خبر بد بیماری و مرگ را چگونه باید انتقال داد؟
خبر بد بیماری و مرگ را چگونه باید انتقال داد؟ چگونه خبر بیماری لاعلاج را به بیمار و خانواده اش بدهیم؟ چطور خبر سرطان، مرگ و MS و… را به فرد بیمار اطلاع دهیم؟ روش های انتقال خبر بد درگذشت عزیزان چگونه است؟ چطور به کودکان توضیح دهیم که پدر یا مادر خود را از دست داده اند؟ اینها سئوالاتی است که ذهن همه ما را به خود مشغول کرده است و یکی از سخت ترین مراحل زندگی هر انسانی است. در روزهایی که جهان درگیر ویروس کرونا است، لازم است مهارت های خود را در انتقال خبرهای ناخوشایند ارتقاء دهیم. در این مقاله به روش های حرفه ای در انتقال و کنار آمدن با مصائب و مشکلات خواهیم پرداخت.
فهرست مطالب
Toggleخبر بد را باید چگونه انتقال داد؟
یکی از مهارت هایی که در انتقال خبر بد به بیمار یا خانواده وی مورد توجه قرار می گیرد، لحن و نحوه گفتن جملات از زبان شماست. در زمان انتقال خبر بد به سن و روحیه فرد توجه کنید. اگر بیمار کودک خردسال است، حتما بیماری را با والدین او درمیان بگذارید و در روزها و هفته های بعد به مرور او را از این شرایط مطلع سازید.
1- توجه به زمان و مکان مناسب
توجه داشته باشید مکان هایی مانند بیمارستان، مطب پزشک، مکان عمومی مانند خیابان و جمع دوستان مکان مناسبی برای گفتن خبر بد نیست. ابتدا باید فرد را در یک مکان آرام قرار دهید و او را با یک لیوان آب آرام کنید و سپس مسئله مورد نظر را مطرح کنید.
2- انتقال خبر توسط فرد مناسب
در فرهنگ غرب انتقال خبر اغلب توسط پزشک و یا مشاور خانواده ارائه میشود اما در فرهنگ کشورهای شرقی این خبر توسط خانواده یا نزدیکترین دوستان مطرح می شود. حتی در برخی اقوام نیز توسط بزرگان شهر و طایفه که از مقبولیت بالایی برخوردارند، این خبر ارائه میشود.
3- نحوه انتقال خبر
زبان بدن شما و لحن و سرعت کلام شما گویای اتفافات بد است. شما باید بتوانید چهره ای ناراحت همراه با امید روزهای بهتر را در خود پدید بیاورید و با لحنی مناسب درباره خبر بد صحبت کنید اما فرد را به آینده ای روشن متوجه کنید که روزهای بد دوامی نخواهند داشت و بزودی همه چیز خوب میشود.
4- همدلی و همدردی
پس از انتقال خبر باید توجه او را به زندگی دیگران جلب کنید و به او یادآور شوید که مرگ و بیماری برای هریک از انسان ها رخ میدهد و با این کار ذهن او را از منحصر بفرد بودن مشکل دور کنید. هنگامی که افراد بدانند تنها کسانی نیستند که در این دنیا مصیبت دیده اند، تحمل آن نیز راحتتر خواهد بود.
اشتباهات رایج در انتقال خبر بد
1- پنهان کردن بیماری یا خبر مرگ
یکی از شایع ترین اتفاقاتی که برخی پزشکان یا خانواده بیمار انجام میدهند، پنهان کردن خبر بیماری است. در چنین شرایطی فرد بیمار پس از مدتی که بیماری اش وخیم تر شد و علائمی مانند ریزش مو، سرفه های خشک و از دست دادن وزن را مشاهده کرد، توانایی تحمل آنرا را نخواهد داشت. لذا پیشنهاد میشود بیماری توسط پزشک و یا فردی مورد اعتماد به مرور به بیمار منتقل شود تا با اطلاع از نحوه درمان و شواهد پزشکی، بتواند خود را سازگار کند.
همچنین برخی از افراد خبر سوگ والدین کودک را تا سالها از او پنهان می کنند و جملاتی مانند ” بابا رفته مسافرت، مامان مریض شده، بابا رفته ماموریت و…” را برای پرت کردن حواس کودک میگویند. در این شرایط پیشنهاد می شود اگر کودک سنی بین 6 الی 8 سال دارد، با آرامش و با گفتن یک داستان و مثال های مختلف از کودکان همسن و سال او، وی را برای پذیرش خبر بد آماده کنید.
بیاد دارم هنگامی که برادر یکی از اقواممان فوت کرده بود، قرار بود تعدادی از نزدیکان و خانواده او از شهر دیگری بیایند. اما کسی به آنها نسبت به اتفاق رخ داده چیزی نگفته بود تا اینکه نزدیک خانه او اعلامیه ترحیم را دیده بودند و خواهر او او تا ساعتها به شک عمیق فرو رفته بود و توانایی حرکت نداشت. متاسفانه این نحوه اطلاع رسانی اشتباه در فرنگ ما ایرانی ها مرسوم است.
