تحلیل رفتار متقابل TA در زندگی
تحلیل رفتار متقابل TA در زندگی
نظریه تحلیل رفتار متقابل اولین بار در دهه 50 میلادی، توسط اریک برن معرفی گردید. این علم به بررسی عکس العملهای ما انسانها در مواجه با مسائل مختلف می پردازد. امروزه تحلیل رفتار متقابل با رویکرد اریک برن، کاربرد زیادی در شناخت انسانها دارد.
این نظریه بیان میدارد که هر یک از ما انسانها دارای 3 بعد شخصیتی کودک، والد و بالغ هستیم که در مواجه با مسائل و مشکلات مختلف هریک از آنها را بروز داده و ارتباطات را شکل می دهیم. این جمله بدان معناست که همه ما انسانها در شرایط یکسان، واکنشهای متفاوتی از خود نشان میدهیم. در واقع والد مفهوم آموخته شده و کودک مفهوم احساس شده و بالغ مفهوم اندیشه شده زندگی است.
با استفاده از این نظریه خواهیم آموخت:
*شناسایی علت و انگیزه رفتارهای خود و دیگران
*برقراری ارتباط بهتر با دیگران
*فرزند پروری بهتر
*قاطعیت در زندگی و قربانی نشدن
*شناسایی بازی های مخرب ذهنی
*رشد روانی و دید بهتر به زندگی
فرضیه های TA:
1-انسانها ذاتا خوب هستند
2-همه انسانها توانایی فکر کردن دارند
3-سرنوشت انسانها به دست خودشان تصمیم گیری شده است و میتوان این تصمیمات را تغییر داد.
در ادامه به بررسی هر یک از بخشهای رفتاری می پردازیم:
1-کودک:
این بعد از شخصیت انسان بلافاصله پس از تولد شکل می گیرد و قسمت لذت طلبی و به اصطلاح دلم میخواهد هر انسان است. شاید رفتارهایی که کودک در آن برهه انجام میدهد برای بقا و حیات خود است اما در بزرگسالی به گونه ای دیگر تعبیر میشود. کودک تا 7 سالگی که تمام باورها و شخصیت او شکل میگیرد، مانند یک دستگاه ضبط کننده اعمال اطرافیان عمل میکند و تمام خاطرات و آموخته های خود را از والدین بصورت ناخودآگاه، در بزرگسالی انجام میدهد.
مثلا اگر والدین برای تنبیه کودک از فلفل استفاده میکردند، آن کودک در بزرگسالی هم نسبت به فلفل حساسیت نشان خواهد داد. سرشار از آرزوست و میل به تجربه دارد و دنبال لذتهای مختلف است.
2-والد:
رفتار، گفتار و افکار برگرفته از تعالیم والدین به کودک میرسد را میتوان اولین ریشه تشکیل والد نامید. باید ها و نبایدها و مقررات و اخطارها نیز از عوامل تعیین کننده والد هستند. ئالد نیز به نوبه خود به دو گروه منتقد و حمایتگر تقسیم میشود. در والد نقاد، فرد گفتگوهای درونی منفی داشته و نگرانی مدام دارد و احساس نارضایتی میکند. چملاتی مانند راستگو باش، اسراف گناهه، تو دار باش، بابا بهتر میدونه و…
والد نقاد خود را دانای کل میداند و انتقاد گر و عیب جوست. همیشه شاکی است و غرغرو.
والد حامی هم با حمایت کردن رفتار کودک، در صدد بهتر شدن حال درونی است. جملاتی مانند : چه زیبا شدی، تو باهوش هستی، تو برنده ای و…
والد حامی ناجی است و فداکار و همیشه آماده خدمت.
3-بالغ:
این حالت انسان نرمال ترین حالت او نامیده میشود. او توانایی برقراری بین والد و کودک را دارد و ارتباط را بصورت منطقی اداره میکند. در این حالت فرد ابتدا فکر میکند و بعد جواب میدهد. آرامش خود را حفظ میکند و تصمیم گیری های منطقی دارد.
با دانستن این بعد از شخصیت خود و اشراف لحظه به لحظه به حال خود، میتوانیم ارتباطات را مدیریت کنیم و از رفتارهای قهرآمیز و پرخاش گرایانه جلوگیری کنیم. با استفاده از حالت بالغ خود میتوانیم به ارتباطات برد-برد نگاه کنیم و 3 شاه کلید کودک- والد و بالغ را همواره در اختیار داشته باشیم و در مواقع مقتضی از آنها استفاده کنیم.
تحلیل رفتار متقابل به من آموخت تا بجای رفتار و واکنشهای احساسی و شتابزده که ریشه در آموخته های کودکی داشته اند، کمی تامل کرده و منطقی عمل کنم. همچنین مهارت گوش دادن و گفتگوی درونی مثبت و احترام به خویشتن از نتایج این نظریه است.
یک پیشنهاد رد نشدنی:
شرکت در دوره غیر حضوری تحلیل رفتار متقابل
دیدگاهتان را بنویسید