بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت؟
چگونه عشق از دست رفته را از راه دور جذب کنیم؟ (دروغ یا واقعیت؟)
در این مطلب به بررسی روش های بازگرداندن عشق های از دست رفته و برگرداندن معشوق خواهیم پرداخت این مسئله را از جنبه های مختلف بررسی خواهیم کرد. وقتی در گوگل عبارت ” چگونه عشق از دست رفته را جذب کنیم ” را جستجو می کنید، انبوهی از متدها و تکنیک های مختلف از قانون جذب تا فیزیک کوانتوم و ان ال پی (NLP) وجود دارد که هریک مدعی است می تواند از راه دور عشق از دست رفته را برگرداند. در این بین اساتید و مشاورانی هستند که به افراد راهکار درست را ارائه میدهند اما باید به آگاهی خود بیافزایم تا بهترین روش را انتخاب کنیم.
برای تهیه پکیج بازگرداندن عشق از دست رفته روی لینک زیر کلیک کنید:
آموزش بازگرداندن عشق از دست رفته
چگونه میتوانیم با قوانین کائنات و فرستادن ارتعاش معشوق خود را برگردانیم؟ نظریه شش درجه جدایی چیست؟ آیا با روش nlp و کنترل ضمیر ناخوداگاه میتوان دوست یا نامزد خود را که جدا شده بازگردانیم؟ راز جذابیت خانم ها و ترمیم رابطه در مرحله نامزدی چیست؟ آیا رابطه ای که دچار خیانت و تنش شده است را میتوان به حالت عادی بازگرداند؟ چرا عشق و محبت پس از ازدواج کاهش میابد؟ در این مقاله به این سئوالات پاسخ خواهیم داد.
داستان نوشتن این مطلب (بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت؟) از جایی شروع شد که در کلاسها و دوره های ان ال پی و تحول فردی همواره با این سئوال مواجه می شوم که آیا می توانم فردی را که از من جدا شده است و اکنون در کنار من نیست را مجددا جذب کنم؟ پاسخ به این سئوال را در تحلیل زیر خواهید یافت. ابتدا به داستان عاشق شدن ما انسانها و نحوه شناخت عشق سالم از عشق دروغ و خیالی را شرح خواهیم داد و در مرحله بعد با استفاده از تکنیک های ان ال پی به فراموشی فردی که از او جدا شده ایم خواهیم پرداخت.
این مطلب را هم بخوانید: قانون جذب چیست؟
اگر موارد زیر را بارها تجربه کرده اید و این حرف ها برای شما آشناست، شما یک عاشق هستید:
- بخاطر تو هر کاری می کنم.
- چرا هر چه به سمت معشوق می روم، از من دور میشود؟
- اگر یک روز در کنار من نباشد، میمیرم.
- دائما و در تمام شبانه روز به او فکر می کنم.
- هنگامی که او را میبینم، بدن عرق می کند و صورتم سرخ می شود و نمیتوانم درست صحبت کنم و احساسم را منتقل کنم.
- گاهی اوقات از او چیزهای غیر منطقی می خواهم و وادار می کنم فقط من را دوست داشته باشد. نمی توانم تحمل کنم که با کسی به گفتگو بپردازد.
فهرست مطالب
Toggleچرا عاشق میشویم؟
ابتدا بپردازیم به داستان عاشق شدن خود. اگر بخواهیم این مسئله را از دیدگاه پزشکی و علمی بررسی کنیم، باید بگوییم هنگامی که شما فردی را می بینید و به او دلبستگی پیدا می کنید عوامل زیادی دست به دست هم می دهند تا این اتفاق رخ دهد.
1- هورمونی که مغز را مسموم میکند
اگر به کتب و مقالات معتبر پزشکی سری بزنید خواهید دید اولین عاملی که ما را بطور دیوانه وار عاشق فردی می کند و قدرت تعقل و منطق را از ما می گیرد، ترشح هورمونی است که عملکرد مغز ما را برای ماهها و یا نهایتا دو سال مختل می کند. اگر به عشق در نگاه اول اعتقاد دارید باید بدانید طبق فعل و انفعالات ذهنی و مطابقت فرد با معیارهای ما، مقدمات پذیرش معشوق اتفاق می افتد. در روزهای اول با دیدن او کف دست ها عرق می کند و ضربان قلب بالا می رود. با ترشح آدرنالین افزایش تپش قلب و تعرق و افزایش فشار خون اولین نشانه های عاشقی نمودار خواهد شد.
پس از این مرحله در ذهن هورمونی ترشح می شود که ماهها شما را بی پروا به دنبال معشوق می کشاند و در این ایام حاضرید برای عشق هر کاری انجام دهید. این هورمون اکسی توسین نام دارد و آنرا هورمون عشق هم می نامند. فرد در این حالت مانند مجنونی میشود که در برخی موارد از خشونت هم برای حفظ عشق خود استفاده می کند. این هورمون بطور موقتی ذهن شما را مسموم می کند و نمی توانید بصورت منطقی تصمیم بگیرید و هیچ یک از کاستی ها و نقاط ضعف فرد مقابل را نخواهید دید. هنگامی که شما در ابتدای رابطه هستید این هورمون به اوج خود می رسد و توسط جریان خود در سراسر بدن شما پخش می شود و تمام مغز شما را فرا می گیرد.
هورمون های دیگری مانند دوپامین که میزان رضایت از زندگی را بالا می برند هم در این ایام به وفور در بدن ترشح می شوند. این هورمون ها بصورت طبیعی در بدن ما هستند اما ماندگاری آن در افراد متفاوت است و خداوند آنرا برای ایجاد محبت بین زوجین قرار داده است. اما باید بدانید ترشح بیش از حد آنها ما را از ادامه زندگی عادی باز میدارد و این شیدایی سبب باز ماندن از فعالیت های روزانه میشود. پس از چند ماه و یا سال این هورمون در بدن کاهش می ابد و فرد نگاه منطقی تری به رابطه پیدا می کند.
شاید از اینجا به بعد زندگی مشترک روی واقعی خود را به ما نشان دهد و تنش ها و اختلاف ها به مرور بیشتر شود. در این بین فرد به همسر خود می گوید ” نمی دانم چرا انقدر تغییر کرده ای؟ چرا مثل گذشته من را دوست نداری؟ تو به من اهمیت نمی دهی و…” اما او از این نکته غافل است که دوران مسمومیت ذهن به اتمام رسیده است و فرد در حال بازگشتن به زندگی عادی خود است. پس بعد از این توجه داشته باشید بواسطه ترشح چنین هورمون هایی تا مدت زمانی عشق آتشین را تجربه خواهیم کرد اما این روند دائمی نبوده و پس از آن می توانیم بطور منطقی به رابطه نگاه کنیم. افرادی که بطور بیمار گونه در این شرایط هستند هم میتوانند از طریق درمانهای دارویی میزان ترشح این هورمون ها را کنترل کنند.
بخشی از دوره بازگرداندن عشق از دست رفته
2- مدل ذهنی عاشق
مسئله دومی که باعث عاشق شدن ما می شود، مطابقت فرد مقابل با الگوهای ذهنی ما است. طبق تحقیقات بعمل آمده الگوهای زیبایی از زمانی که از مادر خود شیری دریافت می کنیم تا دیدن افراد دیگر، در ما شکل می گیرد و به محض آنکه فردی را ببینیم که مطابق با آن الگوها است، فورا به او علاقه مند می شویم و معیار زیبایی در افراد متفاوت است.
