هدف گذاری
هدف گذاری
ما هدف هایی رو که داریم باید فهرست کنیم. خیلی وقتها این مشکل رو داریم وقتی از هدف صحبت میشه، میگیم همه چیز خوب باشه و زندگی خوب و آرامش و… واقعیت اینه که خیلی وقتها دعاهایی که در اول هر سال می کنیم بی خاصیت هستند. بدلیل اینکه همه چیزهای خوب رو باهم می خواهیم و یادمون میره که هر چیز خوبی هزینه دارد.
میگیم امسال سال رفاه، آسایش، آرامش، خوشبختی، موفقیت، درآمد و… خب اگه شما موفقیت می خواهی، یک مقدار آرامش کمتر میشه و استرس افزایش پیدا میکنه. پس همزمان نمیتوانیم به همه جنبه ها برسیم.
اگر قرار است سالی پر از ثروت باشد ، شاید ممکن است در کوتاه مدت مجبور باشم شغلم را نسبت به خانواده در اولویت قرار بدیم و بعد از مدتی بازهم به خانواده برسیم.
ما چون جرات این تصمیم گیری ها و اولویت بندی ها را نداریم، میگیم همه چیز با هم باشد و مطمئنا به هیچ یک نمی رسیم. همیشه نباید روی یک هدف در گذشته گیر کرد. باید بدانیم که پس از هدف کنونی یک هدف دیگه بگذاریم.
ما عموما 2 نوع هدف داریم:
1- هدف هایی که به اونها رسیدیم و باید هدف جدید تعیین کنیم .
2- هدف هایی که بهشون نرسیدیم و اونها سرمایه اصلی زندگی ما هستند.
آنقدر که از اشتباهات و نرسیدن به اهداف می شود درس گرفت، از موفقیت نمیتوان درس گرفت. وقتی من به یک موفقیتی میرسم چندین عامل وجود دارد که دست به دست هم داده تا من به موفقیت برسم ولی وقتی شکست میخورم، از خودم میپرسم چه عاملی مانع کار من شد؟
تاریخ نشون داده انسانهایی که سریع به خواسته هاشون میرسند، و هدف خاصی نداشتند، سرخورده و افسرده شدند. مثلا فرزندان افراد پولدار که بدون تلاش به چیزی میرسند. پیچیدگی اینکه من بخواهم به خواسته ای برسم یا نه و تلاشی که میکنم ، من را زنده و پویا نگه میدارد.
اهداف را مکتوب کنید:
آیا نوشتن قرار است معجزه کند؟ شاید معجزه نکند اما ما رو مجبور می کند از کلمات مبهم فرار کنیم. وقتی می گوییم، من آرامش می خواهم، این هدف نیست. الان چه اتفاقی بیفتد من آرامش دارم؟
اگر شب را پیش اعضای خانواده با خوشی سر کنم، آرامش دارم؟ یا اگر قسط بانکی نداشته باشم؟ یا اگر خانه داشته باشم یا… هدفی را هدف گویند که اگر آنرا نوشته باشی و خودت نبودی، همه آدم هایی که اون رو خوندن، بفهمند منظور چیست.
هدفی هدف است که اگر اون رو نوشتی و خودت نبودی، همه آدم هایی که اون رو خوندن بفهمند. مطلب بعد اینکه یادت میمونه یک وقتی این هدف من بود. من یادم میره شغل فعلیم، یک زمانی هدفم بود.
من یادم میره ماشینی که الان دارم و ناله و نفرین میکنم، 3 سال پیش رویای من بود. من یادم میره همسری که الان با من هست، چند سال پیش آرزوم بود که یکبار باهم غذا بخوریم. پس وقتی اهداف را مکتوب میکنید، در آینده سپاسگزار خواهید بود.
دیدگاهتان را بنویسید