خلاصه کتاب قدرت عادت
خلاصه کتاب قدرت عادت
آیا می دانید بیش از نیمی از رفتارهای روزانه ما بر اساس عادت هاست؟ چارلز دوهیگ (Charles Duhigg) نویسنده مشهور کتاب قدرت عادت (the power of habit) و محقق تحسین شده نیویورک تایمز و usa today ، به بررسی عادات روزمره ما انسان ها می پردازد و تکنیک های جالبی برای تغییر عادات ارائه می کند. این کتاب توسط خانم پروین بیات و انتشارات هورمزد در ایران منتشر شده است. یکی از نقاط بازر کتاب قدرت عادت، دوری جستن از فضای انگیزشی و استناد بر تحقیقات و آزمایش های واقعی است. آیا تابحال به این فکر کرده اید که عادات و رفتار ما چگونه شکل می گیرند؟ در کتاب قدرت عادت به راز موفقیت انسان های موفق می پردازیم. در واقع انسان های موفق خالق عادت های خود هستند اما انسان های شکست خورده، از قدرت شگفت انگیز عادات غافلند و اجازه می دهند عادت های گذشته زندگی آنها را به هر سو بکشاند.
فهرست مطالب
Toggleبرای شرکت در دوره عادت سازی روی لینک زیر کلیک کنید:
دوره ساخت عادت
یکی از نقاط قوت کتاب قدرت عادت، استفاده از نتایج آزمایشات موفق است. بطور مثال در بخشی از کتاب داستان لیزا را بیان می کند که به وسیله تغییر عادات توانست اعتیاد به سیگار را ترک کند. او با تغییرا کوچکی که در سبک زندگی خود ایجاد کرد، نه تنها در زمینه ترک سیگار بلکه در سایر موارد زندگی خود تغییرات بنیادی ایجاد کند. دانشمندان مغز او را مورد بررسی قرار دادند از از طریق سیگنالهای مختلف دریافتند، بخش هایی از مغز او بطور فیزیکی تغییر کرده است و از طریق تغییرات سیناپس ها و مسیرهای عصبی، به موفقیت دست یافته است.
چرا تغییر عادت دشوار است؟
از انجایی که مغز تمایل دارد راههایی را انتخاب کند که کمترین میزان انرژی را صرف کند، لذا هر تغییر در سبک زندگی یا عادت جدید، آنرا به چالش می کشد. وافقعیت این است که عادات ها حذف نمی شوند بلکه جای خود را به عادات جدید می دهند. طبق اصول کلی ان ال پی عاداتها و رفتارهای ما بوسیله یک مسیر عصبی شکل میگیرند و هربار که این رفتار را انجام مدهیم، مسیر عصبی فوق ضخیم تر می شود و عادت پابرجا می ماند. همین امر باعث می شود هرکاری که انجام دهیم بر اسا آن مسیر عصبی انجام شود و ما در آن نقشی نداشته باشیم. حال برای تغییر این عادت باید یک رفتار جایگزین را مشخص کنیم و با تکرار آن، یک مسیر عصبی جدید را تشکیل دهیم تا دفعات بعد بجای استفاده از عادت قبلی، عادت جدید را انجام دهیم.