پس اگر فردی را دیدید و در یک لحظه عاشق او شدید بدانید که کامل مطابق با معیارهای ذهنی شماست اما باید دقت کنید این معیارها لزوما نمی توانند درست باشند. مثلا فردی که از کودکی در معرض تنش و فشار والدین قرار گرفته است، شاید الگوی برقراری ارتباط با یک قربانی و انتقام از او را در سر بپروراند. پس فردی را انتخاب می کند که بتواند عقده های کودکی را خالی کند. در برقراری ارتباط با افراد مختلف حتما سرنخ هایی از شخصیت شما نمایان خواهد شد که شما را در شناخت خود کمک می کند.
چرا همه مردها بد هستند؟
بطور مثال خانمی به من مراجعه کرد و از رابطه های شکست خورده خود می گفت که باوجود اینکه سه بار ازدواج کرده بود، هر سه نفر دارای مشکلات مشترک بوده و او مجبور به جدایی شده بود. پس از بررسی الگوهای ذهنی او به این نتیجه رسیدیم که او باتوجه به اتفاقات کودکی و وجود پیش نویس های مختلف در زندگی، مردهایی را جذب می کرد که در میانه راه او را رها می کردند. به او گفتم اگر در چند موقعیت مختلف یک نتیجه ثابت بدست می آوری پس باید علت مشکلات را در خود جستجو کنید. پس قبل از اینکه بگوییم مردها یا زنها چگونه هستند به اتفاقات تکرار شونده ای که در زندگی ما رخ می دهد توجه کنیم.
آیا می توان عشق از دست رفته را بازگرداند؟
هنگامی که افراد مختلف به من مراجعه می کنند و می گویند چگونه از راه دور عشق از دسته را جذب کنم، با این جواب مواجه می شوند که باید به این مسئله بطور واقع نگرانه نگاه کرد. در این مطلب به ابعاد کلی این موارد می پردازم و سنجش دروغ یا واقعیت این مسئله را به شما واگذار می کنم زیرا باید ببینیم بازگرداندن عشق از دست رفته از چه طریق ممکن است؟
اگر فردی به شما می گوید که شما در خانه بنشینید و من بجای شما این کار را می کنم و هزینه آنرا دریافت می کنم، در حال فریب شماست. شما باید به ترمیم رابطه بپردازید اما از طریق دریافت مشاوره و نه پرداختن به فال و روشهای بی فایده. اولین کاری که باید بکنید این است که ذهن خود را در شرایط واقع نگرانه قرار دهید. از اینرو می توان از برخی تمرین های ذهنی NLP استفاده نمود.
ابتدا در ذهن خود رابطه را بازسازی کنید. اگر به آن رابطه بازگردید، کدامیک از جنبه های آنرا عوض خواهید کرد؟ بسیاری از افراد بجای پرداختن به دلایل جدایی و ریشه یابی آن، خود را سرگرم کاری می کنند که از آن فرار کنند اما باور ان ال پی این است که با اتفاقات خود مواجه شوید آنرا حل کنید.
جمله ای که همه عشاق از آن استفاده می کنند این است که ” زندگی بدون او برای من غیر ممکن است” آیا میدانید این حس چطور ایجاد می شود؟ در واقع فرد در ذهن خود شرایطی را تجسم می کند که تصاویر و گفتگوهای ذهنی منفی را تجربه می کند و خود را در دنیایی می بیند که تنها است و حامی ندارد. این تصویر چنان بزرگ و قوی است که فرد خود را درون آن می بینید و توانایی خارج شدن از آنرا ندارد و به همین دلیل است که در تمام 24 ساعت روز به معشوق خود فکر می کند. بنابراین ابتدا باید تصویر را تغییر دهید تا احساسات شما تغییر کند.
برای تهیه پکیج بازگرداندن عشق از دست رفته کلیک کنید
بخشی از دوره را در ویدئوی زیر ببینید:
1- در مرحله اول بپذیرید که در این ارتباط شما هم اشتباهاتی داشته اید و خود را قربانی ندانید. تا موقعی که مسئولیت اشتباهات را نپذیرید و طرف مقابل را مقصر بدانید، هیچ اتفاق مثبتی در ذهن شما نمی افتد و نمی توانید با این مسئله کنار بیایید.
2- پس از پذیرش اینکه من هم در این جدایی مقصر بودم به تجربیاتی که از این دوری و جدایی کسب کرده اید بیندیشید. شاید پذیرش این مسئله که در این اتفاق بد تجربیاتی به من افزوده شده کمی سخت باشد اما باید بدانید در هر اتفاق به ظاهر تلخی یک حکمت نهفته است.
3- در مرحله سوم چشم های خود را ببندید و به خاطراتی که با معشوق خود داشته اید فکر کنید. تمامی جزئیات و احساسات مشترکی را که باهم تجربه کرده اید را مرور کنید بطوری که گویی اکنون در آن خاطره هستید. این فرآیند به شما کمک می کند تا بتوانید با خاطرات خود مواجه شوید و توانایی حل آنرا پیدا کنید.
4- افرادی که در یک رابطه عاطفی دچار شکست شده اند و یا فردی به آنها خیانت کرده است می توانند چهره فرد را تجسم کنند. اگر فرد در روبروی شما قرار دارد و تمام تصویر ذهنی شما را فرا گرفته است، سعی کنید آنرا کوچکتر کنیدد. اگر تصویر رنگی است آنرا سیاه و سفید کنید و کم کم از خود دور کنید.
این عمل را در ان ال پی تغییر کیفیت تصاویر یا ساب مدالیتی می نامند و نقش مهمی در پاکسازی خاطرات ناگوار ایجاد می کند. اگر فردی شما را آزرده است میتوانید صورت او را با ماسکی بپوشانید و یا صدای آنرا که باعث اذیت شدن شما میشود با صدای یک شخصیت کارتونی جایگزین کنید. به مرور خواهید دید عطشی که برای رسیدن به او داشتید فروکش خواهد کرد و می توانید منطقی تر بیندیشید.
افرادی که دچار افسردگی هستند نیز چنین تصاویری را در ذهن مرور می کنند و نمی توانند از شرایط موجود خارج شوند. در این موقعیت می توان فرد را از تصویر بیرون کشید و تصاویر ذهنی را طوری بازسازی کرد که از بن بست بیرون بیاید. در فایل صوتی زیر به یک تکنیک جالب NLP پرداخته ایم که می توانید پس از مطالعه این مقاله به آن بپردازید.
برای ترمیم رابطه از دست رفته چه کاری انجام دهم؟
همانطور که گفته شد قبل از اینکه به فکر جذب فرد از دست رفته باشید، به رابطه خود کمی دقت کنید. ابتدا با تمرین های بالا ذهن خود را کنترل کنید و واقعیت های زندگی را بپذیرید، سپس به ذهن خود رجوع کنید و ببینید چه استباهاتی در رابطه داشته اید؟ بطور ناخودآگاه ما رفتارهایی را از خود بروز می دهیم که باعث آزار شخص مقابل می شود.
