بررسی پدیده اعتیاد به كار در NLP
بررسي پديده اعتياد به كار در NLP
در سلسله مطالب اعتياد به مبحث اعتياد به كار ميرسيم. شايد سئوال پيش بيايد كه مگر ميشود به كار معتاد شد؟ واقعيت اينست كه مرز باريكي بين سخت كوشي و اعتياد به كار است. اگر قرار است دستاورد خوبي داشته باشيم، در مقطعي از زندگي بايد برخي از كارهاي روزمره مثل مسافرت هاي زياد و گشت و گذار در شبكه هاي اجتماعي و… را به حداقل برسانيم. همانطور كه در دوره هاي مهندسي ذهن خانه NLP ايران درباره تكنيك هاي مديريت زمان صحبت ميكنيم، سخت كوشي فعاليتي است كه ميتوان آنرا در دراز مدت حفظ كرد و با فرمول تمركز و پيوستگي به نتايج خوبي رسيد.
اما پديده اعتياد به كار، داراي ريشه هاي رواني متعددي است كه فرد در آن ترجيح ميدهد بجاي پرداختن به مسائل دروني خود، آنرا با كار زياد و بيمارگونه جبران كند. در اين پديده فرد تقريبا تمام زمان خود را به كار ميپردازد و طوري خود را خسته ميكند كه فرصت نكند به مسائل ذهني خود فكر بكند. او چهره اي موفق از خود نشان ميدهد و در كوتاه مدت به دستاوردهااي هم ميرسد كه باعث حسرت اطرافيان ميشود. حتي در محيط كار نيز كارفرما بدش نمي آيد كه چنين افرادي باشند تا رقابتي ايجاد شود.
به ياد دارم وقتي در مجموعه اي فعاليت ميكردم كه اصرار به اضافه كاري كاركنان داشت و به افرادي كه بيش از ساعت كاري ميماندند، پاداش ميداد. اين مسئله باعث شد كه افرادي در زندگي عادي خود با مشكل مواجه شوند. حتي ديد كاركنان به كسي كه در روز 8 ساعت كار ميكرد عوض شد و كسي جرات نميكرد اولين نفر از شركت خارج شود.
پس عوامل محيطي و انتظارات يكي از فاكتورهاي سوق دادن فرد به اعتياد است. حتي خانواده ها هم در اين موضوع دخيل هستند. خانواده اي را در نظر بگيريد كه براي اينكه در بين خويشاوندان اسم و رسمي داشته باشد، خود را به آب و آتش ميزنند و بدون لذت بردن از داشته هايشان فقط به جمع كردن مال مي پردازند. من در هر برهه اي از زمان كه مشغله كاري زيادي داشته ام و مجبور بودم كار بيشتري انجام بدهم، به وضوح خستگي و دور شدن از خانواده را حس كرده ام. در اين حالت وقتي در يك وجه فقط به كار ميپردازيم، در دراز مدت به ماشيني تبديل ميشويم كه از خوشي هاي لحظه اي و اندروفين حاصله از مركز پاداش مغز لذت ميبريم. وقتي لذت دستاوردهاي كاري در ما افزايش پيدا ميكند، ديگر نيازي به تامين آن از جاهاي ديگر حس نميشود. اما پس از مدتي با فروكش كردن اين حس، نقش ارتباطات را بيشتر حس ميكنيم.
در ان ال پي به بررسي اين دام هاي ذهني و بازدارنده ها ميپردازيم و علت مشغول كردن خود به فعاليت هاي سخت روزانه را بررسي ميكنيم. اين نوع اعتياد هم مانند اعتياد به مواد مخدر در ريشه ها مشترك است و همه آنها به مسائل ذهني فرد و كمبودهاي او بر ميگردد. مشكل اينگونه افراد در اين است كه جواب سئوالات خود را در جاي اشتباهي جستجو ميكنند.
دیدگاهتان را بنویسید