فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP
فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP
در فایل صوتی مدیریت زمان به یک رویکرد جدید و روشی خاص که با آخرین روش های تغییرات فردی که آنرا ان ال پی NLP یا برنامه ریزی عصبی کلامی می نامند، شما را آشنا خواهیم کرد. قول میدهم چنین تکنیکی تابحال در کشور ارائه نشده است و اگر امروز بتوانید قدم به قدم با من همراه باشید، به تغییرات بنیادین در زندگی خود خواهید رسید. ما قصد داریم تکنیک خط زمانی یا تایم لاین (timeline) را حضورتان ارائه کنیم و مشخصات افراد مختلف در مدیریت زمان را شرح دهیم. اگر بتوانید مدل خود را در برنامه ریزی و مدیریت زمان پیدا کنید، یک گام به موفقیت و زندگی شاد نزدیکتر خواهید شد. توصیه میکنم این مقاله و فایل صوتی را چندین بار مرور کنید تا از تکنیک های ناب ان ال پی به بهترین نحو در زندگی استفاده کنید.
وقتی کلمه مدیریت زمان یا time management را در اینترنت جستجو می کنید، انبوهی از ویدئوها، نرم افزارها، مقالات و فایل های صوتی را خواهید یافت که راههای مختلفی را به شما پیشنهاد می کنند که بتوانید از زمان خود به بهترین نحو استفاده کنید. واقعیت این است که همه ما بدلیل محافظت از ارزشمند ترین داشته خود یعنی عمر حاضریم هر روش پیشنهادی را امتحان کنیم. در مدیریت زمان علاوه بر اینکه سارقان زمان را شناسایی می کنیم، به عادات سازنده در انجام کارها و صرف انرژی می پردازیم که بهترین نتیجه را بدست بیاوریم.
در دنیای امروز که سرعت و تمرکز روی کارها ما را از دیگر متمایز می کند، مدیریت زمان نقش مهمی را ایفا می کند. بسیاری از افراد را می بینیم که گله مند هستند از تمرکز بر روی کارها و هدر رفتن انرژی و زمان خود. اکثر افراد تمایل دارند به همه کارهای خود در کمترین زمان رسیدگی کنند اما در انتهای روز دسته ای از کارها را بطور نیمه کاره رها می کنند زیرا توان انجام همه آنها را ندارند.
فهرست مطالب
Toggleماندن در منطقه خاکستری
اولین مسئله ای که در فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP به آن خواهیم پرداخت، عملکرد ذهن در طی روز است. یکی از اولین مواردی که ما را از اتمام کارها باز می دارد، عدم تمرکز است. حتما برای شما هم اتفاق افتاده است که در حال کار ناگهان تمرکز خود را از دست می دهید و به کارهای حاشیه ای مانند چک کردن شبکه های اجتماعی یا صحبت کردن با اطرافیان می پردازید. اگر بعد از این کارها مجددا به فعالیت خود بازگردید، خواهید دید انرژی بیشتری برای تمرکز مجدد صرف خواهید کرد. در تحقیقات بعمل آمده بر روی مصرف سوخت هواپیماها مشخص شده بیشترین زمان مصرف سوخت را در حین برخواستن و نشستن صرف میکنند. اگر ما هم در طی روز چندین بار تمرکز خود را از روی کارها برداریم، قطعا انرژی زیادی را از دست خواهیم داد.
این حرکت را اصطلاح ماندن در منطقه خاکستری ذهن می نامند. به بیان دیگر در این منطقه نه می توانیم بطور کامل بر روی کارهای خود متمرکز باشیم و نه به تفریح و استراحت بپردازیم. این عادت نادرست در اغلب ما مخصوصا در محیط کار رخ می دهد. در اینجا قصد دارم یک روش جالب را به شما معرفی کنم تا بتوانید به بهترین نحو به کارهای روزمره برسید. فرض کنید در ابتدای روز کاری وارد دفتر خود شده اید و همزمان که به مرور ایمیل ها و نامه ای کاری می پردازید، کمی چای و کیک صرف می کنید و در این لحظه همکارتان از در وارد می شود و نیم ساعتی را نیز با او به گفتگو می پردازید. سپس به گشتی در شبکه های اجتماعی و سایت های خبری می پردازید تا از اخبار جهان باخبر شوید.
در این حالت گاهی نیز به کارهای خود می پردازید و این روند تا عصر و انتهای روز کاری ادامه پیدا می کند. در پایان روز وقتی بازدهی کاری خود را مرور می کنید، خواهید دید نتوانسته اید خیلی از آنها را کامل انجام دهید. در اینجا پیشنهاد می کنم فعالیت های خود را به بازه های 45 دقیقه ای تقسیم کنید، یعنی 45 دقیقه از جواب دادن ایمیل های نامربوز و شبکه های اجتماعی و کارهای حاشیه ای دست بکشید و فقط بر روی هدف خود متمرکز شوید و بعد از آن 15 دقیقه به استراحت و پرداختن به کارهای دیگر بپردازید.
اگر این روند را بخواهم به چیزی تشبیه کنم باید بگویم همانند دونده های دو صد متر که یک لحظه عملکرد بالایی از خود نشان می دهند و پس از آن به بازیابی انرژی می پردازند، ما نیز باید انرژی روزانه خود را به زمان های کوتاه اما با عملکرد فوق العاده تقسیم کنیم. در بررسی هایی که دانشگاه استنفورد در سال 2002 انجام داد مشخص شد اکثر انسانهایی که به کارهای تکراری مانند کارمندی یا فعالیت های روتین مشغول هستند، همانند دونده های ماراتن تمام روز را به انجام فعالیت روزانه می پردازند و در انتهای روز کاری با خستگی نفرط به خانه باز می گردند و به بازیابی انرژی می پردازند.
پس بعد از این تصمیم بگیرید بجای دونده ماراتن، دونده دو سرعت باشید و انرژی خود را مدیریت کنید. با انجام این عمل خواهید دید تمرکز شما بر روی کارهای روزانه به شدت افزایش خواهد یافت و در کنار کارهای روزمره میتوانید به استراحت و بازیابی انرژی بپردازید.