در ان ال پی باور بر این است که اگر تیپ شخصیتی افراد یا همان کانالهای ادراکی را بدانیم، بهتر می توانیم بر روی مخاطب خود اثر بگذاریم. در ابتدا بپردازید به خطاهایی که داشته اید و رابطه شما دچار تنش شده است. در ان ال پی سه نوع کانال ادراکی یا تیپ شخصیتی را بررسی می کنیم. 1- افراد دیداری 2- افراد شنیداری 3- افراد حسی
افراد دیداری
اگر این قسمت را بخوبی بیاموزید، می توانید معشوق خود را بخوبی تحت تاثیر قرار دهید و آنرا به زندگی باز گردانید. بطور مثال اگر می خواهید رابطه پایدار و خوبی با افراد دیداری داشته باشید، همواره آنان را تایید کنید و از ظاهر خوب آنها تمجید کنید و هر تغییری در آنها مانند تغییر رنگ مو و لباس جدید را با جزئیات به آنها یادآوری کنید. افراد دیداری تمایل به دریافت هدیه داند و می توانید به بهانه مناسبت های مختلف برای آنها هدیه بگیرید. همچنین فرآیند خرید و گشت و گذار در مراکز خرید می تواند برای آنها لذت بخش باشد.
افراد دیداری دارای پردازش ذهنی بالایی هستند و علاقه زیادی به درخشش و جلب توجه در جمع دارند. بسیاری از خانم ها از این نکته گله دارند که همسرشان آنها را در جمع نمیبیند و به آنها اهمیت نمی دهد. همچنین اینگونه افراد تمایل دارند مخاطب را از روبرو ببینند و ارتباط چشمی برقرار کنند. پس در ارتباط با اینگونه افراد سعی کنید ابتدا ارتباط چشمی برقرار کنید و سپس فاصله خود را با آنها برقرار کنید زیرا نزدیک شدن بیش از حد به اینگونه افراد باعث کلافه شدن آنها میشود.
افراد شنیداری
دسته دوم افراد شنیداری هستند که بسیار بر روی انتقاد و تعریف و تمجید حساس هستند. در ارتباط با این افراد باید از اصول نوازش کلامی استفاده نمایید. افراد شنیداری بر روی تن صدا، سرعت صحبت و میزان بلندی و کوتاهی صدا حساس هستند و اگر در حال ارتباط با آنها هستید به سرعت کلام خود توجه کنید زیرا تند صحبت کردن و ادای نادرست کلمات به منزله بی احترامی است. اگر در رابطه با آنها دچار تنش شدید از الفاظ تند و توهین استفاده ننمایید و انتقاد خود را در قالب پیشنهاد ابراز کنید.
از انتقاد در جمع بپرهیزید و سعی کنید آنها را در جمع تشویق کنید. افراد شنیداری خاطره ها و احساسات را از طرق بازنمایی اطلاعات شنیداری انجام میدهند، پس هنگامی که با آنها در ارتباط هستید به خاطرات خوب گذشته و صداهای موجود در آن اشاره کنید. طور مثال به جشنی که در آن بودید و یا مسافرتی که در کنار دریا به گردش پرداختید، بپردازید و صداهای آنرا زنده کنید.
همچنین می توانید در سمت راست آنها بنشینید و از این سمت با آنها ارتباط برقرار کنید. یافته های محققان نشان می دهد افراد کلمات احساسی را از گوش راست بهتر می پذیرند و زودتر تحت تاثیر قرار می گیرند.
افراد حسی
اگر همسر شما جزء افراد حسی باشد، بهترین هدیه برای آنها درک متقابل و قرار گرفتن در کنار آنها است. آنها به افرادی که بعنوان حامی هستند نیاز دارند پس می توانید در روزهای سخت در کنار آنها باشید و آنها را در آغوش بگیرید. از آنجایی که آنها با حس و لمس شدن با دنیای بیرون ارتباط برقرار می کنند، پس برای درک شدن نیاز دارند حس خوبی از شما دریافت کنند. بهترین هدیه برای آنها فشردن دست آنها به گرمی و در آغوش گرفته شدن است.
باید ها و نبایدها در بازگرداندن عشق از دست رفته
برسیم به مرحله آخر و زمانی که می خواهید عشق از دست رفته را بازگردانید. در بازگرداندن معشوق خود ابتدا با یک مشاور در تماس باشید زیرا اولین اشتباه آخرین اشتباه خواهد بود.
1- عشق را گدایی نکنید
در بازگرداندن عشق از دست رفته خود سعی کنید عشق را گدایی نکنید زیرا به گدا چیز ارزشمندی نمی دهند. افراد از اینکه با فرد ضعیفی در ارتباط باشند، دچار حس ناخوشایند می شوند پس هنگامی که می خواهید به احیاء رابطه بپردازید با شجاعت به اشتباهات خود اقرار کنید و فرصتی برای جبران بخواهید. در این مواقع شاید جواب نه را بشنوید زیرا فرد نیاز به زمان دارد تا بتواند اعتماد از دست رفته را بازیابد.
حتما برای جبران اشتباهات زمان مشخص کنید. مثلا بگویید من تعهد میدهم تا دو ماه دیگر مواردی را که باعث جدایی شده اند را برطرف کنم و به جبران گذشته بپردازم. واقعیت این است که انسان ها دارای تیپ شخصیتی ثابتی هستند و تغییر به مرور و کم کم اتفاق می افتد پس ما انتظار نداریم که شما به فرد دیگری تبدیل شوید، فقط نشان دهید می خواهید رابطه را نجات دهید.
2- دروغ نگویید
گاهی اوقات افراد برای اینکه عشق خود را بسرعت بازگردانند به دروغ و دادن وعده های عجیب متوسل می شوند. اگر وعده های شما بیش از توان شما باشد، در آینده قادر به انجام آن نخواهید بود و اعتماد مخاطب را سلب خواهید کرد.
3- چند بار تماس بگیریم؟
در روزهایی که از عشق خود دور هستید هیچ چیز به اندازه شنیدن صدای او شما را آرام نمی کند. در این حالت شما وسوسه میشوید با او تماس برقرار کنید. اما بدانید تماس های مکرر باعث ایجاد مقاومت در فرد مقابل میشود. افراد زیادی را میشناسیم که در طی روز دهها بار به معشوق خود زنگ می زنند و التماس می کنند یا افراد دیگری را واسطه قرار می دهند. در اینجا به شما توصیه می کنیم که همانند بچه های سردرگم خود را متزلزل نشان ندهید. یک تماس ارزشمند با فرمول های بالا بسیار بهتر از چندین تماس نموفق خواهد بود.
ابتدا با پیامک اجازه بگیرید و تا زمانی که فرد اجازه نداد مکررا تماس نگیرید. پس از اینکه فرد به شما اجازه تماس داد، زمان مناسب برای صحبت کردن را بپرسید و پس از تماس با لحنی دوستانه و نه طلبکارانه به صحبت بپردازید. اقرا کردن به اشتباه به میزان زیادی از مقاومت او و ایجاد تنش می کاهد. پس از اینکه توانستید صحبت کنید به نتیجه ای برسید و زمانی برای دیدار رو در رو مشخص کنید.
