رابطه بپرهیزید زیرا یک حرف به طرق مختلف به او میرسد و بداشت های افراد آنرا تغییر میدهد و لاعث پیچیده شدن ماجرا میشود.
5- افزایش مهارت ارتباطی
اگر بدنبال یک رابطه دراز مدت و با کیفیت هستید باید واقعیت های زندگی مشترک را درک کنید. بنابراین مدام به افزایش مهارت های خود بپردازید و بدانید که همانطور که بدن به غذا نیاز دارد پس نمیتوانید بگویید من چند روز قبل به همسرم غذا دادم و دیگر نمیدهم. در ارتباط هم به همین شکل است همانند غذا خوردن باید هر روز نیازهای روحی افراد را برآورده کنید. به کلاسهای آموزشی بروید و هر روز چیز جدیدی را بیاموزید و برای ارتباط با همسر خود ابزارهای زیادی داشته باشید.
در پایان از شما دعوت می کنیم فایل صوتی راه های فراموشی خاطرات ناگوار و جدایی با استفاده از روش NLP را گوش کنید. در این فایل صوتی به بررسی راههای کنار آمدن با طلاق و جدایی پرداخته ایم:
چگونه خاطرات رابطه قبلی را فراموش کنیم؟
اگر بدنبال فراموش کردن خاطرات و اثرات رابطه قبلی هستید باید بگویم این کار با کنترل افکار شما امکان پذیر است. شما نمیتوانید جای یک زخم را از بین ببرید و این زخم باید باشد تا در دفعات بعد از آن ناحیه دوباره ضربه نخورید. در ادامه توجه شما را به فایل صوتی استاد زمانی برای کمرنگ کردن خاطرات تلخ گذشته جلب میکنیم.
همچنین در پایان مقاله بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت جهت شناخت پیش نویس ها و نقش های خود در زندگی (نقش قربانی- ناجی – زجردهنده) میتوانید از محصول بازگرداندن عشق از دست رفته با روش nlp استفاده کنید. پس از دیدن ویدئوهای این دوره میتوانید علت بسیاری از اختلافات و بازی های ذهنی و مین های عاطفی را بشناسید. جهت آشنایی با این دوره به لینک زیر مراجعه فرمایید.
125 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
با سلام و عرض ادب
دختر 27 ساله هستم با یه آقا که از 8 سالگی در امریکا بزرگ شده بودند از طریق اینترنت با هم آشنا شدیم برای ازدواج . کل صحبت هایی که ایشون با من داشتن طی 3 ماه کلا پیرامون مسائل ازدواج و آینده بود . سر یه مسئله خیلی کوچیک و جزئی ایشون رابطه رلا تمام کرد . ( ضمن اینکه خاله من و خانواده ایشون در یک شهر زندگی می کنند ) . یک ماه از جدایی ما گذشته . خیلی دوست دارم برگرده چون خیییللیییییییییییی دوسش دارم . نمی دونم باید چیکار کنم . به نظر شما کار اشتباهی هست خالم رو واسطه بفرستم با خودش صحبت کنه ؟
لیندا جان اصولا دوستی های مجازی و راه دور نمیتونن عمق و تعهد بالایی داشته باشند. بهتر بود شما حداقل به مدت 9 ماه زیر نظر خانواده هر دو طرف به شناخت شخصیت و خصوصویات اخلاقی هم یم پرداختید و بعد از اون رابطه رو برای ازدواج پیش می بردید. اینکه یک نفر از طریق مجازی و در ابتدای رابطه از ازدواج صحبت کنه کمی عجیب هست چون هنوز شناختی اتفاق نیفتاده.
می تونید از تکنیک های محصول بازگرداندن عشق با nlp استفاده کنید. در این محصول به نقش باورهای غلط در رابطه و کارهای ممنوعه در بازگشت معشوق و نامزد اشاره شده است.
https://tehrannlp.com/?p=11036
سلام وقتتون بخیر، آقای دکتر یه مشکل خیلی بزرگ دارم و خواهش میکنم کمکم کنید و به طور کامل راهنماییم کنید.
خانمی سی ساله هستم، یک سال و چهار ماهه ازدواج کردم و از همون روزای اول ازدواجم متوجه خیانت همسرم با همسر سابقشون شدم، ولی به روش نیوردم چون میدونستم قبول نمیکنه، و باید کاری میکردم که دیگه نتونه بزنه زیر کارهای اشتباهش، و همه چیز رو قبول کرد. من مکالمات همسرم رو با همسر سابقشون در مورد رابطه ی جنسیِ بینشون و خیلی صحبتهای دیگه شنیدم و از سال گذشته تا به الان مدام اون صحبتها توی ذهنم مرور میشه، خلاصه درگیری ها و مراحل خیلی بد و سختی رو پشت سر گذاشتم و الان خیلی به همسرم شک دارم، شاید دیگه خیانتی در کار نباشه، ولی خیلی آسیب دیدم و مدام فکر میکنم که داره بهم دروغ میگه و بازم با همسر سابقش در ارتباطه، مدام با خودم حرف میزنم و تمام اتفاقات بدون اینکه خودم بخوام توی ذهنم مرور میشه، بدون اینکه همسرم توی خونه حضور داشته باشه از درون باهاش حرف میزنم و بحث میکنم ، حتی در مورد زن سابقشونم اینجوری شدم.
