برای موفقیت به چه چيزی نياز دارم؟
براي موفقیت به چه چيزی نياز دارم؟
در يكي از كلاس هاي آموزش ان ال پی وقتي به مبحث دام هاي ذهني رسيديم، من يكي از تجربياتم در زمينه هدف گذاري نا موفق را براي دانشجويان بازگو كردم. يادم هست در يك برهه يك ساله به شدت به يادگيري ساز سنتي پرداختم و به نتايج خوبي رسيدم. پس از آن به اجراي چند كنسرت كوچك پرداختيم. در ظاهر همه چيز خوب بود ولي ناگهان آنرا رها كردم و انگار جذابيتي برايم نداشت. انگار اشباء شده بودم.
همه ما از اينگونه تجربيات داشته ايم. در برهه اي به اهدافي دست پيدا ميكنيم و موفق ميشويم اما انگيزه اي براي ادامه نداريم و شكست ميخوريم. پس از اينكه با معقوله دام هاي ذهني آشنا شدم به علل موفقيت خود در برخي مواقع پي بردم.
اينجا سئوال پيش مي آيد كه چرا خيلي از مردم اول به موفقيت دست پيدا مي كنند و بعد شكست ميخورند؟ يك دليل مهم اين است كه ما فكر ميكنيم كه موفقيت يك خيابان يكطرفه است و ما هركاري براي رسيدن به آن را انجام ميدهيم، ولي وقتي به آن مي رسيم تصور ميكنيم همه چيز تمام شده و در منطقه امن خود به استراحت مي پردازيم. در اين حال تمام كارهايي كه براي رسيدن به موفقيت انجام داده بوديم را متوقف ميكنيم و طولي نمي كشد كه در سراشيبي مي افتيم.
در برهه اي براي رسيدن به موفقيت سخت تلاش ميكنيم ولي بعد متوقف مي شويم و چون فكر مي كنيم “به چيزي كه ميخواستيم رسيده ايم” و از الان ديگر به استراحت مي پردازم.
در مواقعي كه باورهاي ما محدود باشند، پس اينكه قله اي را فتح كنيم، روند پيشرفت را متوقف ميكنيم و در زمان كوتاهي به نقطه اول بازمي گرديم. منظور من اين نيست كه از موفقيت خود لذت نبريم بلكه بايد طبق اصل بهبود مستمر كه در زبان ژاپني به آن “كايزن” ميگويند، بتوانيم قله هاي ديگر را ترسيم كنيم. كايزن به مفهوم ولع در پيشرفت نيست بلكه كمك مي كند چشم اندازي از آينده توسط بهبودهايي در زندگي ايجاد مي كنيم به ما بدهد.
علت بعدي تفكر محدود ما است كه خود را لايق موفقيت نميدانيم. پديده خود كم بيني در افرادي رخ ميدهد كه خود را لايق زندگي خوب نميدانند. حتي اگر از طريق قرعه كشي هم ميزان بالايي پول برنده شوند، در كوتاه مدت آنرا از دست ميدهند. در زندگي خود نيز همسر و زندگي خوب را حق خود نميدانند.
تمرين:
در كداميك از ابعاد زندگي حس ميكنيد توقف كرده ايد و نيازي به پيشرفت نمي بينيد؟ شايد فكر ميكنيد خب اگر نرم افزار تخصصي رشته ام را ياد بگيرم يا زبان انگليسي بياموزم، شايد ارتقايي در محيط كارم نداشته باشم و تا همين حد كه رشد كرده ام كافيست.
پيشنهاد ميكنم ليستي از مهارتهاي مورد نياز براي شغل و زندگي خود را تهيه كنيد و متعهد شويد كه ادامه دهيد. در اين حالت خواهيد ديد فرصتهاي بهتري پيش روي شما خواهند بود. همچنين به گذشته خود رجوع كنيد و ببينيد كداميك از اهمال كاري هاي شما باعث شده است كه موفقيت پايداري نداشته باشيد؟
از تجارب خود براي ما بنويسيد…
دیدگاهتان را بنویسید