4- سپر خود را بیاندازید
افرادی را دیده ام که بجای اقرار به اشتباهات خود به جنگ پنهانی با همسر خود می پردازند. بطور مثال وارد بازی ذهنی میشوند که در آن چهره ای حق به جانب بخود میگیرند و طوری رفتار می کنند که فرد مقابل را مقصر جلوه دهند اما در پشت ماجرا کار دیگری می کنند. مثلا فردی عکس های خود را در شبکه های اجتماعی منتشر می کند که در حال خوشگذرانی با افراد دیگر است و به مسافرت ها و جشن های مختلف می رود. این عمل باعث میشود فرد مقابل به تلافی رفتار شما بپردازد و کارهای تلافی جویانه انجام دهد.
توصیه میشود به کارهایی بپردازید که کمترین میزان تنش را داشته باشد. همچنی از صحبت کردن با افراد مختلف در این رابطه بپرهیزید زیرا یک حرف به طرق مختلف به او میرسد و بداشت های افراد آنرا تغییر میدهد و لاعث پیچیده شدن ماجرا میشود.
5- افزایش مهارت ارتباطی
اگر بدنبال یک رابطه دراز مدت و با کیفیت هستید باید واقعیت های زندگی مشترک را درک کنید. بنابراین مدام به افزایش مهارت های خود بپردازید و بدانید که همانطور که بدن به غذا نیاز دارد پس نمیتوانید بگویید من چند روز قبل به همسرم غذا دادم و دیگر نمیدهم. در ارتباط هم به همین شکل است همانند غذا خوردن باید هر روز نیازهای روحی افراد را برآورده کنید. به کلاسهای آموزشی بروید و هر روز چیز جدیدی را بیاموزید و برای ارتباط با همسر خود ابزارهای زیادی داشته باشید.
در پایان از شما دعوت می کنیم فایل صوتی راه های فراموشی خاطرات ناگوار و جدایی با استفاده از روش NLP را گوش کنید. در این فایل صوتی به بررسی راههای کنار آمدن با طلاق و جدایی پرداخته ایم:
چگونه خاطرات رابطه قبلی را فراموش کنیم؟
اگر بدنبال فراموش کردن خاطرات و اثرات رابطه قبلی هستید باید بگویم این کار با کنترل افکار شما امکان پذیر است. شما نمیتوانید جای یک زخم را از بین ببرید و این زخم باید باشد تا در دفعات بعد از آن ناحیه دوباره ضربه نخورید. در ادامه توجه شما را به فایل صوتی استاد زمانی برای کمرنگ کردن خاطرات تلخ گذشته جلب میکنیم.
همچنین در پایان مقاله بازگرداندن عشق از دست رفته دروغ یا واقعیت جهت شناخت پیش نویس ها و نقش های خود در زندگی (نقش قربانی- ناجی – زجردهنده) میتوانید از محصول بازگرداندن عشق از دست رفته با روش nlp استفاده کنید. پس از دیدن ویدئوهای این دوره میتوانید علت بسیاری از اختلافات و بازی های ذهنی و مین های عاطفی را بشناسید. جهت آشنایی با این دوره به لینک زیر مراجعه فرمایید.
125 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام،من دوساله بایه خانم درارتباطم،همدیگروواقعادوست داشتیم،ولی حدود یه هفته من نتونستم مثل بقیه روزها بهش زنگ یا پیام بدم،کلافه شدکه واسه من وقت نمیذاری و داری به من خیانت میکنی،بعدهمه جابلاکم کرد،الان یه ماهه تموم کرده رابطه رو،چیکارکنم برگرده؟
ببینید رامین عزیز این مسئله رو باید بررسی کرد و نظرات ایشون رو هم شنید اما چیزی که نظر من رو جلب کرد اینه که شاید ایشون مدتها پیش تصمیم خودشون برای قطع رابطه رو گرفته بودند و منتظر چنین بهانه ای بودند وگرنه عدم تماس گرفتن شما شاید باعث دلخوری ایشون بشه و با یک تذکر رفع بشه اما نباید به اتمام رابطه ختم بشه.
از طرف دیگه شاید شما هم رفتارهای مشکوکی داشتید که افکاری مثل خیانت در ذهن ایشون شکل گرفته. هیچ رابطه ای در یک لحظه تمام نمیشه بلکه ماهها و یا سالها دلیل پشت اون مخفی هست و با یک تلنگر شعله اختلافات نمایان میشه. در نهایت باید دلایل دو طرف شنیده بشه و مشاوره درست ارائه بشه.
سلام خسته نباشین ب مدت ی سال و نیم با دختری در ارتباط بودم 17 ساله بنده هم چندین سال ازش بزرگتر بودم و نتیجه ازدواج بود ..و اون ازمن دور بود ولی رابطه صمیمی و عمیق بود و هرماه ب دیدارش میرفتم ..اما اون بعد ی سال سر ی بحثايي تا مرز جدایی میخواستن برن ک من با حرف زدن مشکل ی شبه حل کردم و درست شد سپس بعد دوماه مجدد نمیدونم سر چی دقیقا ازمن سرد شد دوهفته و بعد خواستار جدایی شدن بلاتکليفم …مردا آدما خوبی نیستن و ی چیزایی دیدم ..اینم.بگم.آدمی نبود ک ی سر دنبال رابطه عاطفی و تنوع باشه ..جالب اینجا خلاصه کنم درصورتی ک من آن چنان پاپیچ اصرار ب موندن نکردم و ماهی یا دو ماهی ی پيامک میزدم ..سر جمع تو این هشت ماه س یار چار بار پيامک زدم ..و ایشون بعد دوهفته از پيامم گذشته منو از تمام فضای مجازی بلاک کردن ..ی سری چیزا هم ميزاشت از رفتن و آدما ميرن پی لياقتشون ..در صورتی. ک اون خواست تموم شه ? من نمیدونم منظورش با منه با کس دیگه درضمن این اواخر ی سری درخواست ها از من کرد ک من جواب منفی دادم و..چن.روز بعد تموم کرد .. راه کار چیزی هست بدین چون من تلاش خاصی برای احیا رابطه نکردم چون گفتم الان موقش نیس طرف کلافس. لطفا پاسخ بدین دقیقا چکار کنم واقعا ممنون ?
پیمان جان در رابطه هایی که در این سنین ایجاد میشه، هیجان و احساسات جای منطق رو میگیره و در اصطلاح تحلیل رفتار متقابل فرد از قسمت کودک خودش ارتباط برقرار میکنه و نه بالغ.
توصیه میشه در حضور مشاور ای مباحث رو مطرح کنید زیرا من هنوز دلایل طرف مقابل شما رو نشنیدم. همچنین برای خودشناسی بهتر میتونید از محصول تحلیل رفتار متقابل استفاده کنید تا با انواع سبکهای ارتباطی و نحوه برخورد با مشکلات آشنا شوید.