این کتاب در سه بخش زیر به قدرت عادت می پردازد:
1- عادت افراد
در بخش اول کتاب قدرت عادت به شکل گیری عادات و نقش آن در انتخاب انسان ها می پردازد. چارلز دوهیگ بر اساس آزمایشات و تحقیقات شرکت های بزرگی مانند استار باکس، پروکتر اند گمبل و… بر روی مشتریان خود انجام داده است، نتایج جالبی در زمینه وفاداری مشتریان کسب کرده است. همچنین به روند ساخت عادت های جدی دو تغییر عادت های قدیمی پرداخته می شود. اینکه چگونه مردی که مسواک زدن را از کاری ناشناخته، به یک تجارت میلیون دلاری تبدیل کرده است. چگونه یک معتاد گمنام الکلی با حمله به عادت ها در مرکز اعتیاد، زندگیش را تغییر می دهد؟
2- عادت های سازمانهای موفق
در بخش دوم خلاصه کتاب قدرت عادت به سازمان ها و مدیران موفقی پرداخته شده است که با تغییر قوانین سازمان خود و همچنین ساخت عادات مطلوب در پرسنل خود، توانسته اند میزان کارایی و اثربخشی کارکنان را به طرز شگفت انگیزی افزایش دهند. این بخش جزئیاتی را ارائه میدهد راجع به اینکه چگونه یک مدیر اجرایی با نام پاول یک کارخانه آلومینیوم که برای بقاء دست و پا میزد را با تمرکز بر روی یک عادت زیربنایی، تبدیل به تولید کننده برتر کرد و چگونه استار باکس با آموزش عادت هایی که برای تقویت اراده طراحی شده بودند، یک دانش آموز ترک تحصیل کرده را به مدیری برتر تبدیل کرد. این بخش شرح میدهد که چرا وقتی عادت های سازمانی یک بیمارستان آنطور که پیش بینی می شود، عمل نمی کنند.
برای شرکت در دوره عادت سازی روی لینک زیر کلیک کنید:
دوره ساخت عادت
3- عادت های جوامع موفق
در بخش سوم کتاب قدرت عادت به جوامع پیشرفته ای پرداخته شده است که با ایجاد تغییرات بزرگ در جامعه مانند جنبش های مدنی و… یک رویکرد جدید در افکار و سبک زندگی مردم ایجاد کرده اند.
در این مقاله قصد داریم به معرفی کتاب قدرت عادت بپردازیم.
عادت جدید = نتایج جدید
حلقه عادت
یکی از فرمولهای ثابتی که در کتاب قدرت عادت بارها به آن پرداخته شده است، رابطه بین محرک – کار روتین و تکراری و پاداش است. با بکار گیری این سه عامل می توان هر عادت بدی را تغییر داد و عادت مورد نظر را جایگزین کرد. اگر به زندگی خود نگاهی عمیق تر داشته باشیم، می بینیم بسیاری از کارهای ما از طریق یک محرک یا برانگیزاننده شکل می گیرند. بطور مثال ما صدای آلارم موبایل را می شنوریم، سپس اقدامی را انجام میدهیم که همراه با پاداش است. این پاداش می تواند دیدن پیامک یک دوست و یا یک خبر باشد. بدین ترتیب ذهن ما نسبت به چنین اتفاقاتی شرطی می شود. در دفعات بعد هنگامی که صدای نوتیفیکیشن موبایل را می شنویم، بطور ناخوداگاه بسوی آن می رویم زیرا ذهن ما در اثر دریافت پاداش، شرطی شده است.
با استفاده از همین اصل ساده، کمپانی های بزرگ توانسته اند تبلیغات بزرگی را ارائه کنند و از طریق تکنیک های بازاریابی عصبی ذهن مشتری را بیش از پیش درگیر کنند بطوری که هنگامی که مشتری محصول آن کمپانی را در فروشگاه مشاهده می کند، بدون فکر کردن به سمت آن می رود و آنرا انتخاب می کند.
خلاصه کتاب قدرت عادت +دانلود رایگان
وقتی امروز از خواب بیدار شدید، اول از همه چه کاری انجام دادید؟ آیا دوش گرفتید یا ایمیلتان را چک کردید؟ از آشپزخانه یک کیک صبحانه برداشتید و یا مسواک زدید؟ آیا میدانید چگونه بند کفش هایتان را بستید؟ در هنگام خروج از منزل به بچه ها چه چیزی گفتید؟ وقتی به محل کارتان می رسید، اولین کاری که می کنید چیست؟
ویلیام جیمز در سال 1892 نوشت” تمام زندگی ما تا به الان که فرم مشخصی به خود گرفته است، مجموعه ای از عادت هاست”. ممکن است اینطور به نظر برسد که بیشتر انتخاب هایی که ما هر روز می کنیم، محصول تصمیم گیری های ما که کاملا با دقت انجام شده هستند، ولی این واقعیت ندارد. آنها عادت هستند و اگرچه هر عادتی به خودی خود کوچک به نظر می رسد، اما در طی زمان غذاهایی که سفارش می دهیم، نحوه پس انداز و خرج کردن پول و.. تاثیرات شگرفی بر سلامتی، عملکرد و شادی ما دارد.