2- دروغ گفتن
بسیاری از همراهان بیمار دروغ های مختلفی را سرهم می کنند تا به بیمار روحیه و امید دهند اما اگر بیماری او بدخیم و غیر قابل علاج باشد، او اعتماد خود را به دیگران و حتی پزشک معالج از دست می دهد و امیدی به زندگی بیشتر نخواهد بود. بطور مثال بیمار میپرسد: چرا من را به بیمارستان آورده اید؟ همراهان میگویند برای اینکه از سلامتی تو مطمئن شویم. دروغ گفتن زمانی میتواند مجاز باشد که پزشک و همراهان بیمار اطلاعی از بیماری ندارند و میدانند که وضعیت آنقدرها هم وخیم نیست. در چنسن شرایطی می توانند به بیمار امید دهند.
3- انتقال یکباره خبر
برخی از افراد بدون مقدمه خبر بد را منتقل می کنند که این امر بسیار خطرناک و غیر اصولی است. باید ذهن فرد را برای پذیرش خبر آماده کرد.
مراحل پذیرش خبر بد
هرگاه ذهن ما اطلاعات و اخباری را دریافت می کند که بسیار شوک آور و غیر قابل باور است، در ابتدا آنرا انکار می کند اما پس از مدتی با آن مسئله کنار می آید. البته میزان پذیرش ای مسئله به روحیه فرد نیز بستگی دارد. در ادامه به مراحل طبیعی پذیرش یک خبر بد مانند بیماری، مرگ عزیزان، زلزله و… را ارائه خواهیم داد.
مرحله اول: شوک
اولین واکنش طبیعی ما به حوادث شوکه شدن است. البته مدت زمان شوکه شدن بستگی به عمق فاجعه و پذیرش فرد بستگی دارد. بطور مثال افرادی که شاهد یک تصادف وحشتناک بودند که در آن چند نفر جان خود را از دست داده اند، تا مدتها نسبت به آن محل و اتفاق واکنش نشان میدهند و نمی توانند به روند زندگی عادی خود باز گردند.
برخی برای تخلیه و خشم خود به پزشکان و پرسنل بیمارستان حمله م کنند و آنها را در بیماری یا مرگ عزیزان شریک می دانند. باید بدانید پزشکان و پرستاران نیز همانند ما دارای عواطف و احساسات هستند و نمی توان آنها را سرزنش نمود.
مرحله دوم: انکار
اگر در قسمت اورژانس بیمارستان ها و یا اتاق عمل به واکنش خانواده بیمار دقت کرده باشید، پس از شنیدن خبر بیماری یا فوت تا چند ساعت به انکار آن می پردازند و از تیم پزشکی می خواهند تا آزمایشات بیشتری را انجام دهد. بطور مثال وقتی پزشک معالج به فرد می گوید: طبق بررسی های ما، شما دارای دچار سرطان خون شده اید و تا 6 ماه دیگر زنده خواهید بود، در چنین شرایطی فرد شوکه شده و به انکار نتایج آزمایشات می پردازد و تهدید می کند که به بیمارستان دیگری مراجعه میکند اما مغز او بطور طبیعی در چنین شرایطی به دنبال راه فرار می گردد.
این شرایط درست همانند مواقعی است که خودروی شما را به سرقت برده اند و شما تا چند دقیقه به خود دلداری می دهید که شاید در خیابانی دیگر پارک کرده ام و یا شاید توسط پلیس به پارکینگ منتقل شده اما واقعیت این است که ذهن ما در دقایق ابتدایی بدنبال عادی جلوه دادن اتفاقات است تا از بروز سکته قلبی و مغزی جلوگیری کند.
مرحله سوم: سوگ و عزاداری
این مرحله از یک هفته تا چند سال میتواند ادامه داشته باشد. این روند به میزان پذیرش فرد بستگی دارد.
مرحله چهارم: اختلال در روند زندگی
فرد احتمالا تا 40 روز نمی تواند به روند زندگی و کسب و کار خود بخوبی بپردازد و گریه های گاه و بیگاه او را به یاد عزیزان و حتی روزهای خوش گذشته می اندازد اما از آنجایی که خداوند سیستم هوشمندی در بدن هریک از ما قرار داده ایت، لذا در چنین شرایطی مغز به سرعت عمل کرده و طی چند روز فرد را به روند عادی زندگی باز می گرداند.