سلام ممنون میشم راهنماییم کنید واقعا به کمکتون نیاز دارم من چندی پیش اینجا پیام گذاشته بودم من با یه آقایی بودم که به دلایلی رابطمون به خورد یه بار که بهشون پیام دادم گفتند دیگه پیام نده من با کسی هستم بعد از یک هفته بلاک کردند و بعد از دو ماه از بلاکی خارج کردند در حین حال که با کسی بودند و رابطشون بعد از دو ماه به خورد چون از متن پروفالیشون متوجه میشدم و دو بار بعد از رابطه ما از این جور متنها گذاشته بودند اما دیگه متنی نزاشتند و فقط عکس خودشون تو پروفایل بود نمیدونم شاید مراعات منو میکردند که از ابراز علاقه شون یا جداییشون از کسی من متوجه نشم من شمارشون رو سیو نکرده بودم در تلگرام چون احساس میکردم آدم موندن نیستن ولی دلم نمی اومد تمومش کنم بهشون علاقه داشتم والان یکسال میگذره میدونم کارم درست نبوده ولی یکسال هر روز آخرین چتمون رو نگاه میکردم و دلم نمی اومد حذفش کنم به امید اینکه شاید برگردندممکنه ایشون حتی یک ثانیه هم به من فکر نمیکردند تا این که امروز انگار دنیا رو سرم خراب شد چون فک میکنم منو از لیست مخاطبینشون حذف کردندچون همیشه شمارشون بالای چت تلگرام می افتاد از اونجایی که من ایشون رو سیو نکرده بودم اما ایشون شماره منو سیو کرده بودند ولی امروز دیدم اسمشون هست ولی دیگه شماره بالای چت به جاش اسم قرار گرفته فک کنم منو از لیست مخاطبین حذف کردند باز شما هم اگر اطلاعی دارید در این زمینه که فرض من درست هست ممنون میشم بگید واقعا حالم بده نمیدونم چکار کنم همه امیدم به نا امیدی تبدیل شد ای کاش اون موقع که بلاک کرده بودند از بلکی خارج نمیکردند که من امید نداشته باشم و کلا فراموششون کنم
خواهش میکنم راهنماییم کنید ممنون از شما
سلام و وقتتون به خیر .. مقالتون خیلی جالب بود .. راهنمایهای شما به نظر خیلی اصولی هست .. ممنون
من در یک ارتباط راه دور هستم و ارتباط ما از طریق واتس اپ هست و این و هم متوجه هستم که علاقه به ارتباط ، بیشتر از طرف من هست! اما به هر طریق هر روز با هم ازتباط داشتیم ولی از حدود یکماه پیش اون دیر به دیر جواب من ومیداد.. برای همین من هم یه کم عقب نشینی کردم و سردتر باهاش برخورد کردم .در ضمن.میدونم که ( اون در واتس اپ فقط با من تماس داره ) با توجه به صحبت کردن با متخصص نرم افزاری الان اطمینان دارم که علت دیر جواب دادنش از مشکلات نرم افزاری هست و پیام من با تاخیر براش ارسال میشه! !برای همین دیر به دیر جواب میداده!. و من دچار سوتفاهم شده بودم و طرز رفتارم خیلی مناسب نبود! …الان سوالم اینه از چه جمله ایی استفاده کنم و به اون بگم یا بفهمونم که موبایل اون مشکل داره؟که فکر نکنه پیگیر هستم و وابستگی بهش دارم؟! وآیا باید علاقم و بهش نشون بدم یا خیر؟
قبل از آن صمیمانه از راهنمایتون تشکر میکنم ..
نادیا جان واقعیت اینه که باید از نگاه فانتزی به رابطه اجتناب کنید. رابطه ای که در اون تنش و اختلافی نباشه رابطه دو فردی است که مرده اند بنابراین تنش در هر رابطه ای هست و اینکه شما چرا در برابر عذرخواهی مقاومت می کنید کمی عجیبه!!!!
لطفا دست از این بازی ها بردارید و دنبال راهی نباشید که عشق و علاقه رو مخفی کنید. اگر علاقمند هستید پس عشق خودتون را ابراز کنید و از قضاوت ایشون نترسید. به راحتی درباره سوء تفاهم پیش آمده صحبت کنید و بگید که اشتباه برداشت کردید. اینطوری صداقت و عزت نفس خودتون رو نشون دادید و اگر در آینده هم مشکلی پیش بیاد میدونه که شما صادق هستید.
واقعا ممنون و سپاسگذارم از راهنمایتون.. . راستش من مقالات زیادی خوندم ، خیلی از مقالات گیج کننده هستن و نگاه سنتی برای جذب مرد همچنان تاکید به بازی داره ! و زن نباید عشقش و به مرد نشون بده و حتما باید اول مرد ابراز عشق کنه چون مردها شکارچی هستن و از شکار دم دستی خوششون نمی یاد! منم در ارتباط با طرف مقابلم با اینحال که تقریبا از جملات و تعاریف مثبت و گرم استفاده میکردم ،اما ترس از ابراز علاقه داشتم … حتما از نظر شما استفاده میکنم هرچه بادا باد یا زنگی زنگ یا رومی روم … خوشحالم که از شما مشاوره گرفتم!!
همراه با احترام و تشکر مجدد از شما.
سلام ممنون از مطالبتون
من یه مدت حدود 5 سال با یه آقایی رابطه داشتم و کاملا هم جدی و برای ازدواج بوده حتی تمام خانواده ی اون اقا در جریان بودن به خاطر اخلاقای خاصشون هر دفعه ای بحث و دعوا پیش میومد که باعث میشد 1هفته تا10 روز از هم جدا بشیم بعد با اصرار ایشون برمیگشتم و قول میداد که اخلاقاش بهتر بشه و عوض بشه تا اینکه یه مدت واقعا سرد و بی تفاوت شده بود هرچقد میگفتم خب چیه مشکل چیه میگفت خودت خواستی من نمیتونم با کسی باشم و روش حساس نباشم واسه همین دیگه خودمو زدم به بیخیالی منم یه مدت تحمل کردم اما چندماهه پیش بهش گفتم که من اینجوری نمیتونم و ازش جداشدم.
چیزی نگذشت که پشیمون شدم همش فکرمیکردم که ایندفعه هم میاد دنبالم اما دیگه نیومد تا اینکه بعد 1ماه و نیم من رفتم طرفش ازش خواستم تا برگرده اما دیگه حاضر نیست برگرده میگه دیگه خسته شده. من واقعا از رفتار خودم پشیمونم اما اون اقا دیگه حتی جواب تلفن های منو نمیده و فکرکنم که حتی وارد یه رابطه شده. ایا دیگه به ترمیم رابطه امیدی هست؟
واقعیت اول انسان ها عوض نمیشوند و تیپ شخصیتی آنها ثابت است. فقط میتوانند برخی رفتارها را کنترل کنند. پس اگر کسی به شما قول داد که بخاطر شما فرد دیگری شود یا نمیدند چه قولی داده یا در حال فریب شماست.
واقعیت دوم: قرار نیست هر رابطه ای منجر به ازدواج شود. بنابراین در دوران دوستی فرد مورد نظر را بررسی کنید و اگر نتوانست انتظارات شما را برآورده کند، به زندگی خود بپردازید.