جناب زمانی نمیدونم اصلا همسرم کارش رو ترک کرده یا نه ، فقط میخوام به آرامش برسم، میخوام همه چیز واسم بی اهمیت بشه،میخوام اگه ده روز خونه نیومد دیگه نترسم و این همه درد و عذاب نکشم، بازم میگم حتی ممکنه هیچ خیانتی در کار نباشه، فقط میخوام خودم رو نجات بدم چون دارم نابود میشم و آیندمم داره از بین میره.
اولا دوست عزیز حتما در دوران نامزدی هم این موارد رو دیدید و چشم چشم پوشی کردید چون هیچکش یک شبه خیانتکار نمی شه. بنابراین باید در اون دوران جلوی این کار رو می گرفتید.
مورد دوم اینکه به رفتارهای تکرار شوند که در زندگی خودتون اتفاق می افته توجه کنید، شاید در مواقعی باورهای شما در مورد خودتون باعث جذب خیانت میشه.
مورد سوم: میتونید از تمرینات nlp که در محصول بازگرداندن عشق ارائه شده استفاده کنید. در ضمین این موارد رو حتما با یک مشاوره خانواده درمیان بگذارید.
سلام من 1سال پیش با پسری اشنا شدم توی این 1سالی که با هم بودیم شده چند باری بره و خودش برگرده گاهی وقتا مشکل از من بود گاهی وقتا هم مشکل از خودش حدود 1ماه پیش بهونه اورد و رفت طی این ی ماه هر چند روز ی بار زنگ میزد بعد قطع میکرد دوروز پیش فهمیدم که با کسی در رابطه هستش و از اون روز دیگه زنگ نزد و یعنی موقعی که با اون شخص در رابطه بوده به من زنگ میزده و این که حتی دفعات قبل هم شده که بهونه اورده و رفته احتمالش هست که برگرده یا تونسته فراموشم کنه که با کسی وارد رابطه شده ؟؟
سلام مبینا حان. باید به یک مشاوره مراجعه کنید و ایشون حرف هر دوی شما رو بشنوه و بعد راه حل ارائه کنه. مسئله بعد اینکه اگر ایشون واقعا عاشق شما بودند که از رابطه خارج نمی شدند. نه اینکه شما فرد مناسبی نباشید بلکه با معیارهای ایشون همخونی نداشتید. شما هم میتونید از این شکست عشقی درسهای زیادی بگیرید. اگر در چند رابطه مختلف همین اتفاق برای شما رخ میده، پس باید علت رو در خودتون جستجو گنید. اما اگر یکبار اتفاق افتاده، نمی تونید خودتون رو سرزنش کنید.
چن وق پیش با یه فردی اشنا شدم یه چن ماه باهم بودیم بعد رفت النم عشق سابقش برگشته به نظر شما بازم برمیگرده؟
دوست عزیز بدون شناخت و مشاوره و شنیدن حرف هریک از شما بخوام پیشنهادی برم بسیار غیر حرفه ای خواهد بود. برای بازگشت عشق به یک مشاور خانواده مراجعه کنید و هردوی شما عزیزان نظراتشون رو اعلام کنند تا بررسی بشه
سلام و عرض ادب خدمت شما، ببخشید من الان واقعا شرایط بدی دارم و سردرگم هستم و نمیدونم چیکار کنم پسری هستم ۲۲ ساله و عاشق خانمی ۳۳ ساله شدم که خب حدودا ۶ ماه هست که رابطه داریم، من قبلا حسم رو بهش گفتم ولی خب ری اکشن نامعلومی از خودشون نشون دادن یعنی وقتی بهش گفتم دوسش دارم و عاشقشم خندید و گفت ما نمیتونیم در یک رابطه عاشقانه باشیم و خب برای من کمی سخت بود ولی قبول کردم ولی خب خودش بیشتر از من پیگیر بود یعنی مثلا تا یه روز پیام نمیدادم بهم پیام میداد چه از شبکه های اجتماعی یا خود کنسول که کجام و چکار میکنم و خب حتی خود من هم بعضی مواقع این کارو میکردم ولی حسشون رو نمیتونستم درک کنم حتی بعضی مواقع حرف اول اسمم رو روی پرفایلشون میگذاشتند و خب برام عجیب بود و بعضی مواقع فکر میکردم که شاید شخص دیگری را دوست دارند و بعد از ۶ ماه رابطه من به دلیل امتحان زبان بازی هارو از کنسول پاک کردم و خب به ایشون هم چیزی نگفتم و وقتی به من گفتن تا برای بازی دوباره جوین بشم گفتم که نمیتونم و بازی