چگونه کار پیدا کنیم؟ شغل مناسب من چیست؟
چگونه کار پیدا کنیم؟ شغل مناسب من چیست؟ چه شغلی برای تیپ شخصیتی من مناسب است؟ کجا دنبال کار بگردم؟ چه نوع کاری به درد من میخورد؟ آیا شغل دوم و پاره وقت با درآمد بالا پیدا میشود؟ چگونه بدون داشتن سابقه کار یک شغل مناسب پیدا کنم؟ آیا ضریب هوشی (IQ) تاثیری در یافتن شغل دارد؟ چگونه مصاحبه شغلی موفق داشته باشیم؟ اینها سئوالاتی است که جوانان تازه کار در سالهای اول فعالیت خود می پرسند. در این مقاله سجاد زمانی مدرس nlp روش های یافتن شغل مناسب و شغل های مناسب با توجه به تیپ شخصیتی شما را ارائه می کند.
مهم نیست بتازگی شغل خود را از دست داده اید و یا در جستجوی شغل اول خود هستید. یافتن شغل خوب یک مهارت است. دیگر استفاده از آگهی سایت های کاریابی و یا تماس با شرکت ها برای استخدام قدیمی شده و باید به فکر شغلی باشید که تولا مطابق با روحیات و تیپ شخصیتی شما باشد و ثانیا فرصت خوبی را برای رشد شخصی و مالی شما فراهم کند.
اگر موارد زیر در زندگی کاری شما در حال وقوع است، بهتر است این مقاله را با دقت بخوانید:
اگر زیاد شغل خود را تغییر می دهید.
اگر نمی دانید در چه شغلی استعداد دارید.
اگر از شغل خود لذت نمی برید و بدنبال تغییر هستید.
اگر صبح زود با اشتیاق از خواب بیدار نمی شوید.
اگر در محیط کاری علاقه ای به پیشرفت و ارتقاء ندارید.
اگر مدام در حال جستجوی شغل مناسب در آگهی های استخدام هستید.
اگر فکر می کنید که همانند یک ماموت یا دایناسیور در گذشته جامانده اید و نمیتوانید خود را بروز کنید.
چه شغلی برای من مناسب است؟
در ابتدا بپردازیم به یافتن شغل دلخواه. واقعیت این است که دوره ” برو کار می کن مگو چیست کار” به اتمام رسیده و در حال حاضر فاکتورهایی مانند رضایت شغلی و رشد محیط کار بسیار مهم هستند. یک سئوال مهم این است که آیا برای یافتن شغل مورد نظر، حتما تحصیلات دانشگاهی داشت؟ اگر موافق این نظریه هستید پس باید سری به زندگینامه افراد موفق ایران مانند آقای عظیم زاده، بابک بختیاری، بهروز فروتن و… بیاندازید تا ببینید بسیاری از آنها تحصیلات خاص آکادمیک نداشتند و بواسطه مهارت و پشتکار به موفقیت رسیدند.
داستان زندگی من به شما کمک خواهد کرد که از این اشتباهات اجتناب کنید و در مسیر ارزشهای فردی حرکت کنید. این بخش را با دقت مطالعه کنید.
فهرست مطالب
Toggleقدم اول: به حرف دیگران گوش نکن
در مشاوره به افراد همیشه از این جمله استفاده می کنم ” به حرف دیگران گوش نکن” و سپس به داستان زندگی خودم می پردازم. همه متولدین دهه 50 و 60 میدانند که وقتی من از جبر محیط و خانواده حرف میزنم، دقیقا منظورم چیست. من در خانواده ای متوسط و تقریبا کم سواد متولد شدم که آرزوی پدر و مادرم ( مانند همه والدین این دهه ) این بود که من یا پزشک شوم و یا مهندس و از بد روزگار من مهندس شدم و باعث سربلندی خانواده.
در آن دوران کمتر کسی از اطرافیان ما در دانشگاه های معتبر قبول میشد و وقتی من در رشته مهندسی دانشگاه اصفهان قبول شدم، انبوهی از افتخارات و ظفرمندی ها نصیب من شد اما پس از اتمام درس و ورود به بازار کار، علیرغم فعالیت در شرکت های بزرگ حودروسازی و جایگاه مناسب سازمانی، حال خوبی نداشتم و این امر برایم بسیار عجیب بود.