یک تجربه جالب از بغداد
من اولین بار 8 سال پیش وقتی گزارشگر روزنامه ای در بغداد بودم، به علم عادت ها علاقمند شدم. من فعالیت های ارتش آمریکا را زیر نظر داشتم که چگونه نحوه شلیک و فکر کردن زیر آتش را آموزش می دهند. من متوجه شدم در روزهای اول آمار تلفات بالا رفته و جنگ و شورش در حال گسترش بود. یکبار افسری را دیدم که در حال اجرای برنامه اصلاح عادت سربازان در کوفه بود. او نوارهای ویدئویی را بررسی می کرد و به نتیجه جالبی رسید:
او دریافت خشونت معمولا توسط جمعیتی از عراقی ها به وجود می آید که در یک میدان عمومی یا فضای باز دیگری اتفاق می افتاد و در عرض هفت ساعت جمعیت بزرگتر می شد و خشونت افزایش می یافت. فروشندگان مواد غذایی و همینطور تماشاگران پیدایشان می شد و بعد فردی سنگ یا بطری پرت می کرد و جهنمی به پا می شد. وقتی این سرگرد شهردار کوفه را دید، از او درخواست کرد که آیا ممکن است که فروشندگان مواد غذایی را بیرون از میدان عمومی نگه دارد؟ شهردار این درخواست او را قبول کرد.
چند هفته بعد جمعیت کوچکی در نزدیکی مسجد کوفه جمع شدند. جمعیت رفته رفته بزرگتر شد. بعضی از افراد شروع به شعار دادن کردند و پلیس عراق با نیروهای آمریکایی تماس گرفت. رفته رفته جمعیت گرسنه شدند و بدنبال فروشنگان کباب می گشتند ولی آنها آنجا نبودند. تماشاچیان محل را ترک کردند و مایوس به خانه هایشان برگشتند. وقتی از سرگرد علت این موفقیت را سئوال کردم او گفت: مردم به جنب و جوش یک جمعیت الزاما از نظر عادت ها نگاه نمی کنند ولی او تمام زمان کاری است را صرف تمرین روانشناسی عادت ها کرده بود.
چرخه عادت
در ادامه خلاصه کتاب قدرت عادت به یک آزمایش جالب می رسیم. در اوایل سال 1990 برای محققان این سئوال پیش آمد که آیا ممکن است گانگالیون های پایه ای در عادت ها نیز نقش داشته باشند؟ آنها متوجه شدند حیواناتی که گانگالیون های پایه ای آنها صدمه دیده است، ناگهان در هنگام کارهایی نظیر یادگیری کارهای روزمره دچار مشکل می شوند. آنها تصمیم گرفتند بر روی موشها این آزمایش را انجام دهند. آنها موشی را در یک مسیر مارپیچ T شکل قرار دادند که در انتهای آن یک شکلات قرار داشت. این مارپیچ طوری طراحی شده بود که موش پشت یک دیوار قرار می گرفت و وقتی صدای کلیک بلندی می آمد، درب باز می شد.
در ابتدا وقتی که موش صدای کلیک را می شنید و می دید که دیوار ناپدید شده است، معمولا به سمت بالا و پایین آن را می گشت و گوشه ها را بو می کشید و به دیوارها ناخن می کشید. به نظر می رسید که بوی شکلات را فهمیده است اما نمی تواند بفهمد که چگونه چگونه باید جای آنرا پیدا کند. هنگامی که موش به بالای مارپیچ می رسید، اغلب به سمت راست و دور از شکلات می رفت و سپس به سمت چپ میرفت و بدون هیچ دلیلی توقف می کرد. اکثر حیوانات بالاخره شکلات را پیدا می کردند اما هیچ الگوی قابل تشخیصی در حرکت آنها وجود نداشت. آنها دریافتند هنگامی که موش هوا را بو می کشد و به دیوار ناخن می کشند، گانگالیون های پایه ای او فعال شده و فعالیت مغزش چند برابر می شود اما در هفته های بعد و با دریافت شکلات، امواج مغزی او آرام می شد.