هارو پاک کردم خب ایشون هم چیزی نپرسیدند که چرا بازی هارو پاک کردم و منم چیزی نگفتم و بعد از گذشت دو روز متوجه شدم که من رو از لیست دوستانشون حذف کردن و خب من هم زود تصمیم گرفتم و به ایشون گفتم تا من رو بلاک کنن حدودا ۴۰ روز باهم مثلا قهر بودیم و خب من پروفایلشون رو چک کردم و متن یک آهنگ خیلی غمگین رو دیدم که میگفت(باورم نمیشه تو را از دست داده ام روح من و…) و من هم غرورم رو شکستم و اشتباهم رو قبول کردم و بهشون پیام دادم و معذرت خواهی کردم ولی ری اکشن نامعلومی(از نظر من) از خودشون نشون دادند و گفتند من ازت ناراحت نیستم و اینکه تو گفتی منو بلاک کن و منم بلاک کردم وخب شاید من اشتباه برداشت کردم و خب بعد، دو تا پیام دیگه دادم(گفتم حس واقعیترو بهم بگو و مثلا چرا کتمان میکنی که از من دلخوری) ولی خب جوابی ندادند، میخوام بدونم اینها ممکنه به اختلال (دوقطبی بودن) مرتبط باشه چون ایشون دارای اختلالات دوقطبی هستند(خودشون گفتند که دوقطبی هستند و نزدیک به 2 سال مشاوره و دارو را قطع کرده اند) و خب باز هم متن ها و آهنگ های غمگین من دوسشون دارم و میترسم اگر باهاشون برای همیشه قطع ارتباط کنم ممکنه آسیب روحی بدی ببینن چون شاید منو دوست داشته باشن و من نفهمیده باشم و اونوقت عذاب وجدان ولم نمیکنه، از طرفی هم میترسم دوباره (دقیقا فردا جشن تولدشونه) معذرت بخوام و خب اصلا جوابم رو ندن و اونموقع خیلی داغون میشم چون یکبار همین یک هفته پیش اینکارو کردم و خوب پیش نرفت(نمیدونم شاید من درست متوجه نشدم) خواهش میکنم کمکم کنید من نمیخوام ناراحتش کنم فقط نمیدونم الان باید چیکار کنم،با تشکر فراوان.
ابوالفضل عزیز اولین نکته اینه اگر قصد ازدواج دارید باید بدونید فاصله سنی 11 سال خیلی قابل تامل هست و بعدا دردسر ساز میشه. نکته دوم اگر ایشون گفتن که دارای اختلال دوقطبی شدید هستن و سرخود دارو رو ترک کردن، قطعا رابطه شما در دراز مدت به مشکل بر خواهد خورد. پس ابتدا باید ایشون افکار خودشون رو تحت کنترل قرار بدن و بعد درباره شما یک تصمیم درست بگیرند.
با سلام
من و یه اقایی هشت ماه باهم بودیم
اون خیلی روم حساس و غیرتی بود از رابطه های قبلیم خبر داشت
یعنی خودم بهش گفته بودم
یه روز یه سیم کارت دیگه که فقط واسه استفاده از نتش بود رو گوشیم گذاشتم و بهش نگفتم..ولی اون فهمید و گف تو داری خیانت میکنیو قهر کرد وتا اخره شب گف من نمیتونم قراموشت کنم و برگشت ومنم قول دادم تکرار نکنم اما چند روز پیش دوباره یه سیم کارت گذاشتم بخدافقط واسه اسنفاده از نت ولی بازم لو رفتم و گف دیگه نمیخامت هرچی پیام دادم بهش که بخدا خیانت نمیکنم بهت ج نداد
زنگ زدم …جواب نداد…التماسش کردم،معذرت خاستم ولی انگار نه انگار…الانم یه هفتست جدا شده…سابقه نداشته تا این حد..
واقعا هم دوسم داشت
بنظرتون راهی هست که برگرده
من باید چیکار کنم؟
توروخدا راهنماییم کنین چون ممکنه دوباره بهش پیام بدم و اوضاع بدتر بشه..ب هیچ عنوان جوابم نمیده
شکوفه جان شما در این رابطه کارهای ممنوعه مثل التماس، تماس های مکرر و کارهایی که شک طرف رو بیشتر می کنه رو انجام دادید. دلایل زیادی میتونه داشته باشه. شاید ایشون از کارهای شما سابقه ای در ذهن داشتند که یکباره تصمیم به جدایی گرفتن و یا اینکه بدنبال یک بهانه برای اتمام رابطه بودند. بهترین راه اینه یک مذاکره عاطفی خوب و بدون امتیاز دادن داشته باشید و بتونید بالغانه بر سر این موضوع به تفاهم برسید.