سلام
آقای سجادی بالاخره جذب عشق از راه دور حقیقت داره یا نه؟
من و آقایی تصمیم به ازدواج داشتیم انصراف دادند بخاطر شکست در زندگی گذشته وترسیدند تکرار بشه تفاهم وعلاقه داشتیم راه بازگشت ایشون هست؟ چون راهی برای من بازنیست
البته من سجاد زمانی هستم. قضاوت در این مورد رو به شما میسپارم. به نظر شما میشه پولی به شخصی بدید و ایشون عشق از دست رفته را برگردونند؟ من با قانون جذب مخالف نیستم اما عرضم اینه نیمی از این فرآیند بر عهده شماست. ابتدا باید ببینید در رابطه فوق نقش شما چه بوده و چه نقایصی داشتید؟ دوما ارائه راه حل از طرف مشاور بدون شنیدن نظرات طرف مقابل شما کاری غیر حرفه ای است بنابراین باید هر دو طرف در جلسه مشاوره حضور داشته باشند.
سوما هیچ فردی دارای قدرت ماورایی نیست که در ازاء دریافت وجه عشق از دست رفته را برگرداند اما شما میتوانید با یادگیری برخی موارد مانند متقاعدسازی و مذاکره عاطفی، نقش خود را در یک ارتباط موثر ایفا کنید.
سلام. هفت ماه با خانومی آشنا شدم که رابطمون جدی شد و قرارمون بر ازدواج. طوری که تمام زندگیمو از نزدیک نشونش دادم.شب وروز در ارتباط باهم بودیم از طرق مجازی. بالاخره بعد از چند بار بیرون رفتن آخرین بار متاسفانه رابطه ی جنسی بوجود اومد و فرداش گفتم که میام خواستگاریت و نارحت نشو ازم. بهر حال با وجود این همه خوبی وصداقت و وفاداری، منو طرد کرد و حتی بیشتر از حد تلاش کردم برگرده اما ایشون شکستن غرور منو از شکستن سکوتش آسانتر دیدن و خیلی بی احترامی ازشون دیدم. باوجود اینا دوماهه از کار وزندگی افتادم. شب متنفرم ازش و فراموشش میکنم، صبح دوباره در طلبشم و فراموش کردنش از ذهنم بیرون میره. کمکم کنین که واقعا به بن بستی رسیدم که از خودم متنفرم و اونقدر متاسف ضعف خودم هستم که غرورم شکست ولی در برابر دلم نتونستم مقابله کنم، که دیوونه شدم. لطفا بگین راه گریز چیست، راه فراموش کردن. متشکرم
سلام،ممنون از مطالبتون،من چهارماهی هست که با پسری وارد رابطه شدم،ایشون قبل من با دختری حدود چهارسال درارتباط بوده،الان حدود یه سالی هست که باهم ارتباط ندارند،اوایل رابطه منو ایشون همه چی خوب بود،اما گفت که این رابطه منو یاد رابطه قبلیم میندازه و نمیتونم ادامه بدم و هنوز اون دختر توی ذهن من هست،تو این چهار ماهم چندباری رفت و دوباره برگشت،اما این دفعه کاملا معلومه تصمیم رفتنشه جدیه و بر نمیگرده،از دوست داشتنش مطمنم و میدونم هم من خیلی دوسش دارم و هم اون،چیکار کنم برگرده؟؟؟و ی رابطه خوب داشته باشیم؟؟؟تو این چند وقت خیلی بهش وابسته شدم واقن دوریش برام خیلی سخته
فاطمه جان باید بدونی هر کدوم از ما در گذشته خود رابطه هایی داشتیم که به هر دلیل تموم شدن و اگر وارد یک رابطه جدید میشیم نباید دائما دلمون با خاطرات و اتفاقات گذشته باشه. اگر ایشون نمیتونن از نفر قبل دل بکنن و تمام تمرکز خودشون رو روی رابطه با شما بگذارند، باید فکری برای آیندتون کنید. پیشنهاد میکنم بطور صریح و شفاف از ایشون بخواهید درباره حسشو ن به شما و آیندتون نظرشون رو بگن و اینکه چرا باوجود شما بازهم با نفر قبل ارتباط دارند؟
نفر دوم بودن در ارتباط چیز خوبی نیست. شما هم بهتره قدر و منزلت خودتون رو بدونید و در صورتی که فرد مقابل چنین رفتاری را تکرار کند، این پیام را به شما داده که بطور جدی به شما فکر نمی کند.
ضمن تشکر از پاسخگویی و اینکه دلسوزانه وقت میگذارید. کاملا درست همه چیز رو متوجه شدید
قصد همسرم فقط همینه ک شما میگید
ولی الان اون ادم اصلا جواب منو نمیده و حاضر نیس مشاور بیاد چون میدونه خواسته ش غیر منطقی س
ولی ب مشاور طلاق به دروغ کفته همسرم دنبال مهرو طلاق است و خودش نمیاد، خودش برگرده کسی نمیگه نیاد
فقط لطفا یه راه برگشت به من نشون بدید که من چجوری برگردم ؟
وقتی هیچ بزرگتری پا پیش نمیزاره و خودمم به تنهایی نمیتونم برم چون خانوادم چنین اجازه ای نمیدن
ضمنا من میدونم با شکایت هیچی تغییر نمیکنه چون وقتی مهرو گذاشتم اجرا اون ادم به هیچ وجه جلو نیومد اما تا قبل از مهر به اجرا گذاشتن تلاش میکرد
و این هم میدونم هرچی بمونم اوضاع زندگیم بدتر بدتر میشه و همسرم از من دورتر میشه و حرف و حدیث بیشتر
شما هم یمخواهید امتیاز ندید و هم اینکه این قائله تموم بشه. اولا منظور من مشاور خانواده هست نه مشاور طلاق که دادگاه ملزم کرده پیشش برید. اون مشاور که از سمت دادگاه هست نمیتونه قضیه رو حل و فصل کنه. همسر شما به هر ترتیب خواهن پیروزی در این جنگ هسا پس شما چند ماه سپر خودتون رو بندازید و همکاری کنید. تمام شکایات خودتون رو پس بگیرید و منتظر عکس العمل ایشون باشید. با این عمل نشون میدید قصد ادامه زندگی رو دارید اما شما چند شکایت رو همچنان باز نگه داشتید تا در مقابل اون حرفی برای گفتن داشته باشید.
به نظر من اول شما پیش قدم بشید و بالغانه تصمیم بگرید مطمئن باشید زمان برای از سر گرفتن شکایات باز هم هست.