اگر هدفی ندارید، مدیریت زمان انجام ندهید
قبل از آنکه ما هم در تب و تاب مدیریت زمان قرار بگیریم، باید ببینیم که مدیریت زمان را به چه قصد و نیتی باید انجام دهیم؟ اگر هدفی در زندگی وجود نداشته باشد، پس چگونه می توانیم زمان و انرژی خود را مدیریت کنیم؟ بنابراین ابتدا یک هدف را انتخاب کنید و سپس جوانب مختلف آنرا در نظر بگیرید. سپس حساب کنید برای دستیابی به چنین هدفی به چه میزان زمان نیاز دارید؟
بیا دارم زمانی که بعنوان کارمند فعالیت می کردم، پس از اتمام کار زمانی حدود 2 الی 3 ساعت را برای مطالعه و پیشرفت در حوزه تدریس اختصاص می دادم. با چنین روندی توانستم در عرض 2 سال به موفقیت های زیادی دست یابم و در کنار شغل اصلی خود به تدریس و برگزاری همایش بپردازم. من بجای اینکه زمان خود را به اضافه کاری بپردازم و بدون هدف در محیط کار خود باشم، بصورت دقیق به برنامه ریزی پرداختم و زمانی را در روز به مطالعه منابع مختلف NLP پرداختم.
اگر شما هم چنین هدفی دارید میتوانید بصورت جدی تر به معقوله مدیریت زمان بپردازید و در مدت کوتاهی به یک دستاورد بزرگ برسید. برای اطرافیان من تعجب آور بود که چطور توانسته بودم در کنار فعالیت های روزانه به مطالعه و حتی تدریس در NLP بپردازم. این نکته را هم اضافه کنم که به مدت دو سال تمام روزهای هفته و حتی پنجشنبه ها و جمعه ها را به تحقیق و یادگیری پرداختم و پس از آن به نتایج عالی رسیدم.
از شما می خواهم ابتدا به یک هدف متعالی بپردازید زیرا اگر هدفی نداشته باشید، انگیزه ای برای حرکت نخواهید داشت و در نهایت چیزهای بهتری را پیدا خواهید کرد (شبکه های اجتماعی، تلویزیون و…)که جای هدف را برای شما پر کنند.
تفکر صفر و یک
اغلب افرادی که بدنبال مدیریت زمان هستند، از کمالگرایی و رقابت کور کورانه در همه زمینه ها رنج می برند. دوستی داشتم بنام سهیل که بطور عجیبی رقابت طلب بود و علاقه داشت در هر زمینه ای حرفی برای گفتن داشته باشد. اگر فردی را می دید که زبان انگلیسی را بخوبی صحبت می کند، فورا در کلاس زبان ثبت نام می کرد تا بقول معروف خودی نشان دهد. پس از مدتی از آن کار خسته میشد و به رقابت با فرد دیگری می پرداخت که سالها در بدنسازی مشغول به فعالیت بود.
علیرغم داشتن استعداد در اکثر زمینه ها، انگار اضطرابی پنهان داشت که دوست داشت به همه کارهایی از ذهنش می گذرد، بطور تمام و کمال رسیدگی کند. او آرزوهای زیست نشده ای داشت که به قول خودش با یک برنامه ریزی خوب و مدیریت زمان حتما می توانست به همه آنها برسد. روزها تا دیر وقت تلاش می کرد و شبها 3 الی 4 ساعت بیشتر نمی خوابید و همیشه از این گله مند بود که به برخی از کارهای خود نمی رسد.
سهیل در سن 35 سالگی به موفقیت های نصف و نیمه ای دست یافته بود ولی حال خوبی را تجربه نمی کرد. هر کسی که چنین فعالیت ها را از بیرون می دید انتظار داشت او به بهترین نتایج رسیده باشد، اما او به یک اصل باور داشت و آن ” انجام همه کارها بطور همزمان” بود. او یادش رفته بود که نمی توان با یک دست چند هندوانه را برداشت و اگر چنین کنیم، علاوه بر صرف انرژی زیاد هندوانه سالمی نیز باقی نخواهد ماند. پس از سالها و در عین ناباوری می بینیم که او همچنان به انجام دادن این کار اصرار دارد و هنوز هم به اندازه تلاش خود موفقیتی کسب نکرده است.
از طرف دیگر افرادی که تصمیم میگیرند به مدیریت زمان بپردازند، افراط و تفریط را پیش می گیرند. بطور مثال فردی چند سال گذشته را به بطالت گذرانده و کمترین بهره را از زمان برده است. حالا که تصمیم گرفته به مدیریت زمان بپردازد، یک برنامه فشرده تنظیم کرده که از ابتدای روز شروع میشود و تا پایان شب ادامه دارد. او جدولی تهیه کرده که مثلا از ساعت 7 الی 7:30 به ورزش بپردازد. ساعت 7:30 الی 8 به خوردن صبحانه و از 8 الی 8:30 به چک کردن ایمیل ها و اخبار روز. ساعت 8:45 تا 9:30 به مطالعه و تماس های روزانه. حتی زمان ناهار خود را نیز برنامه ریزی می کند.
در روزهای اول سرعت پیشرفت را حس می کند. او تصور می کند میتواند عقب ماندگی های چند سال گذشته را با سرعت خوبی جبران کند اما پس از چند هفته انگیزه او کاهش میابد و نمی تواند همانند گذشته به فعالیت بپردازد. این نوع برنامه ریزی با مدیریت زمان فاصله زیادی دارد. در تعریف مدیریت زمان آمده است، فرآندی برنامه ریزی شده برای استفاده بهتر از زمان و افزایش کارایی روزانه، در صورتی که افراد با فشرده کردن برنامه های خود، سطح انرژی خود را به پایین ترین حد خود می رسانند.
اگر فردی مدتها مطالعه نداشته است، به یکباره تصمیم میگرید به خواندن افراطی کتاب روی بیاورد و یک تنه سرانه مطالعه کشور را افزایش دهد. او در روز اول 30 صفحه می خواند و در روز دوم و سوم این روند را ادامه میدهد. در روز جهارم این مقدار به 25 صفحه می رسد و در هفته های بعدی خواهید دید او حتی به زیر 5 صفحه هم قناعت می کند. دلیل شکست خوردن چنین برنامه ریزی، تصمیمات احساسای است که فرد را از دستیابی به یک برنامه ریزی باز می دارد.
در اینجا پیشنهاد می شود از فرمول جادویی تمرکز + پیوستگی استفاده نمایید. اگر به قطره های آبی که بر روی تخته سنگی چکه می کنند دقت کنید، خواهید دید در مدت کوتاه هیچ تاثیری بر سنگ نخواهد داشت اما پس از چند ماه سخت ترین سنگ ها را هم سوراخ خواهند کرد، زیرا فرمول تمرکز و پیوستگی را بخوبی رعایت کرده اند.
تکنیک های NLP در مدیریت زمان
از نکاتی که در بالا عنوان کردم به این نتیجه می رسیم که اولا باید بدانیم که کمالگرا بودن در چنین مواردی چیزی بجزء اضطراب و حس عقب ماندن از دیگران را به همراه ندارد و ثانیا باید بدانیم که یکسری از مشخصات عملکردی در ما بصورت ذاتی و منحصر به خومان است پس بجای زیست کردن اهداف دیگران، به سفر شخصی خود در زندگی بپردازیم چه توانمندی هایی داریم. در اینجا مسئله ای را ارائه خواهم داد که در معقوله مدیریت زمان به آن پرداخته نشده است و شاید اولین باری باشد که با چنین رویکردی از NLP روبرو شوید، پس به شما تبریک می گوییم که جزء اولین نفراتی هستید که چنین تکنیکی را می آموزید.