میتونید از محصول بازگرداندن عشق از دست رفته با nlp رجوع کنید که در لینک زیر هست.
https://tehrannlp.com/?p=11036
من دختری 28 ساله هستم که مدتی با آقایی دوست بودم اما بعد از 3 ماه پیشنهاد رابطه جنسی داد و من قبول نکردم و اون رفت. آیا کار من اشتباه بوده؟ زند
خیر اگر قبول میکردین هم بعد از مدتی میرفت
سلام من با اقایی اشنا شدم که تقریبا همه چیز بین ما خوب بود ولی ایشون فرصت کمی برای دیدار میذاشتن و من هم شک داشتم که دوسش دارم یا نه چون همش میخواستم بیشتر همو ببینیم تا بهتر متوجه احساسم بهش بشم اما متاسفانه همون موقع یکی از هم کلاسی هام بهم پیشنهاد داد و من واقعا شک کردم و تصمیم گرفتم یک قرار هم با ایشون بزارم و یکی از دلایلی که اینکارو کردم این بود که اون اقا باز هم قرارش با من رو کنسل کرد به بهونه اینکه جایی مهمان بود اونروز و من خیلی ناراحت شدم و قهر کردم و تصمیم گرفتم به همکلاسیم یه فرصتی بدم چون از بودن با اون اقا مطمئن نبودم . اما خیلی زود متوجه شدم که دوست دارم باز با همون اقا ادامه بدم رابطه رو اما ایشون چندان تلاشی برای برگشت نکرد ولی در فضای مجازی طوری رفتار کرد انگار خیلی ناراحته و به من حس داره و دوست داره که برگرده منم به همین خاطر به بهونه های مختلف بهش پیام دادم اما هر بار سر سنگین جواب داد و اخرین بار گفتم دوست دارم همو ببینیم و دوباره باهمباشیم و تقریبا بعد از ۱۲ ساعت پیام من رو جواب نداد و من خیلی ناراحت شدم و بلاکش کردم اما باز پشیمون شدم. من دوست نداشتم رابطه کات بشه و فکر میکردم ایشون هم دوست نداره و چون غرور زیادی داره خیلی کاری نمیکنه اما از درون ناراحته. اما من بازم دلم میخواد برگردم و بهشون پیام بدم اما نمیدونم کارم درسته یا نه.
یکی از کارهای ممنوعه برای برگرداندن عشق از دست رفته، اصرار بیش از حد و پیام های متعدد هست که نشانه بابالغ بودن فرد هست. اما شما میتونید فقط چند پیام برای مشخص کردن آینده رابطه به دوستتون بفرستید. اما توصیه میشه ا فضای مجازی برای حل این مشکل دوری کنید و در اولین فرصت رودر رو صحبت کنید. بجای انتقاد و محکوم کردن فرد مقابل بپرسید: حالا باید چکار کنیم تا رابطه بهتر بشه؟
تکنیک های nlp هم برای ارتباط موثر بسیار مفید میباشد که میتونید در قسمت فایل های صوتی گوش کنید.
سلام من حدود ٦ سال پيش در ايران با خانمي اشنا شدم و من امدم المان و ايشون بعد از ٤ ماه امد و ٤ سال در كنار هم زندگي كرديم متاسفانه ايشون از هر حرف كوچك من يه برداشت ميكرد و تا خونه جدا گرفت و من هم خونه خودم را داشتم بعد گفت ما هر دو خواستيم ولي نشد و من را ترك كرد به عناوين شكلهاي مختلف دنبال ايشون رفتم ولي ايشون به من گفتند چرا مادر و پدرت را دعوت كردي بيان المان و چرا و چرا و خيلي گير هاي ديگه و اخر سر زنگ زد پليس و كلي درسر بررام درست كرد شبي كه منو از خونشون انداخت بيرون لباسهام تو نايلون بود امدم خونه و من تا اين صحنه رو ديدم رفتم
نوید عزیز رابطه زناشویی به اندازه کافی پیچیده و مملو از تنش هست، حال اینکه بعد از مهاجرت هم مشکلات دیگه نمایان میشه. اما اگر این اختلاف ها قبل از مهاجرت از ایران هم بوده، چرا برای حل کردن اون تلاش نکردید؟ اما اگر بعد از ورود به آلمان شکل گرفته، باید بررسی کنید. شما باید چنین مواردی رو در مرحله نامزدی و یا آشنایی میدید و راه حلی پیدا میکردید اما اغلب ما فرار به جلو می کنیم و فکر می کنیم گذر زمان درست میکنه.
از شواهد پیداست همسر شما از این بهانه ها برای ترک شما استفاده کردند. الان هم رابطه شما به مرحله ای رسیده که بسیاری از حریم ها کنار رفته و اینجا راه حل شما دو نفر کارساز نخواهد بود. میتونید از مشاوره استفاده کنید اما فکر میکنم همسرتون تصمیم خودشون رو برای طلاق و جدایی گرفتن. دوره تحلل رفتار متقابل که در قسمت محصولات سایت هست هم میتونه به شما در شناخت بازیهای ذهنی همسرتون و همچنین نقش پیش نویس ها و امتیاز گرفتن احساسی در رابطه کمک کننده باشه.
همچنین تکنیک های nlp هم در شناخت رفتارها مفید هست.
منظورتون بازيهاي ذهني كدام است ايا در سايت وجود دارد ببينم ممنونم
بله در تحلیل رفتار متقابل به بازی های ذهنی می پردازیم. افراد بطور ناخوداگاه بازی هایی می کنند که در آن بدنبال بقاء یا گرفتن امتیاز هستند. از اینرو ابتدا باید بازی ها را بشناسیم و راههای مقابله با آنرا پیدا کنیم. مثلا فرد وار د بازی سکت میشود و یا بازی به من اردنگی بزن و یا بازی قربانی را انجام میدهد اما در پس این بازی اهداف دیگری دارد.