پیشنهاد ویژه:
شرکت در دوره رهایی از کارمندی
من در اداره دائما به ساعت نگاه می کردم و گویی در قفس زندانی بودم. اما هنگامی که به خانه می رسیدم، به مطالعه کتاب های موفقیت و روانشناسی می پرداختم و اواخر هفته هم در کلاس های مختلف توسعه فردی شرکت می کردم. گویی گمشده ای داشتم که باید در این زمینه آنرا پیدا می کردم.
مدتها بدنبال پاسخ سئوال خود گشتم و در نهایت دریافتم والدینم زندگی زیست نشده ای داشته اند که آنرا بر دوش من قرار داده اند و من در حال زیست کردن آن هستم. پس از آن در به در بدنبال یافتن علاقه واقعی خود رفتم با انواع تست های شخصیت شناسی آشنا شدم. در نهایت از طریق تست MBTI به نقاط قوت و علاقمندی های خودم پی بردم و زندگی جدید آغاز شد.
تلنگری که من را بیدار کرد
در تجربه 10 ساله خودم که در شرکت ها و سازمان های موفق فعالیت داشتم، یک نکته برایم عجیب و آزار دهنده بود و آن عدم لذت بردن بیش از نیمی از کارکنان سازمان از شغل خود بود. من همکاران خود را می دیدم که باوجود لذت نبردن از شغل خود، آنرا رها نمی کردند و در آرزوی آینده ای مبهم بودند که روزی نجات پیدا کنند. وقتی با آنها صحبت می کردم، استعدادهای درونی در آنها می دیدم که هیچگاه جرات فکر کردن به آنرا نداشتند.
دوستی داشتم که در قسمت IT شرکت فعایت می کرد. او دارای صدایی بسیار دلنشین بود که واقعا از بسیاری از مجریان رادیو هم بهتر بود اما هیچگاه جرات نمایان کردن این استعداد را نداشت. وقتی از او می پرسیدم چرا به شغل مورد علاقه خودت نمی پردازی؟ می گفت همه می گویند صدای خوبی داری اما من میترسم اگر از این شغل جدا شوم، نتوانم به موفقیت دست یابم.
فرد دیگر بود که استعداد نقاشی بالایی داشت اما در قسمت مونتاژ خودرو فعالیت می کرد و از هر فرصتی برای پرداختن به کار مورد علاقه خود استفاده می کرد. او نیز سالها منتظر آن بود تا روزی برسد که بتواند گالری نقاشی خود را تاسیس کند و نرسیدن به چنین آرزویی او را دچار افسردگی می کرد.
من سالها نمونه های اینچنینی را دیدم و این تلنگری شد برای اینکه بتوانم زودتر دست به عمل بزنم تا کسی نباشم که سالها برای هر کسی تعریف کنم که چه استعدادهایی دارم اما جرات پرداختن به آنرا ندارم.
من دریافتم تیپ شخصیتی ام مشاور است و از کمک کردن به دیگران لذت می برم و باید شغلی را انتخاب کنم که به آن ربط داشته باشد. بنابراین شروع به یادگیری اصول کوچینگ و علم ان ال پی NLP کردم. من روزهای کودکی و نوجوانی را بیاد آوردم که به مباحث روانشناسی بسیار علاقمند بودم اما نیم توانستم آنرا بیان کنم زیرا چنین شغل هایی در گدشته هیچ وجه اجتماعی نداشتند.
در کتاب اثر مرکب نوشته بود، اگر قصد دارید به نتایج دلخواه برسید، از قدم های کوچک اما پایدار شروع کنید. مثلا اگر قصد دارید شغل خود را تغییر دهید، به یکباره آنرا کنار نگذارید، بلکه در کنار آن به فعالیت مورد نظر خود بپردازید و خواهید دید پس از یک الی دو سال، شغل دوم شما تبدیل به شغل اصلیتان شده است. من هم از این فرمول استفاده کردم و روزانه 2 الی 3 ساعت را به مطالعه و یادگیری اختصاص می دادم.
پس از مدتی بعنوان مربی NLP و توسعه فردی شروع به فعالیت کردم و میزان پیشرفتم باعث تعجب همه شده بود. حدود سه سال در کنار شغل اصلی خود به تدریس پرداختم و کم کم نتایج آن دیده میشد. پس از اطمینان از شغل مورد علاقه خود، از کار اصلی استعفا دادم و به علاقه خود پرداختم. این داستان را گفتم که بدانید اگر در حال نوشتن این مقاله هستم، به تک تک مشکلات و دغدغه های شما در زمینه یافتن شغل مناسب و مورد علاقه شما اشراف دارم و دارای تجربه کافی هستم.
