درمان های عجیب میلتون اریکسون
درمان های عجیب میلتون اریکسون
در این مقاله قصد دارم به متد قصه درمانی میلتون اریکسون بپردازم. او با رویکرد جدیدی از هینوتیزم که بعدها به هیپنوتیزم اریکسونی معروف شد، درمان هایی پایدار را انجام میداد.
در زندگینامه او اشاره شد که او از بیماری فلج اطفال رنج میبرد و در سالهای بعد توانست با دقت در دیالوگهای اطرافیان و نحوه ارتباط، به درمانگری بی بدیل تبدیل شود که با متدی جدید، در کوتاهترین زمان تاثیر خود را می گذارد.
او با گفتن قصه های تو در تو و منحرف کردن قسمت خودآگاه بیماران سعی میکرد فرد را با قهرمان داستان همسو کند زیرا اگر مشاور بخواهد در حالت هوشیار به بیمار توصیه هایی را بدهد، احتمالا با مقاومت او روبرو خواهد شد. اما میلتون این مقاومت را به طرزی عجیب کاهش داده و فرد را با خود همراه میکرد.
یکی از اتفاقات جالبی که در سالهای ابتدایی درمان او رخ میداد این بود که بیماران پس از جلسه درمان به حالت خشمگین به او می گفتند که در ازای این همه پولی که از من گرفته ای فقط یک قصه بی سر و ته را به من میگویی؟
اما همین بیمار چند روز بعد با ارسال نامه ای از درمان قطعی خود خبر میداد.
در یکی از درمانهای او میبینیم که چگونه عادت خوردن ناخن را در کودکی درمان کرد. او می گوید: دخترم از مدرسه آمد و گفت: بابا همه بچه ها در مدرسه ناخن میجوند. من هم میخواهم مثل بقیه باشم.
گفتم بله برای دخترها مهم است که مثل بقیه باشند. تو از آنها خیلی عقبب هستی. آنها خیلی تمرین کرده اند و برای رسیدن به آنها باید سخت تمرین کنی. اگر روزی سه بار و هر بار 15 دقیقه در ساعات معین ناخن بجوی به آنها میرسی. برای این کار ساعتی به تو میدهم که بتوانی دقیقا وقت را رعایت کنی.
ابتدا برایش جالب بود اما پس از مدتی از خیر آن گذشت. پیش من آمد و گفت بابا می خواهم مد جدیدی را در مدرسه درست کنم. ناخن های بلند بهتر است.
اگر دقت کنید اریکسون از مقابله با ذهن لجباز انسان پرهیز میکند و با آن همسو میشود. تکنیک همسویی با مخاطب در ان ال پی نیز از اینجا نشات می گیرد. او روشی را پیشنهاد می کند که بسیار پر زحمت است و انجام دادن آن از انجام ندادنش دشوار تر است.
در ادامه ویدئوی یکی از درمانهای او با متد قصه گویی را شاهد خواهید بود که با بردن فرد به سطح خلسه سبک، تاثیرگذاری بالایی را القاء می کند.
6 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام جناب زمانی ارادتمندم آیا می توان با ان ال پی مثانه نوروژنیک (که فقط منشاء عصبی دارد) را درمان کرد؟
ممنونم دوست گرامی حتما مقاله رو می خونم…خیلی خیلی لطف کردی
بادرود
جوانی هستم سی و سه ساله ….هیچ وقت نتونستم مدت زیادی تصمیمی رو که برای انجام کاری دارم ادامه بدم… رو این حساب نتونستم موفقیتی کسب کنمو جدیدا هم میل به کار کردن رو از دست دادم…دیگه فکر کردن به انجام کاری شدیداناراحتم می کنه سعی کردم با این فکر مقابله کنم اما کاری از پیش ببرم…لطفا کمکم کنید …ممنونم
سعید جان شاید در هدفگذاری اشتباه کردی و هدف کسی دیگر رو زیست کردی. اگر هدف با خواسته درونی ما هماهنگ نباشه ایجاد تعارض میکنه و ما شکست میخوریم. بعد از شکست طبیعیه که تا مدتی به همه چیز بدبین هستیم. میتونی مقاله زیر رو درباره شکست بخونی امیدوارم مفید باشه.
http://tehrannlp.com/2015/08/25/%D8%B4%D9%85%D8%A7-%D8%A8%D8%B9%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%DA%A9%D8%B3%D8%AA-%DA%86%D9%87-%D9%85%DB%8C%DA%A9%D9%86%DB%8C%D8%AF%D8%9F/
با سلام
من یک برادر افسرده دارم بعضی اوقات از خوردن داروهایش نیز پرهیز می کند. در یک بیمارستان کار می کند میل چندانی کار کردن نداره کارهاشم تو بیمارستان خیلی خوب انجام نمی ده اعتماد به نفسش خیلی پایینه لطفا راهنمایی کنید چگونه باهاش رفتار کنیم تا بهبود یابد
حسین جان
در یکی از مقالات به افسردگی سفید اشاره کردم. در این نوع افسردگی که کمی پنهان و شایع است، فرد کارهای روزمره را انجام میدهد ولی از سطح انرژی کمتری برخوردار است.
گاهی هم با پرکاری و فعالیت زیاد سعی در پنهان کردن آن دارد. اگر روانپزشک تشخیص دادن که دارو مصرف کنند، حتما ادامه بدهند اما در ان ال پی معتقدیم در پس این رفتارها نیات سازنده وجود دارد.
تضادهای درونی ما باعث شده اند احساساتی را که باید سالها پیش به آنان رسیدگی می کردیم، خود را به شکل اضطراب و افسردگی نشان دهند. میتوانید از تکنیک های ارائه شده در مقالات سایت خانه nlp ایران استفاده کنید.
موفق باشید