به لینک زیر مراجعه کنید
https://tehrannlp.com/?p=7820
با سلام
از سال 90 با دختری آشنا شدم و من اولین پسری بودم که باهاش ارتباط پیدا میکرد،همه چیز خوب بود تا این ساله 95 ازم دلگیر شد و وقتی سرباز بودم بدون خداحافظی رفت،بعد خذمت که برگشتم به مدت یکسال سعی کزدم برگردونمش ولی جوابی نگرفتم،بعد چند سال یکی از دوستانش بهم خبر آورده که دوباره به تو فکر میکنه! بنظرتون برگردم به رابطه!؟
مجید جان به نظر میاد تاریخ انقضای این رابطه فرا رسیده و شما هم با اقدامات کوچکی که انجام میدهید قصد زنده کردن آنرا دارید. نمی گویم این کار غیر ممکن است اما این رابطه آنقدر پخته نشده چون از سال 90 تا 95 میتونستید به یک جمع بندی در مورد ازدواج برسید. لطفا بحای استناد به خبر دوستان به یک مشاور مراجعه کنید و هر دو در مقابل مشاور به بحث و جمع بندی برسید که آیا می خواهید رابطه را بصورت جدی پیش ببرید یا خیر؟
شما دنبال بازگرداندن عشق از دست رفته نباشید بلکه بدنبال ثبات تصمیم گیری و انتخاب درست باشید چون بعد از این همه سال نباید رابطه به چنین جایی می کشید.
سلام ….سوالی پرسیده بشه به ایمیل خودمون میتونید بطور شخصی پاسخ بدید یا حتما در همین صفحه به نمایش گذاشته میشه؟
اینجا اسم و ایمیل شما منتشر نخواهد شد. اگر سئوالی در زمینه بازگرداندن عشق و ترمیم رابطه با nlp دارید بپرسید تا دوستان دیگه هم از تجربیات شما استفاده کنند.
سلام من با ی دختری در ربطه بودم ک حدود ی ماه نیم کات کردیم و خیلی دوسش دارم و اون هم منو دوست داشت ولی طبق مشکلای الکی ک باهم داشتیم ی دفع باهام سرد شد و ولم کرد و الان هیچ ارتباطی باهم نداریم و میخواستم بدونم از راه دور میشه این رابطه رو ترمیم کرد
سلام
سلام اگر منظور شما جذب کردن عشق از راه دور با قانون جذب و nlp هست، باید بگم خیر. زیرا مسئله شما باید توسط مشاور حل بشه و ترمیم رابطه زمانبر هست بنابراین کسی دیگه نمیتونه بجای شما این کار رو از راه دور انجام بده. میتونید روش های عشق ورزیدن و زندگی بالغانه رو یادبگیرید و در زندگی استفاده کنید.
سلام من با يه هم دانشگاهيم ٤سال باهم بوديم كلا داخل دانشگاه و همه جا نيم ساعتم نميتونستيم از هم بي خبر باشيم
اواخر شرطايه سنگين برا ازدواج برام گذاشت و حالا ولم كرده رفته خيلي وابستشم من هم ايراداتي داشتم
ولي ايشون خيلي خودخواه و مغرورن
چند اشتباه داخل مقالتونم انجام دادم
تماس مكرر
التماس
الان قطع ارتباط كامل كردم
دانشگامونم تموم شده
چيكار كنم توروخدا راهنماييم كنيد شرايط روحي خوبي ندارم
ببینید داشتن رابطه به مدت طولانی و بدون تعهدات و اهداف خاص، خیلی مضر هست. شما هدفتون از 4 سال رابطه چه چیزی بوده؟ اگر قصد شما آشنایی قبل از ازدواج بوده که یکسال هم کفایت میکند. بنابراین وقتی یک رابطه همانند دوستی یا نامزدی بیش از چند سال ادامه پیدا می کند، ترس ها و اضطرابها به سراغ یکی از طرفین می آید و از خود سئوال می کنند که در نهایت آینده رابطه ما به کجا ختم میشود؟
به شما حق میدهم ناراحت باشید اما اگر قصد ازدواج رو داشتید شاید زودتر از اینها میتونستید به ایشون اعلام کنید. از طرف دیگر ایشون هم شاید موقعیت های بهتری را پیدا کردند و یا به این نتیجه رسیدند که ادامه رابطه با شما به صلاح نیست. پس بهتره بعض وقتها خودخواه نباشیم و به طرف مقابل اجازه انتخاب بدهیم. فرض کنید ایشون بازهم به رابطه برگشتند، بازهم رابطه بی هدف قبلی تکرار خواهد شد. اگر از دست دادن عشقتون خیلی براتون مهم هست و میخواهید اونو برگردونید، درخواست خودتون رو اعلام کنید و تعهد بدید که رابطه ای هدفمند رو می خواهید.
در نظر داشته باشید دختر خانمها وقت زیادی برای رابطه های بی هدف ندارند و سن و شرایط اونها اجازه رابطه های سطحی رو نمی دهد.