در ادامه مقاله فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP به تکنیکی خواهیم پرداخت که نام آن یافتن خط زمانی یا تایم لاین (time line) است. اما قبل از آن باید مقدمه ای را در خصوص این نظریه حضورتان ارائه کنم. شاید تمرینی که در ادامه به بررسی آن خواهیم پرداخت، کمی برای شما عجیب باشد و از خود بپرسید چنین چیزی چه ربطی به مدیریت زمان دارد؟ اما باید بگویم اولین قدم در مدیریت زمان، شناختن مدل ذهنی و مشخصات فردی ما است. با دانستن شکل خط فردی خود، می توانید تمرینهای مدیریت زمان را بهتر انجام دهید.
در تحقیقات ریچارد بندلر و جان گریندر که از پدیدآورندگان ان ال پی هستند، مشخص گردید همه انسانها نسبت به گذر زمان رویکردی خاص دارند. طبق این تعریف انسانها به سه دسته 1- حال نگر 2- گذشته نگر 3- آینده نگر تقسیم میشوند.
1- انسانهای حال نگر
دسته اول به زمان حال می پردازند و دوست دارند در لحظه خوش باشند. آنها کمتر به وقایع آینده می پردازند و عمده کارهایی را که انجام میدهند برای لذت بردن از لحظه حال می باشد. دور اندیشی در چنین افرادی به یک معضل همیشگی تبدیل شده است و برنامه های مالی و شغلی دراز مدتی ندارند. اگر به آنها بگویید که چند سالی را برای یک فعالیت وقت بگذارید یا بر روی یک پروژه دراز مدت تمرکز کنید تا در آینده به موفقیت برسید، با مقاومت همراه خواهد شد و ترجیح می دهند این کار را انجام ندهند چون بطور ذاتی دید کافی نسبت به آینده ندارند.
2- انسانهای گذشته نگر
دسته دوم همیشه در وقایع گذشته سیر می کنند و مدام آن اتفاقات را مرور می کنند. اینگونه افراد کمتر به مسائلی که مربوط به آینده است تمرکز می کنند و ذهن خود را به وقایع اتفاق افتاده در گذشته معطوف می کنند. بسیاری از افرادی که درگیر گذشته خود هستند، خود را درون فیلمی می بینند که راهی به آینده ندارد و این تصویر ناخوشایند را مدام مرور می کنند. در اصطلاح NLP به چنین شرایطی خود احساس شدن با خاطره بد می گویند.
3- انسانهای آینده نگر
دسته سوم از لحظه حال لذت نمی برند و دائما در حال برنامه ریزی برای آینده هستند. اکثر افرادی که به فعالیت های شدید کاری می پردازند و بر روی پروژه های دراز مدت و سرمایه گذاری های ریسکی تمرکز می کنند، شاید از این دسته باشند. علیرغم موفقیت های احتمالی، نمیتوان این افراد را مطلقا جزء انسانهای راضی و شاد دانست زیرا تمام تصویری که در ذهن آنهاست متوجه آینده و دستاوردهایی است که به آنها خواهند رسید.
یافتن خط زمانی (time line)
بطور کلی انسانها گذر زمان را بطورت خطی درک می کنند. بسیاری از افرادی که از نرم افزارها و تکنیک های مختلف مدیریت زمان نتیجه نمیگیرند، مدل ذهنی خود را نمی شناسند و خبر بد این است که اگر نتوانند مطابق این تمرین خط زمانی خود را کشف کنند، تا آخر عمر درگیر چنین مشکلی خواهند بود. اگر بخواهید اتفاقاتی که در گذشته افتاده را مرور کنید، تصاویر آنرا در کجای ذهن خود می بینید؟ تصاویر آینده ر اچطور می بینید؟
بیایید باهم تمرینی را انجام دهیم تا در آن چگونگی تصور زمان برای شما روشن شود. فکر کنید که دیروز چگونه از خواب بیدار شدید و تصور کنید فردا چگونه از خواب بر می خیزید؟ هرکسی دارای یک فضای ذهنی است که این دو تجربه را در دو جای مختلف مجسم می کند. شاید برخی از آنا را در سمت چپ و برخی دیگر را در سمت راست ذهن خود تجسم کنید. شاید برخی از آنها در پشت سر شما و برخی در روبرو باشند. اکنون سعی کنید خاطره بیدار شدن را برای یک هفته پیش، یک ماه پیش، یکسال و پنج سال پیش تصور کنید. این نقاط را با یک خط به یکدیگر وصل کنید. همین عمل را با تجربه بیدار شدن در یک هفته بعد، یکماه بع، یکسال و پنج سال بعد تکرار کنید و این نقاط را با خطی به یکدیگر وصل کنید.
اگر این خطوط را از گذشته تا آینده ادامه دهید، به چه شکلی خواند بود؟ آیا یک خط صاف است که از پشت سر شما شکل گرفته و تا روبروی شما ادامه پیدا کرده است؟ آیا تصاویر مربوط به گذشته را مانند خطی می بینید که از سمت چپ شما شروع شده و تا سمت راست شما ادامه پیدا کرده اند؟ در ادامه خواهیم گفت شکل این خطوط چه ربطی به مدیریت زمان خواهد داشت.
شما جزء کدام دسته هستید؟
حال که توانستید به تجسم خطوط بپرداید، یک برگه ای را بردارید و شکل آنرا رسم کنید. گاهی این شکل یک خط صاف است که از پشت سر شما و از بدن شما عبور کرده و تا روبروی شما ادامه پیدا کرده است. گاهی این خط همانند یک منحنی است که از سمت چپ شما شروع شده و تا سمت راست ادامه دارد. اما شکل اینها چه پیامی برای ما دارد؟ بطور کلی افراد از نظر تجسم خطوط به دو دسته افراد IN TIME و THROUGH TIME تقسم میشوند.
1- افرادی که داخل زمان (IN TIME) هستند و خطوط از بدن آنها می گذرد، اشراف کمتری به گذر زمان دارند و بیشتر در زمان حال و گذشته هستند. اینگونه افراد علاقه بیشتری به مرور خاطرات دارند و از زمانبندی لذت نمی برند. علیرغم اینکه از زمان حال لذت می برند اما گاهی میبینند که زندگی آنها جهت خاصی ندارد. فردی را می شناختم که می گفت: نمیتوانم آینده را تجسم کنم و آن خط را در 15 سانتیمتری خودم میبینم. طبیعتا در این حال نمیتوانست برنامه ریزی خاصی را در آینده داشته باشد. او هدف خاصی نداشت و منتظر چیزی در آینده نبود.