مکانیزم عملکرد عادت
دانشمندان می گویند عادت ها به این دلیل بوجود می آیند که مغز مرتب بدنبال راه هایی است تا سعی و تلاش را کم کند و در مصرف انرژی صرفه جویی کند. اگر تمام کارها به خود واگذار شوند، مغز سعی می کند تقریبا هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت درآورد، چون عادت ها به ذهن ما اجازه میدهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل را کاهش دهد. این غریزه صرفه جویی، مزیت بزرگی است.
یک مغز کارامد به فضای کمتری نیاز دارد که باعث می شود مغز کوچکتر باشد و در نتیجه باعث می شود تولید نوزاد آسانتر شده و در نهایت مرگ و میر مادر و نوزاد کاهش میابد. همچنین یک مغز کارآمد این امکان را به ما می دهد تا فکر کردن مداوم درباره رفتارهای ابتدایی مانند پیاده روی و انتخاب اینکه چه چیزی بخوریم را کنار بگذاریم و در نتیجه می توانیم انرژی ذهنی خود را صرف اختراع و ابداعات کنیم.
واقعیت این است که حفظ کردن انرژی ذهن همانند شمشیر دولبه عمل می کند چون اگر نیروی مغز ما در زمان نامناسبی پایین بیاید، نمی توانیم متوجه چیزهای مهم نظیر مخفی شدن شکارچی و سرعت بالای اتومبیل شویم. بنابراین ذهن ما سیستم هوشمندی را تعبیه کرده است تا مشخص کنند چه موقع عادت ها کنترل اوضاع را بدست بگیرند. این چیزی است که هر زمان یک تکه رفتاری شروع شده یا پایان می یابد، رخ می دهد.
عادت ها سرنوشت ما نیستند و می توانند نادیده گرفته شوند و یا جایگزین شوند ولی دلیل اینکه کشف چرخه عادت اینقدر مهم است، این است که این چرخه یک حقیقت اساسی را آشکار می کند. هنگامی که عادتی بروز می کند، مغز مشارکت کامل در تصمیم گیری را متوقف می کند و از این کار و فعالیت شدید دست می کشد. یا اینکه بر روی وظایف دیگری تمرکز می کند. بنابراین این الگو بطور خودکار آشکار می شود مگر اینکه شما عمدا با عادت مبارزه کنید و روتین های جدید پیدا کنید. زمانی که شما عادتی را به اجزای ساده تر تقسیم می کنید، میتوانید روند شکل گیری آنرا دریابید.
اگر ما روند تشکیل عادت ها را متوقف کنیم، مجبوریم هر روز نحوه رانندگی و بستن بند کفش را یاد بگیریم. بدون چرخه عادت ها مغز ما تحت فشار کارهای ظریف روزانه مغلوب شده و خاموش می شود. افرادی که گانگالیون های پایه ای آنها بخاطر صدمه یا بیماری آسیب دیده است، اغلب از نظر فکری فلج می شوند. آنها در انجام کارهای ساده نظیر باز کردن پنجره و یا خوردن غذا مشکل دارند. آنها توانایی نادیده گرفتن جزئیات را از دست می دهند مغز آنها بیشترین مقدار انرژی را مصرف می کند.
عادت ها دارای قدرت زیاد اما ظریف هستند. آنها می توانند خارج از آگاهی ما ظاهر شوند یا اینکه بطور عمدی طراحی شوند. آنها اغلب بدون اجازه رخ می دهند ولی می تواند با دستکاری قسمت هایی از آنها تغییر شکل داده شوند. قدرت عادت ها به زندگی ما شکل می دهند و مغز ما برای دفع هر چیز دیگری از جمله عقل سلیم به آنها متکی می باشد.