سلام
من با دختری دوست هستم و واقعا هم خیلی بهش علاقه دارم
چند مدت گفت که من دوست دارم دارم ولی نمیتونم بهت دل ببندم چون میترسم روزی ولم کنی چون همه اطرافینم بهم میگن که پسرا همه اینطورین
از طرفی میگه که خانواده من با این طور رابطه ها مشکل دارن و بهم گیر میدن
بعد برای چند مدت از هم جدا شدیم
من دیروز تو اینستاگرام چند تا استوری گذاشتم برگرده اونم به استوری هام پاسخ داد گفت هنوز دوسم داره ولی نمیدونه چطوری بهم اعتماد کنه
من بهش اعتماد دارم ولی
لطفا کمکم کنید تا بتونم برش گردونم و اعتماد و دلشو به دست بیام
ممنون با تشکر از سایت خوبتون
1- احسان عزیز اگر باورهای مرکزی ایشون اینه که همه پسرها اینطور هستند که در آینده دچار مشکل میشن چون به هیچکس نمیتونن اعتماد کنن. همین اتفاق هم درباره برخی آقایون اتفاق می افته که میگن همه دخترها یکجور هستن. این تعمیم افراطی و باورهای غلط نمیتونه رابطه سالمی رو بهمراه داشته باشه و اگر طرف مقابل شما با این باور با شما ازدواج کنه شاید دچار وسواس و سوء ظن بشه و دائما شما در حال اثبات خودتون باشید و هر اتفاقی رو بارها توضیح بدید تا سوء برداشتها بر طرف بشه.
2- در حالت دوم فرض میکنیم چیزی از شما دیدن که اعتمادشون صلب شده در این حالت باید اعتماد ایشون رو در زندگی مشترک جلب کنید و این حق طبیعی طرف مقابل شماست که با خیال آسوده وارد رابطه بشه.
ما تکینیک های مفیدی در ان ال پی برای تغییر باور داریم که در ادامه لینک یکی از لون آموزشها ارائه میشه اما در نهایت باید
https://tehrannlp.com/%d8%aa%d8%ba%db%8c%db%8c%d8%b1-%d8%a8%d8%a7%d9%88%d8%b1-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%b9-%da%86%da%af%d9%88%d9%86%d9%87-%d9%85%d9%85%da%a9%d9%86-%d8%a7%d8%b3%d8%aa%d8%9f/
باسلام، من با پسری از طریق دوستان مشترکمون یه اشنایی خوب داشتیم و به هم علاقه مند شدیم قبل از اشنایی ما باهم ایشون برنامشون این بود که برای ادامه تحصیل از ایران برن وhلی بعد اشناییمون تصمیم به ازدواج گرفتن حتی پیش مشاور هم رفتیم به درخواست من و نکته ای که مشاور اشاره کرد این بود که در خانوادشون زن سالاری هست و باتوجه به اینکه ۲۵ سالشونه استقلال مالیم ندارن چون خانواده وضعیت مالی خوبی دارن و ساپورت میکنن ایشونو و اگر مخالفتی مخصوصا از سمت مادرشون باشه به مشکل میخوریم با گذشت ۳ماه از رابطه کم کم من حس میکردم توی خونه حرفهایی زده میشه به ایشون و وعده های حوس انگیز برای از ایران رفتنشون زیاد داره میشه از سمت مادرشون مخصوصا و حس میکردم دارن ۲دل میشن و گیر کردن که انتخاب کدوم راه درسته ایشون بعد ۴ماه به من گفتن که قرار شده همراه خانواده برن و وقتی خانوادشون برن مجبورن که برن و منم خیلی ناراحت شدم و نناراحتیمو ابراز کردم تو این غالب که تو که میخواستی بری چرا وعده دروغی به من دادی و ایشون گفتن توام بیا و من گفتم من خانوادم نه از لحاظ مالی و نه استقلال این رو میدن که تنها و بدون پشتوانه بیام با این صحبت ها میحواستم ببینم ایشون که به قصد ازدواج بودن حرفی از ازدواج و باهم رفتن میزنن و گفتن امکانشو ندارن و منم کوه اعتمادم به ایشون یکم سست شد بعد از این جریان تصمیم گرفتیم تا وقتی ایران هستن باهم در ارتباط باشیم و در لحظه زندگی کنیم و با ترس جدایی زمان حال باهم بودن رو از دست ندیم بعد از ۵ماه ارتباط و زمانی که باهم اوکی بودیم ایشون یه دفعه با این دلیل که من دارم به ایشون خیانت میکنم چون ایشون مبخوان برن و دارم فرد دیگه رو جایگزین میکنم با من کات کردن و کاملا تبدیل