از این تیپ افراد نمیتوان انتظار داشت که در مدیریت زمان خوش قول باشند برای کارهای خود برنامه ای دقیق بریزند. برخی از مردم خاور میانه و آفریقا در این دسته بندی قرار می گیرند.
2- دسته دوم افرادی هستند که خارج از خط زمانی (THROUGH TIME) قرار دارند. آنها وقت شناس هستند و برای آینده برنامه ریزی می کنند. آنها در دام زمان گیر نیفتاده اند بلکه میتوانند اتفاقات را مرور کنند و گذر زمان را متوجه شوند. در اغلب موارد خط زمانی بطورت یک خط صاف و یا منحنی از سمت چپ و یا راست آنان شروع می شود و در سمت مخالف ادامه پیدا می کند.
مردمان اروپا، ژاپن و آمریکای شمالی نیز بیشتر در این دسته بندی هستند و گاهی با شرکای تجاری خود که از خاور میانه هستند در زمینه زمانبندی پروژه ها دچار تنش میشوند. آنها بخوبی میتوانند مفهوم زمان را درک کنند و وقت شناس هستند. اگر در سازمان خود بدنبال افرادی هستید که بتوانند پروژه ها را به موقع به پایان برسانند، حتما از چنین افرادی بهره ببرید. میتوانید نظر آنان را در مورد گذر زمان و علاقه آنان به برنامه ریزی را بپرسید. پاسخ آنان سرنخ های مفیدی را برای شما آشکار خواهد کرد.
آیا میتوان خط زمانی را تغییر داد؟
اگر مطالب سایت خانه ان ال پی ایران را دنبال کرده باشید، در گذشته به بررسی زیر حسی ها یا ساب مدالیتی ها پرداختیم. زیر حسی ها فیلترهایی هستند که برداشت ما از دنیای پیرامون را مشخص می کنند. حال اگر بتوانیم این فیلترها را آنطور که می خواهیم تغییر دهیم، به رویکرد جدیدی خواهیم رسید. یک جعبه چوبی را در نظر بگیرید. آنرا با تمام جزئیات تجسم کنید. حال کلماتی را که من بکار می برم را در ذهن خود مجسم کنید. بزرگ، قرمز، دور، آبی… آیا توانستید بین تصویر جعبه و کلملتی که در ادامه گفته شد، ارتباطی برقرار کنید؟ هر یک از تغییر هایی که در کیفیت تصاویر اجرا شده است ا زیر حسی یا ساب مدالیتی می نامند. شما میتوانید به کمک این تغییرات خلاقانه، تصاویر بهتری برای خود رقم بزنید. شاید تعجب کنید اگر بدانید که تغییر خط زمانی جقدر به زندگی و نشاط فردی کمک می کند. برخی افراد اصولا از خط زمانی فعلی خود راضی نیستند و می خواهند تغییراتی در آن ایجاد کنند.
اگر علائم زیر در زندگی شما رخ میدهد، تغییر خط زمانی خود را شروع کنید:
1- آیا همیشه اتفاقی برایتان رخ میدهد که متوجه میشوید در برابر آن آمادگی ندارید؟
2- آیا تصور می کنید که فقط برای این لحظه زنده اید و هر کاری که می کنید، برای برطرف کردن نیازهای اکنون است؟
3- آیا مید انید در زندگی خود به کدا سمت حرکت می کنید؟
4- آیا دیگران از اینکه فاقد برنامه و هدف هستید، شاکی هستند؟
5- آیا برای ایجاد انگیزه در خود مشکل دارید؟
6- آیا اغلب اوقات حس افسردگی دارید؟
7- آیا در برنامه ریزی ورزش، اهداف، ترک سیگار و کاهش وزن مشکل دارید؟
ابتدا ببینید تصاویر آینده را چگونه تصور می کنید؟ آنها در کدام سمت شما هستند؟ آیا بزگ هستند یا کوچک؟ دور هستند یا نزدیک؟ در پشت سر شماست یا طرفین؟ اگر آینده شما کوچک، تاریک و در محلی است که قادر به مشاهده آن نیستید، در این صورت حساسیت شما به خواسته ها و نیازهای آتی کم خواهد بود. کسانی که چنین آینده ای دارند، غالبا در زمینه های مختلف مانند اهداف شخصی، کاهش وزن، ورزش و… دچار مشکل می شود.
اکنون به تصویر آینده توجه کنید. اگر در پشت سرتان است، تصویر آنرا بچرخانید تا در روبرو و یا در طرفین شما قرار گیرد. هرچه این وضوح و بزرگی تصویر بیشتر باشد و بتوانید آنرا در روبروی خود بخوبی ببینید، میزان آینده نگری شما بیشتر خواهد بود. اگر این خط کوتاه بود، طول آنرا کمی بلندتر کنید.
” افرادی که از تاریک بودن آینده شکایت دارند، منتظر فرا رسیدن آن نیستند. کسانی که می گویند آینده روشن است، در واقع احساس درونی خود را بیان می کنند و برای آنان جذابیت دارد.”
با بزرگ کردن خط زمانی و امتداد آن در آینده، خواهید دید آینده نیرومندتر خواهد شد و این تغییر باعث میشود برای رسیدن به اهداف انگیزه های بیشتری پیدا کنید. شاید از خود سئوال کنید مگر میشود با همین تغییرات کوچک چنین اتفاق خوبی در ذهن رخ دهد و امید به آینده افزایش یابد؟ من پاسخ می دهم مگر دنیا و برداشت های ما از آن چیزی غیر از تصویر است؟ اگر ج.اب شما بله است پس حالا همین برداشت را تغییر دهید و این پیام را به ناخودآگاه بدهید که میتوانید به آینده از زاویه ای دیگر نگاه کنید.
من از شما میخواهم هم اکنون به یک لیمو ترش فکر کنید و آنرا با چاقو به دو نیم کنید و هر یک از آنها را محکم بین دندانها فشار دهید. آیا بزاق دهان شما ترشح کرد؟ اگر چنین است، میتوانید بگوید آیا واقعا لیمویی در کار بوده؟ پس ما با تغییر تصاویر میتوانیم بر روی ذهن خود تاثیر بگذاریم.
در فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP تلاش داریم برای افرادی که دارای آینده قابل ملاحظه ای نیستند، آینده ای ترسیم کنیم و آنها را متوجه برنامه ریزی و مدیریت زمان کنیم.