برای مثال محققان در مورد سوء مصرف الکل به موشها آموزش دادند تا در پاسخ به سرنخ های خاصی، اهرم هایی را فشار دهند تا اینکه رفتار تبدیل به عادت شود. همیشه به این موشها همراه با غذا جایزه داده میشد. اما اینبار آنها غذا را به سمی آغشته کردند تا جایی که این حیوانات به شدت مریض می شدند یا اینکه کف مسیر را به جریان برق وصل می کردند تا وقتی موشها به سمت جایزه شان حرکت می کنند، شوکی به آنها وارد شود. این موش های می دانستند که غذا و یا قفس خطرناک هستند، با این حال هنگامی که سرنخ های قدیمی را می دیدند، بدون فکر اهرم را فشار می دادند و غذا را می خوردند، یا اینکه روی مسیر راه می رفتند، حتی اگر استفراغ می کردند یا دچار برق گرفتگی می شدند. این عادت آنچنان نهادینه شده بود که انها نمی توانستند جلوی خودشان را بگیرند.
در انسان ها نیز چنین اتفاقاتی رخ می دهد. وقتی از کار روزانه بر می گردید و چشمتان به فروشگاه مک دونالد می افتد، بدون فکر کردن به سمت آن می روید زیرا شما در دام سرنخ ها و پاداش ها افتاده اید. اگر به معماری و شکل فروشگاه های مک دونالد دقت کنید، از یک رنگ و فرم استاندارد تبعیت می کنند و طبق تصویری که از این برند داریم، بدون فکر کردن به سمت آن می رویم. همچنین غذاهای آنها طوری طراحی شده اند که ذهن شما را شرطی کنند. به محض اینکه مقداری سیب زمینی می خورید، نمک و چربی به زبانتان منتقل می شود و این امر باعث فعال شدن مراکز لذت در مغز شما می شود. با این وجود عادت ها ظریف هستند زیرا به محض تعطیل شدن رستوران مورد علاقه شما، خانواده ها شروع به خوردن غذاهای خانگی می کنند.
چگونه عادت های جدید ایجاد کنیم؟
در اوایل دهه 1900 یکی از دوستان قدیمی هاپکینز مدیر برجسته آمریکایی، با یک ایده کاری جدید به نزد او آمد. او یک خمیر دندان نعنایی و ماده کف کنند ای بنام پپسودنت را ابدا کرده بود و دنبال سرمایه گذار می گشت. هاپکینز سرمایه دار مشهوری بود که از طریق تبلیغات و متقاعد کردن مردم توانسته بود در این صنعت به شهرت جهانی برسد. در آن سالها وضعیت بهداشت دهان و دندان در آمریکا بشدت در حال افت کردن بود زیرا با بهتر شدن وضعیت مالی، تمایل به خرید شکلات و محصولات قندی بیشتر شده بود. در آن سالها هییچکس خمیر دندان نمی خرید اما هاپکینز ریسک بزرگی انجام داد و این محصول گمنام را معرفی کرد. او چند سال به تبلیغ این محصول پرداخت تا جایی که در سال 1930 محصول پپسودنت در سراسر دنیا به یک محصول محبوب تبدیل شد. او مسواک زدن را به یک امر روزانه تبدیل کرد.
هاپکینز دقیقا چه کاری انجام داد؟ او با استفاده از چرخه سرنخ و پاداش، یک عادت قدرتمند ساخت. یکی از تاکتیک های او پیدا کردن محرک های ساده ای بود تا مصرف کنندگان متقاعد شوند هر روز از محصول آنها استفاده کنند. او در تبلیغات خود از خمیر دندان بعنوان از بین برنده فیلم روی دندان نام می برد که عامل زیبایی انسان ها می شود. مردم هیچگاه توجهی به آن نکرده بودند و این فیلم یک چیز طبیعی بود که بر روی دندان همه انسانها شکل می گیرد.
او در تبلیغات از مردم می خواست زبانشان را روی دندان های خود بکشند تا متوجه شوند که فیلمی روی آنرا پوشانده است. این همان چیزی است که باعث می شود دندان هایتان بد رنگ به نظر برسد.
او در تبلیغات از دندان های زیبا در خانم ها نام می برد و می گفت: به اطراف خود نگاه کنید، چند دندان زیبا می بینید؟ چرا یک زن باید فیلم کدری روی دندان هایش داشته باشد؟ کیست که نخواهد زیباتر به نظر برسد و لبخند زیبایی داشته باشد؟ او بعدها در کتاب زندگینامه خود نوشت، من با این محصول به میلیون ها دلار پول دست یافتم. راز موفقیت من این بود که روانشناسی درست انسان را آموخته بودم. او قول داد اگر این دو عنصر را به درستی استفاده کنید، همانند یک معجزه عمل می کند.