شدن به یه فرد بی احساس و متفاوت از قبل اصلا انگار یه ادم دیگه شدن من در ابتدا جدایی اول تحدید کردم که با من بازی شده و تهمت ها یه بازی برای رفع گناه خودشون بوده و گفتم که هرطور راحتن ولی از درون توی دلم این بود که شاید این فاصله لازمه تا درک کنن که ما میتونیم باهم یه زندگی خوب بسازیم ولی بعد ۱ماه هیچ خبری نشد و اون زمان من حس خطر کردم چون توقع نداشتم و فکر میکردن خبری بشه که نشد بعد دو یا سه بار ازشون خواستم صحبت کنیم باهم در مورد شو تفاهم ها و ایشون با لحن بد باهامصحبت که بعد این همه زمان تازه یادت افتاده دیگه فایده ای نداره و همه چی تموم شده و حتی حاضر نیستن که حتی باهام صحبت کنن یا از طریق دوستان مشترک وساطتی بشه الان ۳ماهه گذشته و خبری نشده من ایشونو دوست دارم و برای من هم از لحاظ عاطفی هم حمایتگری و ایده ال بودن فرد مناسبی هستن و در خودم توانایی خواست شروع زندگی مشترک رو با ایشون میبینم و ایشونم همین حس متقابل رو داشتن حتی دوستانمونم این نظر رو دارن ممنون میشم راهنمایی کنین
دوست عزیز از شواهد پیداست که ایشان تصمیم خودشون را گرفتن و قصد دارند این رابطه خاتمه پیدا کند. حالا در این بین مهم نیست که با چه عنوان یا بهانه ای باشد. لذا در این تصمیم گیری نقش اطرافیان و مادر ایشان هم خیلی تاثیر گذار خواهد بود. طبق اظهارات شما ایشان استقلال رای نداشته و از دیگران تاثیر میگیرند و این یکی از ویرانگر ترین آسیب هایی است که در رابطه وجود دارد و آینده روشنی را برای چنین رابطه ای نمیتوان متصور بود زیرا طرف مقابل به بلوغ ذهنی نرسیده است. فرض کنید با چنین شخصی ازدواج هم کنید و به کشور دیگری هم مهاجرت کنید، بازهم زیر سایه خانواده و نظرات آنان خواهید بود زیرا از نظر مالی و موارد دیگر به آنها نیازمند هستید.
مشکل مشترکی که در اغلب کامنت ها میبینم این است که طرفین از راهنمایی خانواده ها و یا مشاور کمتر استفاده میکنند و تصمیم گیری های مهم را با یکدیگر انجام میدهند در صورتی که در معقوله مهمی مثل ازدواج نظر خانواده طرفین هم مهم است. پیشنهاد میشود نظر خانواده ها در این بین پرسیده شود زیرا قرار است پس از ازدواج شما به کشور دیگری بروید و این برای خانواده شما بسیار مهم است. از طرف دیگر با وجود این شواهد چنین بر می آید که ایشان قثد ادامه رابطه با شما را نداشته و تصمیم خود ار گرفته اند و چیزهایی مثل خیانت را به شما ربط میدهند تا رابطه تمام شود و به هدف خود برسند.
اما بازهم میگویم مهم نیست این رابطه با چه بهانه ای تمام شود. مهم نتیجه است که ایشان به آن رسیده اند و طبق نظر مادرشان عمل کرده اند. شما هم اگر از طریق خانواده ها و یا مشاور نمیتواند این رابطه را بازگردانید، کمی واقع بین باشید و به آینده چنین رابطه ای فکر کنید که بعنوان یک مهمان ناخوانده در بین آنها دیده خواهید شد و این برای یک فرد آزار دهنده خواهد بود.
خیلی ممنونم از این که وقت میذارید و دلسوزانه راهنمایی میکنید.من ناراحتی بیشترم از اینه هیچ راه تماسی باهاش ندارم.نمیدونم از اینکه از دست من ناراحته از همه جا بلاکم کرده یا بقول شما مقابل تصمیم مادرش تسلیم شده و دیگه برنمیگرده.رابطه ما اونجوری نبود که انقد زود تموم شه
پس اگر طرف مقابل انقدر براتون ارزشمند هست که نمیتونید فراموش کنید، از طریق یک مشاور و یا اقوام با خانواده ایشان تماس بگیرید و بدون هیچ رفتار هیجانی و بالغانه به بررسی موضوع بپردازید.
اگر شماره تماس از ایشان ندارید میتوانید از طریق آشنایان و دوستان تماس گرفته و زمانی را برای بررسی موضوع مقرر کنید.