مرحله پنجم: پذیرش و انطباق
فرد در مرحله آخر با پذیرش این موضوع به زندگی عادی باز می گردد اما در برخی از موارد که فرد نمی تواند از نظر ذهنی چنین شرایطی را بپذیرد، شاید تا سالها در یکی از مراحل فوق گیر کند. بطور مثال شاید برخی از مادران شهیدان مفقود الاثر را دیده باشید که هنوز هم پس از سالها در یک شوک بزگ هستند و نمی توانند مرگ فرزند خود را بپذیرند و به آینده امیدوار هستند که روزی از در برسد. این اتفاق زمانی رخ می دهد که فرد بطور طبیعی چند مرحله فوق را طی نکرده و در مرحله شوک یا انکار گیر کرده باشد. باید در چنین شرایطی به کمک روانکار مراحل را طی نمود.
چه کسی باید خبر بیماری یا مرگ را بگوید؟
فرض کنید فردی برای درمان یک بیماری مشکوک به پزشک مراجعه کرده است و پس از آزمایشات مختلف پزشک متوجه بیماری لاعلاج و سختی در او شده است. در این شرایط خود پزشک موظف است باتوجه به تجریه و قدرت بیان خود، بطور حرفه ای و با ارائه مستندات بصورت علمی به تشریح بیماری و نحوه درمان آن بپردازد. نکته مهمی که باید به آن توجه شود، میزان پذیرش بیمار است. تیم کمسیون پزشکی و یا پزشک معالج باید پرونده بیمار را به دقت مطالعه کنند و باتوجه به میزان پذیرش او به ارائه اطلاعات بپردازند. در ادامه به برخی از فاکتورهای مورد توجه در زمان انتقال خبر بد اشاره می شود:
نکاتی که قبل از گفتن نوع بیماری باید مورد توجه قرار گیرد:
1- میزان تحصیلات و آشنایی بیمار با اصطلاحات پزشکی
2- ظرفیت پذیرش حقیقت
3- روحیه بیمار
4- سن و درصد پیشرفت بیماری
حساس ترین زمان پس از شنیدن خبر بد
بطور کلی 21 روز پس از شنیدن خبر فوت عزیزان و یا خبر بیماری بحرانی ترین زمان برای فرد بیمار و همراهان است. در این زمان همراهان و خانواده بیمار باید توجه ویژه ای به حالات و خلق و خوی او داشته باشند. جالب است بدانید در برخی از اوقات خانواده بیمار آسیب بیشتری نسبت به بیمار می بینند و دچار افسردگی می شوند. همچنین در این ایام احتمال آسیب رساندن فرد به خود نیز افزایش میابد لذا باید مدام تحت نظر باشد.
چه نکاتی را باید به بیمار و همراهانش آموزش داد؟
این مرحله نیز در بهبود التیام زخم های روحی و روانی بسیار موثر است. خانواده هایی که از نظر مالی در وضعیت خوبی به سر می برند، می توانند با استخدام یک پرستاو و یک روانشناس، بازگشت فرد به زندگی عادی را تسریع بخشند. همچنین باید به خلق و خوی بیمار نیز توجه داشته باشید زیرا افراد در این شرایط همانند یک کودک بهانه گیر هستند و و برای التیام زخم خود چیزهای غیر متعارف از شما می خواهند.
بیمار بهانه جو
فردی را می شناختم که به بیماری سختی دچار شده بود و مجبور بود چند ماهی را در خانه سپری کند. او از نقاط ضعف والدین خود آگاه بود و از آنان می خواست تا برای او مواد مخدر و داروی های روان گردان تهیه کنند تا او مشکلات خود را از یاد ببرد اما این امر بازی را پیچیده تر می کند. در این شرایط تن به هر خواسته ای ندهید و با مشاور خود مشورت کنید.
اختلال در خواب و غذا خوردن
شایع ترین واکنش در این ایام بی خوابی و کم اشتهایی است. در چنین شرایطی باید به فرد کمک کرد تا غذاها و میوه های مقوی مصرف کند تا بتواند ذهن خود را بهتر مدیریت کند. همچنین استفاده از داروهای آرامبخش با مشورت پزشک نیز می تواند کمک کننده باشد.
پیشنهاد ویژه: برای اینکه به افکار و هیجانات خود تسلط پیدا کنید و خاطرات بد را از یاد ببرید، پیشنهاد می کنم در دوره مهندسی ذهن شرکت کنید:
شرکت در دوره آموزش NLP
درباره سجاد زمانی
من سجاد زمانی هستم مدرس ان ال پی (NLP) زمینه فعالیت ما شامل کوچینگ فردی و سازمانی ، آموزش تحلیل رفتار متقابل و توانمندسازی فردی است. فعالیت من از یک آرزو شروع شد و امروز نام آن آرزو مجموعه " خانه ان ال پی ایران" است.
نوشته های بیشتر از سجاد زمانی1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
خبر مرگ و به کسی دادن مخصوصا عزیزان شخص یکی از سخت ترین کارهاست که من خودم شخصا اصلا دلشو ندارم💔