نحوه تغییر گذشته
اگر موارد زیر در زندگی شما به وفور اتفاق می افتد، لازم است که تغییری در گذشته خود ایجاد کنید:
1- آیا دائما در فکر گذشته اید و به مرور خاطرات می پردازید؟
2- آیا دیگران شما را برای از یاد بردن گذشته تشویق می کنند و جملاتی مانند این را می شنوید که ” گذشته ها گذشته و…”
3- آیا خاطراتی که از گذشته دارید اندک هستند؟
4- آیا تمایل دارید به تکرار کارهایی بپردازید که در آنها تجربه قبلی دارید؟
5- آیا اشتباهات گذشته را مدام تکرار می کنید و از تجربیات اجتناب می کنید؟
حال به ترسیم تصاویر گذشته در ذهن خود بپردازید. آنها را کجا می بینید؟ بیشتر افرادی که غرق در گذشته هستند، این تصاویر را واضح و بزرگ می بینند. اگر گذشته در روبروی شماست، سعی کنید آنرا به چپ یا راست ببرید و ببینید در کدام جهت بیشتر احساس راحتی می کنید؟ بیشتر افراد تمایل دارند گذشته را در سمت چپ خود ببینند. تصور کنید لولایی به آن متصل است و آنرا به طرفین و یا پشت سر خود هدایت کنید. حتی میتوانید طول خط آنرا کوتاهتر کنید.
بهترین حالت خط زمانی این است که گذشته و آینده را بتوانید در طرفین خود ببینید و V شکل باشد. در ادامه شما را به شنیدن فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP دعوت می کنیم.
همچنین در کتاب زمانی برای تغییر می توانید تکنیک ها مختلف ان ال پی را بررسی کنید و از طریق این دانش به عملکرد بالای ذهن دست یابید. کتاب زمانی برای تغییر
تفکر سریع و کند
اگر در حوزه مدیریت زمان و انرژی مطالعه ای داشته باشید، نام دنیل کانمن را حتما شنیده اید. او در کتاب معروف خود تفکر سریع و کند Thinking-Fast-Slow به واکنش ما در قبال وقایع زندگی اشاره می کند. او باور دارد در مواجه با شرایط روزمره باید دو استراتژی متفاوت استفاده کنیم. اولین استراتژی تفکر سریع است که باید از آن در مسئولیت ها، فعالیت ها و مشکلات استفاده کنیم و بطور غریزی آنها را مدیریت کنیم.
تفکر نوع دوم را در مواجه با تصمیم گیری های مهم باید اتخاذ کنیم و تمام جزئیات را بخوبی مرور کنیم. شاید بگویید چرا تفکر آرام میتواند مفید باشد؟ پاسخ کانمن این است که اگر در مواقعی که نیاز به تصمیم گیری درست داریم شتاب زده عمل کنیم، میزان انرژی و زمانی که صرف می کنیم بیش از زمانی خواهد بود که به تفکر می پردازیم. اینکه بتوانیم قبل از اقدام بخوبی تفکر کنیم، قدم های ما را با ثبات تر خواهد کرد.
سارقان زمان را بشناسید
همیشه پای یک موبایل در میان است
در ابتدای روز هنوز چشم های خود را بطور کامل باز نکرده ایم به سراغ موبایل خود می رویم تا از قافله آخرین اخبار عقب نمانیم. بقول دوستی که می گفت استیو جابز دست در دست فرزندان ما تا صبح پیش آنان می خوابد و شاید ما سالها این کار را نکنیم. کنایه به این موضوع است که همه ما به نوعی به این اعتیاد شیرین دچار هستیم.
آیا میدانید روزانه چند بار بی دلیل موبایل خود را چک می کنید؟ علت این امر چه چیزی می تواند باشد؟ چرا دائما دلهره این را داریم که از آخرین اخبار دنیا باخبر باشیم. بدون هدف شبک های اجتماعی را دنبال می کنیم و همیشه بدنبال جزئیات زندگی قهرمانان خود هستیم بدون آنکه بدانیم اگر به موفقیت برسیم، یک روزی هم دیگران زندگی ما ار دنبال خواهند کرد اما مادامی که نتوانیم از این رفیق ناباب جدا شویم به یک انسان موفق تبدیل نمی شویم.
اگر بتوانیم روزی دو ساعت از زمان تماشای تلویزیون و موبایل را بکاهیم، در عرض دو سال به موفقیت های بسیاری خواهیم رسید و در زمینه خود به مرجع تبدیل میشویم. پس از این مرحله می توانیم از شبکه ای اجتماعی بعنوان یک ابزار تبلیغاتی و رسانه استفاده کنیم و خود را به دنیا معرفی کنیم. استراتژی که من در سالهای اخیر آنرا اجرا کردم و به موفقیت های شغلی زیادی دست یافتم.
همین امروز برنامه ای برای پرداهتن به شبکه های اجتماعی تدوین کنید و با خود عهد ببیندید که جز در مواقع ضروری به سراغ موبال خود نروید. حتی میتوانید از اکانت اینستاگرام و تلگرام خود خارج شوید و هر بار که لازم داشتید log in کنید. بدلیل زمان بر بودن این کار شاید کمتر وسوسه شوید به شبکه های اجتماعی سر بزنید.
جعبه احمق ساز
همه ما یک مار خوش خط و خال در خانه داریم که با ظاهر موجه در کنار ما قرار دارد. امروزه تلویزیون و موبایل بزرگترین قاتلان زمان هستند و روزانه چندین ساعت را به این دو اختصاص می دهیم. بسیاری از انسان های موفق و دانشمندان هیچ تلوزیونی در خانه نداشته اند هیچگاه زمان خود را به تماشای برنامه ای آن تلف نکرده اند.
شما روزانه چند ساعت از وقت خود را به تماشای تلویزیون می پردازید؟ اگر نمیتوانید ازن زمان را کاهش دهید، حداقل میتوانید به دیدن برنامه های مفید و مطابق با زمینه شغلی خود بپردازید تا از این طریق کمی به یادگیری و پیشرفت در زندگی بپردازید.
تنبلی و اهمال کاری
داشتن انگیزه برای اینکه بتوانیم کارهای روزانه را انجام دهیم، بسیار مهم است. اما از آنجایی که ذهن انسان بصورت ذاتی بدنبال تنبلی است پس باید از طرق مختلف آنرا متوجه کارهای مفید کنیم. جمله جالبی را استاد گرامی خود محمدرضا شعبانعلی شنیدم که بسیار جالب بود. او می گفت هرگاه کارهای روزانه که نیاز به انجام دارند را در دسته بندی کارهای فوری مانند غذا خوردن، دستشویی رفتن و استحمام قرار دهیم، از تنبلی خبری نخواهد بود. واقعا ما برای غذا خوردن هم تنبلی می کنیم؟ پس باید بدانیم اگر فعالیت های مهم ما نیز در این دسته بندی قرار گیرد، به راحتی میتوانیم به موفقیت برسیم و هرگز وقت کم نیاوریم.