هر کسی را بهر کاری ساختند
در سالهای گذشته که بعنوان یک مدرس و سخنران فعالیت می کنم، از انتخاب خودم بسیار راضی هستم و مشکلات آنرا با جان و دل تحمل می کنم. البته پشت کردن به 10 سال سابقه کار مهندسی و تغییر مسیر زندگی به شدت دلهره آور بود اما یافتن مسیر زندگی از آن شیرین تر بود.
اکنون این سئوال را از شما می پرسم: آیا فعالیتی است که در آن گذر زمان را متوجه نشوید و همه انرژی خود را برای آن صرف کنید؟ آیا کاری هست که از کودکی آرزو داشتید در آن به فعالیت بپردازید اما دیگران مانع آن می شدند؟ من به این بیت ایمان دارم که :
هرکسی را بهر کاری ساختند، میل آنرا در دلش انداختند.
چرا شغل خود را دوست ندارم؟
رسالت شما در زندگی چیست؟ آیا می دانید افرادی که رسالت و ماموریت خود را در زندگی یافته اند، از زندگی و شغل خود بسیار راضی تر هستند؟ یکی از علل مهم رها کردن شغل و لذت نبردن از آن، ندانستن ارزش های فردی است. ارزشها شامل اولویت های مهم ما در زندگی هستند. باتوجه به شعر بالا، به سئوالات زیر پاسخ دهید تا بخشی از استعدادهای نهفته خود را کشف کنید.
1- فکر می کنید در چه کاری بهترین هستید؟ همه ما از کودکی به یک صفت یا مهارت شناخته میشدیم. مثلا نظم، سخنوری، نواختن ساز، ارتباط با دیگران و… حالا در یک برگه کاغذ برخی از مهارت ها و توانایی های خود را ذکر کنید.
2- در چه فعالیتی گذر زمان را متوجه نمی شوید؟ یکی از راههای یافتن فعالیت و شغل مورد علاقه این است که ببینید در چه فعالیتی گذر زمان و خستگی را احساس نمی کنید و هر فرصتی را پیدا می کنید، به آن می پردازید؟ چه فعالیتی است که تمام جستجوی اینترنتی، کتاب و مجلات و… را به آن اختصاص می دهید؟ این وضعیت را حالت flow یا قوطه وری می نامند. بطور مثال من در این چند سال تمام وقت خود را به خواندن مطالب و کتاب های موفقیت پرداختم و برای شرکت در کلاسهای توسعه فردی نیز هزینه زیادی پرداخت کردم.
این یک نشانه بارز از میزان علاقه شما می باشد. حال به فعالیت های روزمره خود توجه کنید و ببینید تمام مطالعه و وقت گذرانی شما حول چه فعالیتی شکل می گیرد؟ اگر شما در یک شرکت تولیدی کار می کنید اما تمام وقت و انرژی خود را به نواختن ساز می پردازید و از کودکی نیز به آن علاقمند بودید، وقت آن رسیده که تصمیم خود را بگیرید و کمی هم به ندای درون بپردازید.
3- در چه فعالیت و یا شغلی احساس ارزشمندی می کنید؟ احساس ارزشمندی را با ثروتمند بودن و یا مهم بودن اشتباه نگیرید. برخی افراد علیرغم کسب درآمد بالا، احساس ارزشمندی در شغل خود نمی کنند. احساس ارزشمندی رابطه مستقیم با ارزشهای فردی شما دارد. اگر ارزش های شما کمک به دیگران باشد، هنگامی احساس رضایت خواهید داشت که در حال خدمت به مردم باشید. اگر ارزش های شما در کنار خانواده بودن است، زمانی احساس ارزشمندی خواهید کرد که خانوده شما شاد و موفق باشند.
4- اگر هیچ محدودیتی در کار نبود، چه شغلی را انتخاب می کردید؟ اگر مقدار زیادی پول داشتید، آیا بازهم در شغل فعلی می ماندید؟ هنگامی که این سئوال را از دیگران می پرسم، اغلب آنها می گویند: حتی یکروز هم در این شغل نمی ماندم. این نشان می دهد اغلب ما یک زندگی زیست نشده ای داریم که گاهی در حسرت آن تا آخر عمر خود حسرت می کشیم.
