تکنیک NLP در ترس از تغییر
تکنیک NLP در ترس از تغییر
ان ال پی در تغییر رویکرد افراد نقش بسزایی دارد. فردی را در نظر بگیرید که خواهان تغییر پایدار است ولی به محض تصور شرایط جدید، دچار اضطراب میشود. در NLP این حالت را ترس از تغییر میگویند. در اینجا سئوال پیش می آید که آیا تغییر همیشه ترس را به همراه دارد؟
این مطلب هم مفید می باشد: ان ال پی چیست؟
باید توجه داشت که هراس در هنگام مواجهه با تغییر طبیعی است. فرآیند تغییر غالبا با دئره ای از انقطاع و ناراحتی شدید همراه است و در نتیجه افراد برای استقبال و قبول تغییر مردد میشوند. آنها نمی خواهند واقعیت جدید را بپذیرند زیرا این به معنای رها کردن شرایط قدیمی و آشنا است. آنها از تغییر میترسند زیرا تغییر غالبا به شکل هرج و مرج ظاهر میشود و چشم انداز آینده نامعلوم و مبهم به نظر میرسد.
شخصی که خود را لایق تغییر نمیداند، در واقع خود را خارج از شرایط تغییر میبیند. تکنیک یگانگی با باور در NLP به بررسی این شرایط میپردازد. به منظور جذب ویژگی های جدید و عادت کردن به شرایط، فرد باید با تغییر ادغام شود و مدتی را با آن همراهی کند و با هنجارهای نو تطابق پیدا کند. پس از آن میتواند به مرحله بعد برسد که به این حالت وضعیت “همیشه در تغییر بودن” میگویند.
در ان ال پی به تغییر تصویر و تغییر کیفیت فرعی آنها می پردازیم و فرد را در شرایط ذهنی و خط زمانی زندگی (TIME LINE) با آینده به ظاهر مبهم، مواجه میکنیم. در این حالت فرد شرایط آشنا را ملاقات میکند و واکنش منفعلانه کمتری به تغییر نشان میدهد. اگر شما به آنچه موجب هراس شما میشود خوب بنگرید و از آن نگریزید تا آنکه پس از مدتی برایتان آشنا شود، میتوانید آنرا به معادل متضادش یعنی شجاعت تبدیل کنید. شجاعت به معنی نبود ترس نیست، شجاعت یعنی مستقیما باترس مواجه شدن و داشتن ایمان و باور به فرآیند تغییر تا پایان آن.
شجاعت موقعی خود را نشان میدهد که شما احساس می کنید به نحوی خود را وارد مخاطره ای کرده اید خصوصا با انتخاب مسیری خاص در برخورد با تغییر. ما بزرگسالان نیز گاهی همانند دوران کودکی به تغییر واکنش نشان میدهیم. اولین ریسک هایتان را در کودکی بیاد بیاورید، پریدن از بلندی و یا دست زدن به جسمی داغ و…
اگر این شرایط را تجربه نمی کردید در حال حاضر چه اتفاقی رخ میداد؟ اگر شما متوجه تعلل از سوی خود هستید، بدانید که این حالت میتواند براحتی به روش های مختلف استتار کند و مانند کارهای روزانه که انجام میدهید شما را از کار اصلی باز دارد. این کارها میتواند آشپزی، نظافت و پرداختن به دنیای مجازی باشد.
شما مدیر ذهن خود هستید و باید تعیین کنید که چگونه به برنامه های اصلی بپردازید. اهداف و اولویت های خود را روی کاغذ بیاورید و پس از اولویت بندی، یکی از آنها را شروع کنید. در این میان به صداهای درونی نیز توجه کنید و از ناخودآگاه کمک بجویید.
“پرهیز از خطر در دراز مدت ایمن تر از در معرض آن قرار گرفتن نیست،
زندگی یا قبول تهور آمیز مخاطره است و یا هیچ”.
دیدگاهتان را بنویسید