محصول تحلیل رفتار ماهم کمک میکنه با پیش نویس های خودتون و رفتارهایی که باعث میشه همسرتون ازتون فاصله بگیرند را بشناسید و از طریق خودشناسی به رابطه موثر برسید.
https://tehrannlp.com/product/%D8%A2%D9%85%D9%88%D8%B2%D8%B4-%D8%AA%D8%AD%D9%84%DB%8C%D9%84-%D8%B1%D9%81%D8%AA%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%A8%D9%84/
باسلام
من و همسرم مدتیه باهم مشکل داریم
من به خونه پدریم اومدم و شوهرم منو ممنوع خروج کردند
بعد از اون من مهر گذاشتم اجرا و ایشون الزام ب تمکین
کلا سر لج و لجبازی خیلی کارا و اشتباهات انجام دادیم
الان با اینکه رای به نفع همسرم هست حاضر نیست مرا برگردونه
وچون مطمعن شده من میخام برگردم به من میگه باید مهریتو ببخشی
بعد از کلی اصرار من ب دروغ گفتم باشه اول بیا دنبالم بعد میبخشم ایشونم قبول کرد اما بعد رفت با خانوادش حرف زدو دوباره زنگ زد گفت نه اول ببخش و پست کن تا بیام
کلا هروقت حرف میزنیم قانع میشه اما بعد دوباره منصرف میشه
منو بلاک کرده جوابمم نمیده
وحتی ب من گفته خودت برنگرد
۵ سال از زندگی مشترک ما میگذره و ۵ سال هم باهم دوست بودیم
با تمام اینا من زندگیمو دوست دارم و میخام برگردم بخاطرارامش خودم ودختر کوچکم
اما راه برگشتو بلد نیستم
چندماهه شدیدا حال بدی دارم و بهر طریقی خواستم کاری کنم همسرم بیاد دنبالم موفق نشدم
از اونطرف شوهرم داره ازم دورتر و دورتر میشه و نفوذ خانوادش بیشتر میشه
و کلا از شروع زندگی خانواده های ما مشکل داشتن با این ازدواج
الان من بلاتکلیفم ، راهی پیشنهاد بدید
شرایط قانونی من جوری هست ک خیلی راحت میتونم با حفظ تمام حق و حقوق مالی م طلاق بگیرم اما من نمیخوام جدا بشم و قصد برگشت دارم
با چند مشاور هم صحبت کردیم اما خب چاره ای پیدا نکردن یا میگن خودت پاشو برو یا میگن بکشش پا قانون تا قانونی همه چی حل بشه
ضمنا مشکل شوهرم اینکه بهت اعتماد ندارم و راه دادگاهو یاد گرفتی تا چیزی بت بگم فوری میری مهرتو میزاری اجرا
اما برا من قابل توجیه نیس ومن بش گفتم اشتباهاتمو قبول دارم و ب خودم قول زندگی خوب دارم و میخام ثابت کنم ولی میگه فقط با بخشیدن مهر ثابت میشه
میشه راهنمایی کنید من از این بن بست خارج بشم
شیما جان رابطه شما نباید به جایی میرسید که از هم امتیاز میگرفتید و گروکشی میکردید. شاید مقصر اولیه شما بودید که با اهرم قرار دادن مهریه آتش این مخالفت رو بپا کردید و این کشمکش ادامه پیدا کرد و همسر شما به هر قیمتی شده می خواهند در این جنگ برنده شوند. چیزی که من فهمیدم اینه که ایشون علاوه بر پیروزی در جنگ میخواهند شما رو خلع صلاح کنند و کاری کنند که مهریه رو ببخشید.
همین که به اشتباه خودتون پی بردید خبر خوبیه اما ایشون میخواهند بازهم مطمئن شوند. من نمیتونم بگم مهریه رو ببخشید یا خیر چون این یک تصمیم شخصی هست اما باید به ایشون اطمینان بدید تا در ادامه زندگی چنین اتفاقی نمی افتد.
اجازه ندید کلاغ ها و افرادی که بعنوان واسطه در این بین هستند، رابطه را پیچیده تر کنند و در حضور یک مشاور خانواده از ایشون بخواهید تمام خواسته ها و مطالبات خودشون رو مطرح کنند. از تماس های پی در پی و فرستادم پیام خودداری کنید و بطور مستقیم مشکلات را مطرح کنید و در حضور مشاور به توافق برسید.
سلام پیام من رسید دستتون؟
سلام من به مدت هشت ماه بایه اقا دسری که اومدن خاستگاری و اقا پسر چون قبلا یه ازدواج ناموفق داشتند نمیدونم ازچی ترسیدن و برگشتن و من رفتم دنبالش به مدت هشت ماه باهم در ارتباط بودیم اوایل خیلی دوسم داشت به مرور کمرنگ کمرنگ شد ورفت خاستگاری جاهای دیگه و بادخترهای ذیگه دوست شدوکلا من از چشمش افتادم و اخرش به من گفت دوست ندارم درصورتیکه اوایل همش میگف دوست دارم .و درنعایت به من خیلی بی احترامی کرد و جلو به دختر غریبه بهم بی ادبی کرد البته من خودم قبول دارم رفتارهای خودم تو رابطه بغضیاش اشتباه بود چون زیادی محبت میکردم زیادی عاشقش بودم همش میخواستم بگیرمش ازدستم نره گیر بودم خیلی ولی الان متوجه شدم اونم حق داشت…حالا رفته منو بلاک کرده چهار ماه ازین قضیه میگزره و جدا شدیم و اون هنوزم برنگشته من چیکار بکنم بایدکه برگزده؟درضمن الان باز در شرف خاستگاری جاس دیگه هستن کمکم کنید لطفا من خیلی نگرانم 😥
پرستو جان متاسفانه باید بگم شما مهر طلب هستید. شما در یک رابطه ای بودید که به هر دلیل فرد مقابل شما رو نخواسته. آیا میتونید خودتون رو بهش تحمیل کنید؟ این میشه عشق یکطرفه و دیر یا زود یازهم از دستتون میره. اگر به راحتی شما رو رها کرده و دنبال یک رابطه دیگه رفته و بعد از مدتی برگشته، این نشونه خوبی نیست چون تنوع طلبی ایشون رو نشون میده و اینکه شما رو در موضع ضعف دیده و هر کاری که می خاد می کنه.
الان هم که میگید دنبال یک رابطه دیگه هست. به نظر شما باید بازهم دنبالش برید و عشق رو گدایی کنید؟ شما نگران نباشید فردی با این شرایط در رابطه های بعدی هم موفق نخواهد بود. شما به فکر بازنگری در رفتارهای خودتون باشید و روی رفتارهای منفی خودتون کار کنید تا در رابطه جدید بازهم از اون ناحیه ضربه نخورید. مهرطلبی در شما یک امر جدی هست که اگر اونرو درمان نکنید در آینده ضربات جبران ناپذیری به زندگی شما وارد می کنه. این عمل ناشی از کمبود عزت نفس شماست. بهتره کتابهایی در این خصوص مطالعه کنید. شما ارزشمند تر از این هستید که عشق و محبت رو از کسی گدایی کنید.