قورباغه را همین الان قورت بده
طبق قانون پارکینسون کارهای ما در زمانی که برای آنها در نظر گرفته ایم انجام میشوند. به عبارت دیگر اگر شما مدت زمان یک ساعت را برای نوشتن گزارش و یا کارهای دیگر در نظر بگیرید، دقیقا در همان زمان به پیایان خواهد رسید. در عین ناباوری خواهید دید اگر برای همین کار مدت زمان 5 ساعت را نیز در نظر بگیرید، در آن زمان به پایان خواد رسید. این روند نشان میدهد ما بطور ذهنی به زمان تعیین شده برای اتمام کارها توجه میکنیم. پس سعی کنید برای کارهای روزانه خود یک زمان چالشی (یعنی کمی کوتاهتر از زمانی که برای آن ر نظر گرفته اید) تعیین کنید. اگر بطور معمول کارهای روزانه خود را در 4 ساعت ابتدایی روز انجام میدادید، حال این زمان را به 3 ساعت و یا کمتر تقلیل دهید تا ذهن مجبور باشد خود را با این زمان تطبیق دهد.
همچنین با استفاده از اصول برنامه ریزی و مدیریت زمان که توسط برایان تریسی در کتاب قورباغه را قورت بده، نوشته شده است به کارهایی بپردازید که انجام دادن آنها همانند خوردن قورباغه سخت است. اگر بتوان چنین کارهای سخت را در ابتدای روز انجام داد، ذهن برای انجام کارهای راحتتر انرژی کمتری را صرف خواهد کرد.
تمرین: در ادامه پیشنهاد می کنم لیستی از کارهای روزانه تهیه کنید و ببینید کدامیک از آنها همان قورباغه زشت و بزرگ است که مجبورید آنرا بخورید؟ شاید در روزهای ابتدایی کار سختی را در پیش داشته باشید ولی به مرور عظلات تصمیم گیری ذهن شما ورزیده تر شده و براحتی میتواند کارهای مهم را تشخیص دهد.
قاعده آیزنهاور در مدیریت زمان و انرژی
در این قسمت از ماتریس معروف مدیریت زمان خواهیم گفت. این ماتریس که در سال 1956 توسط آیزنهاور مطرح شد و در سالهای بعد برایان تریسی آنرا توسعه بخشید. بطور کلی نظر آیزنهاور این بود ” من دو نوع مشکل دارم. فوری و مهم. فوری ها مهم نیستند و مهم ها هیچوقت فوری نمی شوند” این گفته بیانگر اولویت سنجی انسانها در کارهای روزانه است.
حتما برای شما هم پیش آمده که در مواقعی کارهایی را انجام داده اید که از اهمیت کمتری برخوردار بودند و یا کارهایی را با شتاب انجام داده اید که نیاز بود چند ماه قبل به آن رسیدگی کنید. اگر چنین تجربیاتی داشته اید، حتما قوانین آیزنهاور را بخوبی بررسی کنید. بطور کلی تمام کارهای روزانه ما در 4 دسته بندی قرار می گیرند:
1- کارهای مهم و فوری
2- کارهای مهم و غیر فوری
3- کارهای غیر مهم و فوری
4- کارهای غیر مهم و غیر فوری
1- کارهای مهم و فوری
دسته اول از کارها در دسته بندی مهم و فوری قرار می گیرند و نیاز به توجه و رسیدگی در همان لحظه را دارند. مثلا رسیدگی به نیازهای کودمان مانند غذا و بیماری از اولویت بالایی برخوردار است و نمیتوان برای آن زمانیندی در نظر گرفت و به آینده موکول کرد. این کارها بطور مستقیم در موفقیت ها و شکست ما نقش دارند و با اهمالکاری در آنها، ضرر زیادی متوجه ما خواهد شد.
2- کارهای مهم و غیر فوری
در ادامه فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP به مرحله دوم ماتریس آیزنهاور میرسیم. بسیاری از افرادی که دچار اهمال کاری هستند، در این مرحله مشکل دارند. آنها انجام این دسته از کارها را تا لحظه آخر به تعویق می اندازند و استرس زیاید ر اتحمل می کنند. فرض کنید اعتبار عابر بانک شما رو به پایان است و تا دو هفته آینده باید آنرا تعویض کنید. این کار را در گوشه ذهن خود دارید و هر روز به خود می گویید که باید این کار را انجام دهم اما شاید ضرورتی برای آن در نظر نگرفته اید، تا اینکه دو هفته بعد هنگامی که با خانواده خود به خرید رفته اید و اقلام زیادی را تهیه کرده اید، ناگاهان صندوقدار به شما می گوید کارتتان غیر فعال شده است و در این حال مجبور هستید تمام اجناس را تحویل دهید و نگاه معنادار دیگران را تحمل کنید.
در مثال دیگر فرض کنید چراغ “چک موتور” خودروی شما روشن شده است و به شما هشدار میدهد که در آینده نزدیک خودروی شما نیاز به تعمیر دارد اما شما توجهی به آن نمی کنید تا اینکه یک روز درست در وسط اتوبان و قبل یک قرار کاری مهم، خودرو متوقف میشود و تمام روز شما به تعمیر آن اختصاص پیدا می کند. پس این دسته از کارها را در دفترچه خود یادداشت کنید و زمانی مشخص برای انجام آن اختصاص دهید در غیر اینصورت به کارهای مهم و فوری تبدیل میشوند که باید به آنها بپردازید.
3- کارهای غیر مهم و فوری
یکی از تعاریف علم مدیریت این است: “هنر انجام دادن کارها بوسیله دیگران” مسئله برون سپاری و تفویض اختیارات یکی از توانایی های افراد باهوش و کارآمد است. بطور مثال یک شرکت که در زمینه تولید خودرو کار می کند، لزوما نباید تمام قطعات خود مانند صندلی و لاستیک ها را در شرکت مادر تولید کند. میتواند از قطعه سازان مختلف و با برون سپاری خدمات به بیشترین بازدهی برسد. در سالهای اخیر که بصورت مشاور در چندین شرکت فعالیت داشتم، این مسئله را بخوبی درک کردم که سازمان هایی موفق خواهند بود که با کمترین نیروی کار و تقسیم وظایف به بهترین بازدهی برسند و از انجام کارهای موازی بپرهیزند.