قدم دوم: تست استعدادیابی
یکی از تست های استعدادیابی معروف دنیا مربوط به اوکانر است که با بررسی نحوه تفکر، تصمیم گیری و عملکرد، نقشه راه مطمئنی را برای یافتن شغل مورد نظر به شما ارائه می دهد. بنیاد جانسون اوکانر به مدت 100 سال است که در این زمینه فعالیت می کند:
استعداد محاسباتی و کار با اعداد
اینگونه افراد حافظه عددی خوبی دارند و با محاسبات و بخاطرسپاری رابطه خوبی دارند. آنها به راحتی اعداد و شماره تلفن ها را به حافظه می سپارند. نیمکره چپ در اینگونه افراد دارای فعالیت بیشتری نسبت به نیمکره راست است. آنها در اکثر اوقات از دید منطقی به مسائل نگاه کنند.
شغل مناسب: شغل هایی مانند حسابداری، تدریس ریاضی، مدیریت استراتژی کسب و کار، تحلیل بورس و… میتواند برای این افراد جذاب باشد.
استعداد ایده پردازی
اینگونه افراد در هر شرایطی، یک ایده جدید تولید می کنند و دنیا را همانند دیگران نگاه نمی کنند. یکی از مشخصه های آنان خلق کردن ایده های جدید است. آنها با کمترین امکاناتی که در اختیار دارند، می توانند ایده های نابی را تولید کنند. خطری که میتواند شغل و کسب و کار این افراد را تهدید کند، عمیق نشدن در یک زمینه است. از آنجایی که ذهن بسیار خلاقی دارند و میتوانند در ان واحد به چند مسئله فکر کنند و چند ایده را پیاده کنند، شاید در یک زمینه خاص نمانند و تجربه کسب نکنند و این عامل، باعث عدم پیشرفت آنها شود.
آنها افکار فرار و سریعی دارند و مدام در حال ایده پردازی هستند، لذا کمتر در مسائل اجرایی وارد میشوند و از اینرو زمانی بهترین نتیجه را می گیرند که یک فرد عملگرا در کنار آنها باشد تا تعادل برقرار شود.
شغل مناسب: کارهایی مانند مشاوره استارت آپ و مشاوره راه اندازی کسب و کار و همچنین مشاوره مدیریت می تواند برای این افراد مناسب باشد. همچنین تدریس دروس خلاقیت و ایده پردازی میتواند برای آنها لذت بخش باشد.
استعداد تحلیلی
استعداد تحلیلی Analytical Reasoning یکی از مهارت های کمیاب در کسب و کارهای امروزی است. افرادی که توانایی تحلیل و آنالیز مسائل پیش رو را دارند، به شدت مورد توجه مدیران و سازمان های مختلف هستند. این افراد دارای IQ بالایی هستند و بخوبی می توانند چند مسئله را بطور همزمان تحلیل کنند.
شغل مناسب: تدریس و مشاوره، تحلیلگر بورس، مدیریت، راه اندازی کسب و کار (استارت آپ)، پزشک و…
استعداد تعامل و رهبری
بسیاری از افراد ذاتا مدیر هستند و در هر جمعی که باشند می توانند آنها را هدایت کنند. همچنین توانایی بالایی در ارتباط و تعامل با دیگران دارند و انعطاف بالایی در برقراری ارتباط دارند.
شغل مناسب: این افراد بخوبی میتوانند در شغل هایی مانند بازاریابی و فروش، سخنرانی، مشاوره و… عمل کنند.
تست شخصیت شناسی
همچنین اگر می خواهید بصورت تخصصی تیپ شخصیتی و شغل مناسب با آنرا پیدا کنید، میتوانید از ابزار شخصیت شناسی MBTI استفاده کنید. این تست معتبر انسان ها را به 16 تیپ شخصیتی تقسیم میکند و باتوجه به نحوه تصمیم گیری و اندیشیدن فرد، سبک زندگی و کاری او را با درصد خطای پایین ارائه می کنند.
قدم سوم: چگونه کار پیدا کنیم؟
1- سایت های کاریابی
امروزه سایت های تخصصی بسیاری هستند که به تفکیک هر شهر و رشته تحصیلی، موقعیت های کاری مناسب را به شما معرفی کنند. سایت هایی مانند ایران تلنت نیز موقعیت های شغلی خاص و حتی خارج از کشور ار به شما معرفی می کنند.