اول یک سرنخ ساده و مشخص پیدا کن.
دوم، پاداش ها را بطور واضح تعریف کن.
عادت ها چگونه تغییر می کنند؟
متاسفانه هیچ مجموعه مراحل خاصی وجود ندارد که بطور تضمین شده برای همه موثر باشد. ما میدانیم که نمی توان از شر عادت ها خلاص شد بلکه باید آنها را تغییر داد. وقتی از قانون طلایی قدرت عادت استفاده شود، عادت ها از هر چیز دیگری قابل انعطاف تر هستند. اگر ما همان سرنخ و پاداش ها را نگه داریم، یک روتین جدید می تواند جایگزین شود. ولی این کافی نیست. برای اینکه عادتی تغییر یافته باقی بماند، افراد باید باور کنند که تغییر امکان پذیر است و اغلب اوقات آن باور تنها با کمک یک گروه بوجود می آید.
اگر می خواهید سیگار را ترک کنید روتین متفاوتی را پیدا کنید که تمایلاتی را که توسط سیگار برآورده می شوند ارضاء کند. بعد یک گروه پشتیبان پیدا کنید، مجموعه ای از افرادی که قبلا سیگاری بودند تا به شما کمک کنند. اگر می خواهید وزن کم کنید، عادت هایتان را مطالعه کنید تا مشخص کنید واقعا چرا هرروز برای خوراکی خوردن میزتان را ترک می کنید. سپس فردی را پیدا کنید تا با شما قدم بزند در کاهش وزن به شما کمک کند.
خلاصه کتاب قدرت عادت بیان می کند: مهم است توجه داشته باشیم اگرچه فرآیند تغییر عادت بسادگی قابل توضیح دادن است، اما الزاما معنایش این نیست که به همان سادگی هم می تواند با موفقیت به انجام برسد. این است که عنوان کنیم سیگار کشیدن، اعتیاد به الکل و پرخوری می توانند بدون تلاش واقعی معکوس شوند. تغییرات واقعی مستلزم کار و تلاش و درک خود فرد نسبت به تمایلاتی که رفتارها را تحریک می کنند است. هیچکس صرفا به این دلیل که پیش نویس چرخ عادت را برای خودش می نویسد، سیگار را ترک نمی کند.
ما با درک مکانیسم های عادت، می توانیم به بینشی برسیم که اتخاذ رفتارهای جدید را آسان تر می کند. هر کسی که در کشمکش با اعتیاد یا رفتارهای مخرب است می تواند از کمک بسیاری از افراد مانند مشاوران، مددکاران و پزشکان استفاده کند. در کتاب قدرت عادت یافتیم، بیشتر اوقات این تغییرات به این علت ایجاد می شوند که افراد، سرنخ ها، تمایلات و پاداش هایی را که آن رفتارها را تحریک می کنند مورد بررسی قرار می دهند و بعد حتی اگر از کاری که در آن لحظه در حال انجام آن هستند آگاه نباشند، روش هایی را پیدا می کنند که بتوانند روتین های مخرب را با جایگزین های سالم عوض کنند. فهمیدن و درک سرنخ ها و تمایلاتی که عادت های شما را تحریک می کنند باعث نمی شود که آنها ناپدید شوند، ولی درک آن راهی را به شما نشان میدهد که برنامه ریزی کنید چگونه این الگو را تغییر دهید.
به پایان مقاله “خلاصه کتاب قدرت عادت +دانلود رایگان” رسیدیم. لطفا تجربیات خود را از ساخت عادت بصورت کامنت در زیر این مطلب درج کنید.
برای شرکت در دوره عادت سازی روی لینک زیر کلیک کنید:
دوره ساخت عادت
درباره سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP) زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است. فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه " خانه ان ال پی ایران" است.
نوشته های بیشتر از سجاد زمانی
دیدگاهتان را بنویسید