سلام.خواهش میکنم کمکم کنید.من و یه پسری بقصد ازدواج باهم حرف میزدیم.اون منو به خانوادش معرفی کرد ولی من چون از مخالفت خانواده میترسیدم چن ماه بعدش به خانوادم گفتم و مادرم اگرچه مخالف بود بخاطر من چیزی نگفت و کلا خانواده اهل هیچ زوری نیستن.تااینکه اون مادرش و چن تا از فامیلاشونو برا خواستگاری فرستاد مادرش انقد بدبرخورد کرد که من خیلی ناراحت شدم و مادرم بیشتر.به اون پسرگفتم رفتارمادرشو اون گفت که مادرشو میشناسه و میدونه از من خوشش نیومده.در حالیکه من مشکل ظاهری ندارم قدبلندم و همه میگن معقولم.اما طبق سلیقه مادرش نبودم.خلاصه روز بعد اون خواستگاری ازش پرسیدم که مادرش چی میگه.بهم گف که مادرش مخالفه وخیلی عصبانیه.گفت حتی حرف پدرشم قبول نکرده.من چند بار ازش پرسیدم که چیکار کنیم؟چون من خیلی دوسش دارم واقعا برام ارزشمنده.بهم گفت صبر کنیم فقط زمان همه چیو درست میکنه.اما من گفتم اگه زمان درستش نکرد چی؟گفتش که اگه زمان درستش نکنه دیگه هیچ چیزی درستش نمیکنه.بعد گفت اگه مادرش نذاره دیگه ازدواج نمیکنه و از این شهر میره.ببخشید طولانی شد اما اون واقعا منو دوسداره تو این شکی ندارم.ولی من نشستم فک کردم که اگه مادرش راضی نشد و من بلاتکلیف رها شدم خیلی برام گرون تموم میشه.من خیلی دوسداشتم اون بهم میگفت که برای داشتنم میجنگه.شبش باهاش تند حرف زدم گفتم چرا بهم نگفته بود اختیار ازدواجش با مادرشه.خیلی ازش گلایه های تند کردم ازش خواستم خدافظی کنیم و بلاکم کنه.خیلی ناراحت بودم.اون یه پیام طولانی بهم نوشت و بهم گفت انتظار داشته تو روزای سخت پشتش باشم بهم گفت تنهاش گذاشتم و خدافظی کرد و بلاکم کرد.من خواستم جواب حرفاشو بدم براش اس ام اس فرستادم و منو تو بلک لیست گذاشت.تو تلگرام و اینستا هم بلاکم کرد.فقط چن روز پیش گفت دیگه همه چی تموم شده و خدافظی کرد…باورم نمیشه عشق آتشین مابه همین سادگی تموم بشه.ماهمه لحظه هامونو باهم بودیم خیلی تفاهم داشتیم جز خنده چیزی بین ما نبود.الان دلم خیلی براش تنگه کار هرشبم شده گریه.هیچ راه تماسی هم باهاش ندارم.نمیدونم چیکار کنم.نمیتونید باورکنید چقد عذاب میکشم چقد پشیمونم گفتم بلاکم کنه.حالاچیکارکنم؟بنظرتون برمیگرده؟
دوست عزیز ازدواج یک تصمیم شخصی نیست و هنگامی که شما ازدواج می کنید وارد یک خانواده جدید میشوید و همچنین یک شخص جدید را به خانواده خود وارد می کنید بنابراین اگر پدر و مادر شما یا ایشان نسبت به نفر جدید که وارد میشود مقاومت داشته باشند و نسبت به ازدواج مخالفت داشته باشند، در آینده دچار مشکل خواهید شد زیرا نمیتوانید خانواده خود را بخاطر همسرتان کنار بگذارید. از طرف دیگر یکی دیگر از معیارهای ازدواج رسیدن فرد به بلوغ و تصمیم گیری است یعنی فرد باید بتواند استقلال رای داشته باشد و به همین سادگی از قید زندگی مشترک نگذرد.
اینطور که پیداست طرف مقابل شما در برابر تصمیم های مادر خود هیچ اراده ای ندارد و با نظر ایشان تصمیم میگیرند. این مسئله برای زندگی ایشان خطرناک خواهد بود زیرا چنینی دخالت هایی در آینده بیشتر خواهد بود. توصیه میشود خانواده ها این مسئله را بین خود حل کنند و از افراد باتجربه کمک بگیرند زیرا این امر نمیتواند شخصی باشد. در این بین دو طرف اصلی یعنی شما و ایشان نسبت به هم عشق و علاقه دارید و این مسئله مهمترین فاکتور ازدواج است بنابراین میتوانید دلایل مخالفت والدین را شنیده و بطور بالغانه از طریق خانواده ها رفع نمایید.
سلام من دختری 20 ساله هستم 4 سال با پسری بودم هم سن خودم ک هر دومون هموخیلی دوس داشتیم چند هفته ای هست که کات کردیم بخاطر شرایط مالیش و اینکه با مادرشم صحبت کرده بود درباره رابطمون ک مادرش گفته تا نتونی رو پای خودت وایسی نمیذارم کسی دیگرو بدبخت کنی و در کل تو خانواده تخت فشار هست و مشکلات زیادی داره وبهم گفت اگ میدونسم میتونم هیچ وقت کات نمیکردم خیلیم آدم منطقی هست از وقتیم کات کردیم همه استوریام نگا میکنه ولی چیزی نمیگه من خیلی دوسش دارم میخوام بگرده احساس میکنم نمیتونم کسی جز اون بیارم تو زندگیم چیکار کنم بر گرده کمکم کنید؟؟؟
نازلی عزیز ظاهرا شما از 16 سالگی وارد رابطه شدید و تا الان رابطه ای عمیق داشته اید اما بدونید هر رابطه دوستانه ای منجر به ازدواج نمی شه. خانواده ایشون به درستی به مشکلات پیش رو استفاده کردن. شما هم باید کمی واقع بین باشید. همه رابطه عشق و تفاهم نیست بلکه تمکن مالی هم جزیی از رابطه هست.
شما می تونید بخشی از تکنیک های بزگشت عشق رو از محصول فوق استفاده کنید و بخشی دیگر رو با مراجعه به مشاوره ازدواج حل کنید.