اگر خوب نباشم دوست داشتنی نیستم
آلودگی بالغ با پذیرش های دوران کودکی
“اگر خوب نباشم دوست داشتنی نیستم” پس زمانی که مورد انتفاد قرار می گیرم گویی کل وجودم است که تهدید شده است.
طبق مطالب گذشته، به برخی از رفتارهای خود در جامعه پرداختیم و آنرا از دیدگاه TA مورد بررسی قرار دادیم. ایده آلیسم در فرهنگ شفاهی ما بسیار فراگیر است و افراد در صحبتهای عادی روزانه، اهمیت خوب بودن، عالی بودن و الگو بودن را با توجه به سخنان بزرگان دینی، ادبی و اجتماعی به یکدیگر گوشزد میکنند. این جو ایده آلیستی طی قرنها باعث شده که افراد خود را مثبت و ایده آل جلوه دهند و خود را به ظاهر کلامی و فیزیکی که مورد پسند جامعه است بیارایند و با ذکاوت فراوان ضعفهای خود رابپوشانند. مخفی کردن فکر، عقیده، موقعیت، باطن، مال و ارتباطات، هنری است که حتی نوجوانان از طریق فرآیندهای جامعه پذیری میآموزند.
پذیرفتن ضعف و ایراداتی برای ایرانی امری بسیار مشکل است و ریشههای روانی دارد. فرهنگ کمال گرایی به او چنین اجازه ای را نمیدهد. همه باید در حدکمال و با الگوهای دینی و اجتماعی خود را بسنجند و سعی کنند خود را «کامل» معرفی کنند. در حالی که به عنوان مثال در فرهنگ کره و ژاپن، عذرخواهی و اذعان به اشتباه و داشتن نقص و ضعف، عادی و انسانی محسوب میشود. در فرهنگ ایرانی، ضعفها، ناتوانیها، کاستیها، آسیب پذیریها و واقعیت باید پوشانده شوند تا کسی متوجه آنها نشود.
این وضعیت روحی و فکری در میان عموم اقشار با مرامهای گوناگون و در موقعیتهای مختلف شغلی و تحصیلی قابل مشاهده است. ایرانیها در ارزیابی فکر و وضعیت خود به ندرت به اشتباهات، غفلتها و نارساییهای خود تو جه و اشاره میکنند.
احساس و ناخودآگاه افراد این است که با بیان ضعفها، «موقعیت»، «ابهت» و «بزرگی» خود را یا از دست داده و یا مخدوش میکنند. ایرانیها به طور زیرکانه و ظریفی عموما در پی خوب جلوه دادن خود و یا تعریف شدن و مورد ستایش قرار گرفتن از جانب دیگران هستند. چنین فرهنگ معاشرتی، فضای بسیار محدودی برای نقد، انتقاد، خودانتقادی، فهم ضعفها، ارزیابی عملکرد گذشته و اصلاح امور به جای میگذارد.
نتیجه نپذیرفتن نقد گذشته
تا زمانی که ما خود را در برابر آینه نگذاشته و واقعیتهای خود را در همه زمینهها درک نکرده، ریشه یابی نکنیم و در پی اصلاح آنها برنیایم، طبعا توسعه ای در کار نخواهد بود. زیرا هرچند عوامل بیرونی مستعد باشند ولی مبنای توسعه یافتگی داخلی است. برتری جویی و ضعف در فهم حدود و ثغور امکانات و مقدورات میتواند به ما کمک کند تا نسبت به گذشته و حال خود و آنچه در آینده ممکن است، واقع بین باشد.
نقد و انتقاد از الزامات پیشرفت هستند اما در ایران عمدتا حالت تعارف، تشریفاتی و تزئینی دارند.
دیدگاهتان را بنویسید