برگردیم به مدیریت زمان. فردی را در نظر بگیرید که بعنوان مدیر یک موسسه فعالیت میکند و عادت دارد تمام نامه های روزانه را خودش تایپ کند و گزارش های سود و زیان را بصورت پاورپوینت تهیه کند تا بتواند در جلسات داخلی از آنها استفاده کند. او عقیده دارد برنامه های office را بطور حرفه ای بلد است و بهتر از هر کس دیگری می تواند گزارش تهیه کند. اگر از بیرون به فعالیت این مدیر نگاهی بیاندازیم، خواهیم دید ایشان بجای اینکه کارهای معمولی مانند تایپ کردن نامه را به منشی و یا کارمندان خود بسپارد، شخصا به این کار می پردازد و عملا از وظایف مدیریتی خود دور می ماند.
اگر هزینه حقوق یک ساعت منشی ایشان 20 هزار تومان باشد، انجام کارهایی نظیر تایپ نامه توجیح پذیر خواهد بود اما اگر همین یکساعت زمان را برای مدیر ایشان در نظر بگیرید به رقم خیلی بالاتری خواهید رسید. پس انجام دادن چنین کارهایی توسط دیگران بسیار مفید خواهد بود. بعنوان تمرین ببینید کدامیک از کارهای غیر مهم را میتوانید به دیگران بسپارید؟ اگر بتوانید این مرحله را بخوبی انجام دهید، به طرز معنا داری زمان خود را مدیریت خواهید کرد و از رقبای خود پیش خواهید افتاد.
4- کارهای غیر مهم و غیر فوری
کارهایی که نه مهم هستند و نه فوری را از لیست کارهای روزانه کنار بگذارید زیرا اگر اینها در دسته بندی های دیگر قرار گیرند، دردسر ساز خواند شد. مثلا اگر قرار است به آرایشگاه بروید و موی خود را اصلاح کنید، چند روز دیر و زود مشکل خاصی را ایجاد نمی کند.
تمرین: بعد از اینکه آموختیم که چطور کارهای روزانه را از نظر اهمیت اولویت سنجی کنیم، به اجرای یک تمرین عملی بپردازید. لیستی از فعالیت های روزانه خود تهیه کنید و تصمیم بگیرید فعالیت هایی را که آینده موکول کرده اید و یا فعالیت هایی را که مربوط به گذشته بود و باید انجام میدادید را سروسامان دهید. واقعیت این است که کارهای نیمه تمام مانند فایل های بازی است که در ذهن ما قرار دارند و انرژی زیادی از ما تلف می کنند. لیست مورد نظر میتواند بدین شکل باشد:
تعویض روغن ماشین تا آخر هفته (مهم و غیر فوری)
تماس با کامران برای تبریک تولد (مهم و غیر فوری)
انجام واکسن دخترم تینا (مهم و فوری)
رفتن به آرایشگاه (غیر مهم و غیر فوری)
بدین شکل تمام کارهای روزانه و ماهیانه را دسته بندی کنید. از نظر آیزنهاور مشکل زمانی ایجاد میشود که ما در اولیت سنجی کارهای مهم و فوری با کارهای غیر مهم و فوری دچار اشتباه میشویم. به عبارت دیگر هنگامی که ما بجای انجام دادن کارهای مهم و فوری به کارهای غیر مهم می پردازیم، عملا زمان روزانه را از دست داده ایم و انرژی زیادی را صرف کارهایی می کنیم که میتوانستیم به دیگران بسپاریم.
باورهای غلط در مدیریت زمان کدامند؟
کاهش زمان خواب
کمالگرایی در این زمینه آسیب های جدی به سلامت ما وارد می کند. بسیاری از افراد به کمال گرایی در این زمینه می رسند و همه زمان روزانه خود را به کار می پردازند. یکی از آرزوهای مشترک این افراد آنست که ” ای کاش واکسنی پیدا میشد تا بوسیله آن نسبت به خواب مقاوم میشدیم و دیگر نمی خوابیدیم”. آنها بسیاری از اوقات خود را در حال رقابت و فعالیت هستند اما در آخر کار هم رضایت 100 درصدی از خود ندارند. گویی بر روی تردمیل می دوند و با وجود صرف انرژی به جایی نمی رسند.
اضافه کاری
بیاد دارم وقتی در شرکت های مختلف کار می کردم، افراد زیادی را می دیدم که برای انجام کارهای خود به اضافه کاری روی می آوردند و چند ساعت بیشتر در محل کار می ماندند تا بتوانند آنرا انجام دهند. البته این کار دلیل مالی هم داشت اما بخوبی یادم هست که من جزء معدود افرادی بودم که در برابر اضافه کاری مقاومت می کردم و باورم بر این بود اگر در 8 ساعت نتوانیم کاری انجام دهیم، مطمئنا در 3 ساعت اضافه هم نمیتوانیم کاری از پیش ببریم.
هم اکنون تصمیم بگیرید که کارهای خود را در زمان مختص خود استفاده کنید و زمانی که مربوط به استراحت یا در کنار خانواده بودن است را به کار اختصاص ندهید. اگر بتوانیم زمانی که به اضافه کاری می پردازیم را به برنامه ریزی و مطالعه بپردازیم، نتایج خیلی بهتری نصیب ما خواهد شد.
کاهش تفریح و استراحت
در این قسمت فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP می خواهم از منظر تئوری انتخاب به بررسی مدیریت انرژی و نیازها بپردازم. طبق این نظریه انسان ها هر کاری را که انجام میدهند، برای ارضاء یک از نیازهای خود است. اگر بطور طبیعی به چنین نیازهایی رسیدگی نکنیم، در آینده باید هزینه زیادی را متحمل شویم. بطور کلی ما 5 نیاز اصلی داریم که تمام فعالیت های ما را شامل میشوند:
1- نیاز به بقاء
تمام نیازهای اساسی انسانها مانند نیاز به تنفس، غذا، امنیت و… را شامل میشود. گلسر اعتقاد دارد نیازهای یک دختر بچه چینی همان نیازی است که پادشاه سوئد می تواند داشته باشد. نیازهای فیزیولوژیک از اصلی ترین نیازهای انسان است و برای آن از هیچ تلاشی دریغ نمی کند.
2- نیاز به عشق و احساس تعلق
بسیاری از ما برای دوست داشته شدن هر کاری می کنیم. عمل های زیبایی و پوسیدن لباس های گران قیمت و داشتن خودروهای لوکس از نشانه های ولع ما برای داشتن چهره ای محبوب و دوست داشتنی در نظر دیگران است.
3- نیاز به قدرت (کسب موفقیت، شهرت و..)
بسیاری از افراد از اینکه سیاهی لشکر باشند متنفرند و هر کاری می کنند که دیده شوند و مهم تلقی شوند. از طرف دیگر انسان تنها موجودی است که در شرایط معمولی هم به دنبال القاء قدرت است اما حیوانات تا زمانی که حیات آنان به خطر نیافتد دست به خشونت و القای قدرت نمی زنند. از اینرو این نیاز برای ما بسیار حیاتی و مهم است.