اما من فکر میکنم همش من مقصر بودم تو رابطه اگه من مدام زنگهای پی درپی نمیداشتم اگه حساب شده عمل میکردم دوسم میداشت اخه اوایل دوسم داشت خودم باعث شدم از من دور بشه این حس عذاب وجدان شب و روز برای من نذاشته از دست خودم عصبانی ام ..اخه بعد اون هرکسی اومد توزندگیم هیچکس برام مثل اون نشد دیگه هیچکس مهرش ب دلم نمیشینه هیچکس خیلی تنهام نگرانم بایکی اخرش ازدواج کنم ک فکر کنم که دوسش دارم نه اینکه واقعی دوسش داشته باشم… پیامی هم ک الان میخوام بدم گدایی نمیکنم اما میهام بعش بگم که ازت نمیهام که برگردی فقط میخوام بدونی که من خیلی اشتباعات خودم رو فهمیدم و الان اگه تو هم بخوای من دیگه نمیخوامت ..هرچند من خیلی دوسش دارم اما نمیخوام فک کنه هنوز ضعیفم فقط میخوام اهرین تلاشمو بکنم شاید پشیمون باشه از کارهایی که کردع 😥
اقای زمانی من میدونم اعتمادبنفسم پایینه اما دیگه هیچکس برای من اون نمیشه بعد اون هرکسی اومد توزمدگیم حسی نداشتم بعش احساس میکنم دیگه هیچکس پیدا نمیشه که دل منو ببره و من تا اخر عمر حسرت از دست دادن اینو میخورم حتی بعد ازدواج…من میخواستم بعش پیام بدم که من هم اشتباعاتی در گذشته داشتم اما تو هم بد کردی و الان حتی اگه تو بخوای دیگه من حاضر به ازدواج باتو نیستم .. باخودم میگم شاید پشیمون شده باشه…یعنی من اینقد بذاش بد بودم که یه زن رو به من مجرد ترجیح داد اصن باورم نمیشع 😥 اون باوجودیکه یه بار ازدواج نانوفق دوماهه داشته من تا حالا ازدواج نکردم بازم خودشو از من خیلی بهتر میدونه اخه موقعیت اجتماعی خیلی بالایی داره و الانم تازه قدم برداشتن برای خاستگاری یه خانوم مطلقه… یعنی من رو ازونم پست تر دید من از لحاظ ظاهری و قیافه هم خیلی خوبم تعریف نمیکنم اما واقعا فکر میکنم رفتارهای خودم باعث شدکه اونو ازدست بدم شاید اگه اینقد تلفنای مکرر نمیزدم حساب شده عمل میکردم عاشقم میشد ..گاعی وختا فکر میکنم چقد بی سیاستم که نتونستم عشق رو تو قلبش بوجود بیارم 😞 اونیکه میخواستم نشد دیگه بقیه برای من جذابیتی ندارن …خیلی از دست خودم عصبانیم ک چنین رفتارهایی داشتم خیلی زیاد شب و روز همش حرص میخورم چرا این رفتاروکردم چرا اون رفتارو کردم چراباید رو همچین کسی چنین تجربه ی بدی داشته باشم ک ازدستش بدم ک تا اخر عمر حسرت ب دل بمونم
چرا آقایون از بازی های ذهنی استفاده میکنند , در روابطشون ؟
بازی های ذهنی در رابطه میتونه از دو طرف هم دیده بشه. اما وقتی رابطه عاطفی در حال جدی شدن هست آقایون استرس و ترس بیشتری رو تجربه می کنند و ممکنه کمی عقب بکشند. اما اگر در انتخاب خودشون مطمئن باشند، به هیچ وجه روی به بازی های ذهنی نمی آورند.
سلام من توی دانشگاه عاشق یه پسری شدم که اونم از من خوشش اومد ،ما ۲سال باهم ارتباط داشتیم باهم تفاهم داشتیم و خیلی همو دوست داشتین ،یه مدتی از رابطمون که گذشت اون اقا گفت که به طور جدی به ازدواج با من فکر میکنه ،اما ترس اینو داره که خانوادش قبول نکنن چون از دو شهر مختلف بودیم و تفاوت فرهنگی داشتیم ولی این تفاوت بین خودمون احساس نمیشد بعد دوسال اون اقا به من گفت که باید رابطرو تموم کنیم و خانوادش قبول نمیکنن و الکی این رابطرو ادامه ندیم ،و کلا ارتباطشو با من قطع کرد حالا من چیکار کنم
سحر عزیز رابطه ای که یکطرفه باشه قطعا سرانجامی نخواهد داشت. به هر دلیلی این رابطه قطع شده و اگر فرد مقابل حاضر نیست درباره مشکلات صحبت کنه، تقصیر شما نیست. شاید ایشون به این نتیجه رسیدند که آینده این رابطه به شکست میخوره و ترجیح دادند بهش پایان بدهند. باید نظرات ایشون رو هم شنید.
اسمشو دقیق نمیتونم بذارم بذارم رابطه ی یک طرفه ،تا دو روز قبل ماجرا خیلی خوب بودیم و برای عید برای دوتامون ساعت ست خرید (دو روز قبل ماجرا )یه دو هفته ای میشد ناراحت بود یه کم ،بعد اون روز گفت که خودت فهمیدی دو هفتست ناراحتم من نمیتونم رو حرف مامانم حرف بزنم من دوست دارم اما نمیشه بمونم 😔منم میخوام بگرده چون برای این رابطه زحمت کشیدیم و عاشق هم بودیم
اگر خانواده ایشون سهم زیادی در تصمیم گیری هاشون دارند به نظر من ابتدا با اونا صحبت کنید و باهم به توافق برسید. این کار رو میتونید در حضور یک مشاور خانواده بررسی کنید و به جمع بندی برسید. تصمیمات و تغییر رفتارهای ناگهانی رو جدی بگیرید زیرا در پشت آن حرف های ناگفته زیادی نهفته است.
سلام خسته نباشین من پسری هستم 22 ساله دانشجوم با هم دانشگاهییم که ترم بالایی هستش اتفاقی دوست شدیم با دادن یه کتاب اون منو خیلی دوست داشت بعد یه ماه دوستی مون گفت که نگاه میکردم قبل دوستی قلبم تند تند میزد دست و پا گم میکردم دوست داشتم یه طوری باهات حرف بزنم که دوست شدیم ولی بعد از گذشت 4 ماه دیگه منو نمیخواد حسش بهم کم شده امکانش هس دوباره حسش عوض شه نسبت به من برگرده دیگه نمیتونم تحمل کنم. من به خاطر یه سری مشکلات یه ترم مرخصی گرفتم ولی گفتم بهش گفت نه به خاطر این نیس دیگه نمیخوامت دیگه نمیدونم چیکار کنم کلافه شدم من خیلی آدم آروم و مهربونیم اون همیشه میگه تو رو به خاطر آروم بودنت دوس دارم ولی الان میگه هیچ حسی بهت ندارم ولی گفت ته دلم باز دوست دارم اگه ته دلش دوسم داره چرا ازم فاصله گرفته میگه خودمم نمیدونم دلیل ش این که حسم مرده
علیرضا جان عشق چند نوع هست و در طی مدت رابطه به شدت و اشکال گوناگون تبدیل میشه.
بطور مثال در ماههای اولیه اندروفین بیشتری در مغز ترشح میشه و حس سرخوشی و لذت ذاره اما از اونجایی که اگر در این حالت بمونید دیگه نمیتونید به زندگی عادیتون برسید، مغز این شرایط رو کنترل می کنه و از شدت عشق کم میکنه. در سالهای بعد خواهید دید این عشق به تعهد تبذیل میشه.
اما اگر ایشون همیشه دنبال عشق آتشین هستند و نمیخوان که عادی بشه باید بدونن غیر ممکنه. مسئله بعد قطع رابطه از طرف ایشون هست که بدون دلیل خاصی انجام شده . خب باید بررسی بشه. این موارد رو میتونید در حضور مشاور خانواده بررسی کنید.
اینکه بعد از 4 ماه عشق در درونشون مرده نمیتونه دلیل درستی باشه.