2- شبکه های اجتماعی
سایت هایی مانند لینکداین و اینستاگرام و… میتوانند بستر مناسبی برای یافتن شغل مورد نظر باشند.
3- شرکت در انجمن های تخصصی
یکی از بهترین راههای یافتن شغل مناسب شرکت در سمینارها و انجمن های تخصصی است. دوستان دوران دانشگاه و شبک های تخصصی نیز در این امر بسیار مفید خواهند بود. نمایشگاه ها و همایش های تخصصی، بهترین فرصت برای دیدار با مدیران و صاحبان مشاغل و ارائه رزومه است.
4- وبسایت شرکت ها
اگر بتوانید لیست شرکت ها و سازمان هایی که در زمینه شغلی شما فعالیت می کنند را پیدا کنید، قدم بزرگی در یافتن شغل برداشته اید. شما میتوانید ایمیل بخش منابع انسانی آنرا تهیه کنید و رزومه خود را به آن ارسال کنید. پس از چند هفته نیز میتوانید پیگیری نمایید. همچنین از قسمت ” تماس با ما” در وبسایت شرکت مورد نظر میتوانید با مسئولین تماس گرفته و خود را با اعتماد به نفس کافی معرفی کنید.
5- کارآموزی
گاهی اوقات شرکت مورد نظر در موقعیت جذب نیرو نیست بنابراین میتوانید پیشنهاد کنید تا زمان جذب نیرو بعنوان کارآموز یا پاره وقت فعالیت کنید. این دوران فرصت خوبی برای یادگیری و رایزنی با بخش های مختلف سازمان برای استخدام است.
رزومه نویسی حرفه ای
هنگامی میتوانید شغل مناسب خود را پیدا کنید که تجربیات و رزومه Resume خوبی داشته باشید. داشتن یک رزومه حرفه ای نیز در این بین بسیار کارساز خواهد بود. هنگامی که برای مجموعه خودم در حال استخدام کارمند بودم، رزومه های مختلفی را دریافت کردم که بیش از نیمی از آنها غیر حرفه ای بودند. در ادامه به برخی از نکات مهم در هنگام نوشتن رزومه می پردازیم:
نکته 1- اولین چیزی که در رزومه جلب توجه می کند، عکس شماست. رزومه هایی که فاقد عکس هستند، شانس کمتری برای بررسی دارند. رزومه های رنگی و حاوی نمودار و کادر نیز بسیار جذاب هستند.
نکته 2- در قدم دوم تمامی اطلاعات اعم از نام و نام خانوادگی، وضعیت تاهل، وضعیت خدمت سربازی و مقاطع تحصیلی را درج نمایید.
نکته 3- در قسمتی بعدی رزومه در یک کادر سوابق تحصیلی و موضوع پایان نامه و مقالات مفید خود را ارائه نمایید. اگر در دوران دانشگاه در پروژه ای فعالیت داشته اید، حتما آنرا ذکر کنید. همچنین مقالات ISI نیز بسیار مفید خواهند بود.
نکته 4- مهارت ها و توانمندی های خود را بنویسید. حتی میتوانید ورزش ها و فعالیت های مانند نواختن ساز و یا کوهنوردی را ارائه نمایید. از بکار بردن کلمات کلی مانند آشنایی، تا حدودی، کم و… در وصف توانایی های خود پرهیز کنید. اگر در رشته IT فارغ التحصیل شده اید و برنامه نویسی را بخوبی انجام میدهید، آنرا با جزئیات و دسته بندی درست ارائه نمایید. همچنین میتوانید میزان مهارت خود را به شکل یک نمودار ارائه کنید که بسیار جذاب خواهد بود.
نکته 5- سوابق شغلی و همکاری خود با سازمان های دیگر و شماره مدیر سابق خود را ذکر کنید. هرچه میزان شفافیت شما در ارائه رزومه بالاتر باشد، شانس بیشتری برای انتخاب شدن دارید. همچنین در رزومه خود بطور شفاف بنویسید که در شغل قبلی خود در چه بخشی فعالیت داشتید و چه ارزشی برای سازمان خود ایجاد کردید.
نکته 6- از شبکه های اجتماعی مانند لینکدین linkedin نیز برای ارائه سوابق خود استفاده کنید.