4- نیاز به آزادی
نیاز به آزادی یعنی اینکه من علاقه دارم به میل خودم زندگی کنم. جالب است بدانید افرادی که نیاز به آزادی بالایی دارند، روی یک شاخه بند نمی شوند و مدام رشته تحصیلی و شغل خود را عوض می کنند. برای آنها ماندن در یک وضعیت راکد و روزمرگی ها بسیار رنج آور خواهد بود. در جوامعی که یک دیکتاتور در آن حکومت می کند، نیاز به قدرت او با نیاز به آزادی و تفریح مردم در تعارض خواهد بود دائما تنش هایی بین حکومت و مردم صورت می پذیرد. گرفتن حس آزادی از انسان بسیار دردآور خواهد بود. آنها باید بدانند این یک نیاز حیاتی برای مردم است و بخاطر همین است که زندان، یکی از کشنده ترین تنبیه هایی است که برای انسان های خاطی در نظر می گیرند. افرادی که به مهاجرت هم روی می آورند هم این نیاز را در خود بالا می بینند و برای ارضاء آن به کشورهای مختلف سفر می کنند.
5- نیاز به تفریح
شاید این نیاز به اندازه 4 نیاز ابتدایی مهم و حیاتی نباشد اما برای داشتن روحیه مثبت لازم است. افرادی که این نیاز را نادیده می گیرند و از سهم آن کاسته و به قدرت و موفقیت اختصاص می دهند، دیر یا زود از این شرایط خسته میشوند و یا در بهترین حال به فردی عصبی و مضطرب تبدیل میشوند که آستانه تحمل کمی داشته و زود خستگی بر آنها چیره میشود. وال ها تنها موجوداتی هستند که تمام عمر خود را به تفریح می پردازند و آنرا با یادگیری ادغام می کنند.
اگر بتوانیم تفریح را در زندگی روزانه خود جای دهیم، لذت بیشتری از لحظات خود می بریم و افکار مثبت در ذهن ما شکل می گیرند. از اینرو به شما پیشنهاد می کنم از سهم تفریح و لذت خود نکاهید و همواره برای این قسمت از زندگی هم برنامه ریزی کنید. افرادی که بدنبال موفقیت هستند و این نیاز را نادیده می گیرند، باور دارند تفریح نوعی خوش گذرانی و تلف کردن وقت است و زمانی را برای آن در نظر نمی گیرند.
ما انسانها سالانه میلیون ها تومان صرف سفر و تفریح می کنیم و هرکاری می کنیم که از لحظات خود بیشترین لذت را ببریم. پس این نیاز را نادیده نگیرید و آنرا در کنار کارهای روزانه قرار دهید.
نرم افزار های مدیریت زمان
در ادامه فایل صوتی بهترین روش مدیریت زمان با NLP شما را با اپلیکیشن و نرم افزارهایی آشنا خواهیم کرد که به بهترین نحو در صرفه جویی زمان به شما کمک خواهند کرد. در دنیای امروزی که سارقان زمان (موبایل، شبکه ای اجتماعی، تلویزیون و…) سهم زیادی را به خود اختصاص می دهند، وجود نرم افزارهای مدیریت زمان میتواند برای ما بسیار مفید باشد. بسیاری از اوقات ما فراموش می کنیم که در چه زمانی چه کاری انجام دهیم اما این اپلیکیشن ها با اولویت بندی دقیق کارها، زمان انجام آنها را به ما یادآور می شوند.
بعنوان مثال به ما یادآوری می کنند که در چه زمانی باید به یک جلسه کاری مهم برویم و یا سرویس های دوره ای خودرو را انجام دهیم و به دوستمان زنگ بزنیم. از اینرو انرژی که برای بیادآوری کارهای روزانه صرف می کنیم به حداقل خواهد رسید. کمپانی های بزرگ دنیا نرم افزارهای مختلف با کارکردهای ویژه ای را تولید کرده اند که در ادامه به معروفترین آنها خواهیم پرداخت. نرم افزارهایی مانند wunderlist – trello – one note از بهترین نمونه های دنیای مدیریت زمان هستند. مزایای این نرم افزارها به شرح زیر است:
اولویت بندی کارهای روزانه
تعریف پروژه های مختلف
اشتراک گذاری پروژه ا با سایر افراد
گزارش گیری از میزان پیشرفت پروژه
گفتگوی آنلاین با سایر کاربران و استفاده از تجربیات آنان
نتیجه گیری
هر قدر هم از تکنیک ها و روش های مدیریت زمان بگوییم بازهم کم است. پیشنهاد می شود ابتدا خط زمانی خود را مطابق فایل صوتی پیدا کنید و سپس به نیازهای خود توجه کنید و سعی نکنید با کار زیاد و پرداختن به فعالیت های بیهوده، زمان خود را تلف کنید. زمان تنها چیزی است که نمی توان روی آن قیمتی گذاشت و آنرا به عقب بازگرداند پس از لحظه لحظه زندگی خود لذت ببرید و سعی کنید این متای با ارش را به رایگان از دست ندهید.
پیشنهاد ما شرکت در دوره غیرحضوری آموزش ان ال پی
8 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
عالی بود.مرسی
واقعا اين روش ان ال پي تو مديريت زمان جواب ميده؟
با سلام دوست عزيز
ممنون از مطالبي که روي سايت قرار داديد مثل هميشه عاليه
می توانید برای دریافت مطالب در مورد کنترل زمان با خودهيپنوتيزم (روش جدید) به لینک زیر هم بروید
یکتافایل
با سلام دوست عزيز
ممنون از مطالبي که روي سايت قرار داديد مثل هميشه عاليه
می توانید برای دریافت مطالب در مورد مجموعه کامل پرفروش ترين کتاب هاي موفقيت برايان تريسي به لینک زیر هم بروید
یکتافایل
ممنون خیلی عالی بود.من از تکنیک آیزنهاور در مدیریت زمان خیلی استفاده کردم.من از شیراز هستم چطور میتونم در دوره های ان ال پی شرکت کنم.ایا مدرک هم داده میشه بهمون.باتشکر
ممنون احمد عزیز برای شرکت در دوره های ان ال پی توصیه میشود بدلیل مسافت زیاد از محصول دوره غیر حضوری nlp استفاده کنید.
منم خیلی لذت بردم البته قبلا من در دوره غیر حضوری nlp استاد زمانی شرکت کرده بودم و الان که تکنیک تایم لاین رو دیدم کلی ذوق کردم.
مدیریت زمان کار زمانبر و مهمی هست
درود بر استاد زمانی بهترین مقاله مدیریت زمان بود که خونده بودم.