آلودگی بالغ با والد”دیگران قابل اعتماد نیستند”
آلودگی بالغ با والد “دیگران قابل اعتماد نیستند”
یکی از این پیآمدهای جامعه ای که بیشتر در وضعیت والد یا کودک خود است، تغییر ناگهانی رفتار است که دیگران را به واکنش های غیر معمول وا میدارد. یکی از آن رفتار، متفرق شدن مردم در اثر بیاعتمادیهایی است نسبت بهم دارند. این پیامد اجتماعی از منظر جامعهشناسان، ذره ذره شدن جامعه نام گرفته و باعث میشود افراد از تشکل پرهیز کنند. زیرا نگران لطمه خوردن از جانب دیگران هستند و نتیجه چنین ساختار اجتماعی، ضعیف شدن و یا ازمیان رفتن تعامل و گفتوگو و محدودشدن عنصر اعتماد به خانواده و حلقههای دوستی است.
نگرانی از تعامل باعث محدود شدن یادگیری و معاشرت با دیگران میشود و افرادمعاشرت نمیکنند تا در امان بمانند. در چنین قالب اجتماعی، افراد یا به درون خودگوش میکنند، یا در بهترین شرایط به اعضای خانواده خود. صورت نهایی این وضعیت این میشود که اجتماع شکل میگیرد، ولی جامعه با مضمون تشکلی که در آن افراد تعامل داشته و هم سویی کلان دارند، به وجود نمیآید.
گوش کردن وتوجه به دیگران، درابتدا محتاج اعتماد است. وقتی افراد از یکدیگر نیاموزند، جامعه شکل نمیگیرد. برای حل این مشکل فرهنگی، ابتدا باید ایرانیان تفاوتهای یکدیگر را به خوبی قبول کنند، ظرفیتها وبرتریهای دیگران را بپذیرند و از آنها بیاموزند. خوداتکایی، استقلال فکری، و قبول کردن واقعیتها، از جمله ویژگیهای دیگری هستند که هنر شنیدن و گوش کردن را مساعدت میکنند.
جامعه ضعیف اخلاقی (اشاره به ضعف بالغ و زندگی والدانه و من بهتر می دانم در جامعه ایرانی)
منظور از جامعه اخلاقی، قائل بودن شهروندان به حقوق یکدیگر، نگاه انسانی شهروندان به یکدیگر در مقابل نگاه ابزاری، رواج داشتن فرهنگ احترام، ادب و تشکر درمیان شهروندان، پرهیز از قضاوتهای بیپشتوانه و بدون مدرک نسبت به شهروندان دیگر، پرهیز از نشر دروغ نسبت به شهروندان دیگر، خویشتن داری دراختلافات ریز اجتماعی، پرسش و جمع آوری اطلاعات قبل از قضاوتهایی که به افراد مربوط میشود، گفتن فراوان
«من نمیدانم»،
«من اطلاع ندارم»،
«به اندازۀ کافی برای قضاوت کردن نمیدانم»،
«شاید»،
«ممکن است»،
«احتمال دارد»،
«پرسیده و به اطلاع شما میرسانم»،
«شرایط شما را درک میکنم»،
«با شما همدردی میکنم»،
«اگر در شرایط شما بودم همین کار را میکردم»،
«اشتباه کردم»،
«غفلت کردم»،
«کوتاهی کردم»،
«نباید آن سخن را در جمع به شما میگفتم، عذرخواهی میکنم»،
«نسبت به شما حسادت کردم، باید این ضعف را در خودم اصلاح کنم»،
«حقیقت را به شما نگفتم، عذر خواهی میکنم»،
«از محبتهای شما تشکرمیکنم»،
«از اینکه برای من وقت گذاشتید، سپاسگزارم»،
«بیهوده عصبانی شدم، اشتباه کردم، از شما معذرت میخواهم»،
«بیتوجهی مرا ببخشید»،
«این قسمت از آسیب رانندگی اشتباه من بود، مسئولیت آن را میپذیرم»،
«همیشه قدردان شماهستم به خاطر زحماتی که برای من کشیدهاید»
و البته هزاران مورد دیگری که روابط شهروندان را انسانی آمیخته با معنای اخلاقی میکند.
مبنای فلسفی این گونه رفتارو تعامل با انسانهای دیگر، رهیافت انسانی و اخلاقی نسبت به دیگران است. با توجه به این ، به نظر میرسد برای ایرانی بسیار مشکل است بگوید من اشتباه کردهام و غفلت نمودهام. مسئولیت اشتباه را پذیرفتن به معنای ضعف از خودداشتن است.
جامعه مسئولیت اشتباه افراد را بپذیرد
البته جامعه هم باید اشتباه افراد را بپذیرد و به آنها فرصت اصلاح وتغییر دهد. در واقع نگاه غیرابزاری و انسانی، جنبه دو طرفه و تعاملی دارد. گفته میشود ادارات قوه قضاییه کشورهای اسکاندیناوی عموما خلوت و بدون مراجعه کننده است. شهروندان این کشورها به اندازهای با یکدیگر مدنی رفتار میکنند که نیازی به مراجعه به قوه قضاییه نیست. ریشه این فضای اجتماعی در نحوه تعامل افراد و روشهای حل اختلاف و رفع سوء تفاهمها و کدورتها است.
ادبیات فارسی وخاطرات افراد در متون تاریخی در ایران حاکی از قدرنشناسی، تغییر مواضع به طورروزانه و دائمی، ناجوانمردی، رفتار مبتنی بر سمت و پول و امکانات است.
طی تحقیقی در مورد اسلامی بودن کشورها، زلاند نو اسلامیترین کشور در جهان شناخته شده است. رتبه بعضی از کشورهای دیگر بدین ترتیب است:
فنلاند ۵، دانمارک ۶، مالزی به عنوان اولین کشور مسلمان در این رتبه بندی ۳۸،
کویت ۴۸ ، امارات۶۶، ترکیه ۱۰۳، بورکینافاسو ۱۳۲، اندونزی ۱۴۰، پاکستان ۱۴۷
یک پیشنهاد رد نشدنی:
دیدگاهتان را بنویسید