شغل اولی ها
یکی از مشکلاتی که شغل اولی ها یا افرادی که به تازگی وارد کار شده اند این است که انتظار بالایی از محیط کاری خود دارند و بدون آشنایی با سیاست های هر سازمان و کسب تجربه، توقع میز ریاست و حقوق بالا را دارند. این نکته را بدانید که در 3 سال اول ورود به بازار کار، فقط به فکر یادگیری و کسب تجربه باشید و به درآمد فکر نکنید.
ابتدا باید یادگیری های خود را افزایش دهید و سپس از مدیران و بالادستی های خود نحوه تعامل و مدیریتی احساسات، هیجان و تصمیم گیری را بیاموزید. در ادامه به برخی از تکنیک های موفقیت در سالهای اول اشتغال را باهم مرور می کنیم.
حرفه ای گری در محیط کار
راز اول – بیش از حد خواسته کار کنید
از آنجایی که تصویر شما در ذهن مدیران و کارفرمایان بسیار مهم است، بنابراین اگر در ماههای ابتدایی شروع به کار هستید، کارهایی را انجام دهید که بیش از آن چیزی است که از شما خواسته شده است. اگر به محیط کار ادارات و شرکت ها توجه کرده باشید، همکاران تمام تلاش خود را می کنند تا از زیر بار مسئولیت فرار کنند و این را نوعی زرنگی می دانند، اما شما میتوانید با ارائه فعالیت بیشتر، تصویری مطلوب در ذهن مدیریت ایجاد کنید.
راز دوم – غرور را کنار بگذارید
یادم هست در دوران سربازی، حرف شنیدن از مافوق خود را بسیار سخت و سنگین می دانستم. اما به مرور یاد گرفتم هر یک از انسانها در شغل خود باید به یک مشتری پاسخگو باشند. حال این مشتری میتواند مدیر خود باشد یا مردمی که برای خرید به فروشگاه او می آیند. بنابراین حرف شنوی را به دید امتیاز دادن نبینید و آنرا بعنوان یک فرصت یادگیری در نظر بگیرید.
راز سوم – همیشه در حال یادگیری باشید
اگر می خواهید در سالهای بعد از همکاران و رقبای خود پیشی بگیرید و یک مزیت رقابتی ایجاد کنید، روزانه به مطالعه کتب تخصصی و مقالات روز دنیا در زمینه کاری خود بپردازید. این کار باعث میشود اطلاعات بروز و جدیدی داشته باشید و همین اطلاعات تقاضاهای جدیدی ایجاد خواهد کرد.
راز چهارم – عمیق شدن در یک موضوع
باتوجه به مطالبی که در ابتدا گفته شد، توانای ها و استعداد خود را پیدا کنید و در آن رشد کنید. به مدت چند ماه یا چند سال تمام مطالعه و انرژی خود را صرف رشد در یک زمینه خاص کنید. پس از مدتی خواهید دید به یک متخصص تبدیل شده اید و همین امر به نقطه قوت شما تبدیل خواهد شد. حتما شما هم در شرایطی قرار گرفته اید که نیاز به یک متخصص داشته باشید و همه نام یکنفر را می برند و می گویند فلانی در این کار استاد است. چنین فردی میتواند به جایگاه های بسیار خوبی در شغل خود برسد.
بنابراین از سالهای ابتدایی ورود به بازار کار، یک مهارت را شناسایی کنید و در آن بسیار عمیق شوید. میتوانید لیستی از نیاز بازار که مطابق با توانایی شما است را تهیه کنید و به تقویت و یادگیری آنها بپردازید. در این مسیر صبر داشته باشید و سعی کنید در کنار افراد با تجربه رشد کنید.
اگر می خواهید رسالت خود را در زندگی کشف کنید و شغل مناسب با ارزشهای فردی را پیدا کنید و در نهایت از زندگی خود لذت ببرید، توصیه ما شرکت در کارگاه غیر حضوری یافتن رسالت فردی است. در این کارگاه به تغییر باورهای غلط و تست یافتن رسالت فردی و سبک زندگی پرداختیم:
درباره سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP) زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است. فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه " خانه ان ال پی ایران" است.
نوشته های بیشتر از سجاد زمانی2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
بسیار عالی و کاربردی بود .سپاسگزارم بزرگوار
بسیار عالی و کاربردی بود .سپاسگزارم بزرگولر