بهترین سخنران و مربی موفقیت دنیا کدامند؟
10 سخنران انگیزشی و موفقیت دنیا کدامند؟
همه کسانی که علاقمند به حوزه تعالی فردی هستند، دوست دارند بدانند کدام یک از سخنرانان در دنیا عنوان بهترین سخنران انگیزشی و موفقیت را داراست. طی سالهای گذشته که مطالعات و تحقیقاتی در حوزه تعالی و توسعه فردی داشتم، افراد موفقی را در سطح کشور و سراسر دنیا دیده ام که با سخنرانی های خود توانسته امید و انگیزه را به مردم بازگرداند.
این مقاله را هم بخوانید: ان ال پی چیست؟
در ادامه به بررسی 10 سخنران و مربی موفقیت و توسعه فردی می پردازیم. لیست فوق بنا به نظر اینجانب می باشد و شاید در رده بندی فوق تعدادی برخی از سخنرانان از قلم افتاده باشند.
فهرست مطالب
Toggleآنتونی رابینز
کمتر کسی را سراغ دارید که در حوزه موفقیت و انگیزه بتواند موفق از آنتونی رابینز باشد. هنگامی که اسم موفقیت می آید ناخودآگاه بیاد کتابهای انگیزشی و سمینارهای چندهزار نفری او می افتیم. او که متولد 1960 در کالیفرنیا است، کودکی و نوجوانی بسیار سخت و مشقت باری را سپری کرده اما در سنین جوانی با تصمیمی جدی تبدیل به یکی از گرانترین مشاورهای موفقیت فردی شده است. در سالهای گذشته بسیاری از روئسای جمهور آمریکا و تجار از مشاوره های او استفاده کرده اند و او درباره خود می گوید: هنوز 22 سالگی خو ر ابیاد می آورم که در آپارتمان چهل متری زندگی می کردم و ظرف های خود را در وان حمام می شستم. وزن من به 120 کیلو رسیده بود و از اینکه در این شرایط هستم خسته شده بودم.
به بررسی کتاب های کاهش وزن پرداختم اما موفقیتی حاصل نشد تا اینکه به الگوبرداری از انسانهای موفق در این زمینه پرداختم و با تمرین های کنترل ذهن، توانستم به وزن ایده آل برسم. این اولین دستاورد من در زمینه موفقیت بود. او به یادگیری ان ال پی نزد ریچارد بندلر و جان گریند پرداخت و طبق یکی از پیش فرض های NLP که بیان می کند ” اگر کسی می تواند کاری را انجام دهد، تو هم می توانی ” به برررسی کتابهای مختلف پرداخت و در سال 1984 موفق شد به تیم المپیک آمریکا مشاوره داده و باعث موفقیت ورزشکاران شود.
در جوانی آرزوهای بزرگی داشت که باعث تمسخر اطرافیان می شد. او در تصورات خود قصری بزرگ بهمراه خانواده ای شاد میدید که سالها بعد به همه آنها دستیافت و قصری در سواحل سن دیه گو خریداری کرد. علیرغم موفقیت های بیشماری که طی سالیان متمادی بدست آورده، بدون هیچ ادعایی تمام منابع و تلاش خود را صرف بهبود زندگی و نحوه اندیشیدن مردم کرده است تا جایی که در سال 1991 موسسه غیرانتفاعی جهت یاری رسانی به کودکان عقب مانده زهنی تاسیس کرد و همچنین بنیاد رابینز را جهت توسعه سبک زندگی مردم راه اندازی کرد.
پیشنهاد ویژه:
چرا رابینز خاص است؟
پس از این مقدمه به نحوه سخنرانی انگیزه بخشی او بپردازیم. رابینز به معنای واقعی کوچینگ و مربیگری را انجام میدهد و در سمینارهای خود بر خلاف سخنرانان دیگر که با ظاهری رسمی ظاهر می شوند، لباس راحتی پوشیده و اینچنین اعتماد به نفس خود و نزدیکی به مردم را نشان می دهد.
او در سمینارها به بر روی باورهای محدود انسانها کار می کند و آنها را با توانایی های ذهن آشنا می سازد تا جایی که پس از همایش ها مردم از نظر ذهنی توانایی راه رفتن بر روی ذغال را پیدا می کنند. همچنین ترسهایی که از کودکی در ذهن برخی افراد شکل گرفته را با بهترین نحو برطرف می کند. کتابهای این نویسند بارها تجدید چاپ شده اند و با تمرینهای کاربردی که ارائه می کند میتوانید به تغییرات پایدار دست یابید. کتابهایی نظیر بسوی کامیابی، موفقیت نامحدود، قدرت نامحدود، قدرت بی پایان و…
وین دایر
برای افرادی که علاقمند حوزه خودشناسی و تغییر هستند، نام وین دایر تداعی کننده کلمه “خودیاری” و بهبود فردی از طریق شناخت مواهب الهی است. او اعتقاد داشت هر کسی مسئول است که دنیا را جای بهتری برای دیگران و خود کند. او تعریف زیبایی از عشق دارد و می گوید عشق یعنی اینکه بتوانیم و بخواهیم که آنهایی که برایمان مهم هستند، آنچه را که می خواهند انتخاب کنند، بدون اصرار بر اینکه انتخاب آنها، رضایت ما ار تامین کند.
وقتی در سال 2012 متوجه شد که به بیماری سرطان مبتلا شده است، گفت: شاید این بیماری به نوعی پاسخ بدن من به زخم های روح و روانم باشد. روابط شکست خورده گذشته و یا هر چیزی شبیه به آن. هرچه هست، بدن همیشه می داند که چه می کند و آنرا در حد کمال انجام می دهد.
او جزء اولین سخنرانان موفقیت بود که تغییرات را از طریق اتصال فرد به منبع الهی آغاز کرد و این تمرین های الهی با الگو گرفتن از عرفان شرق مردم را با حکمت زندگی و نگرشی تازه به مشکلات روبرو ساخت. او می گوید چه باور کنید چه نه، من همیشه در حال عبادت هستم. او اعتقاد دارد دنیا مانند پژواکی است که از کوه بر می گردد. اگر به آن بگویی سهم مرا بده، به تو خواهد گفت سهم مرا بده و تو در کشمکش با دنیا دچار جنگ اعصاب می شوی. اگر به دنیا بگویی چه خدمتی از من ساخته است؟ دنیا هم همین را به تو خواهد گفت.
کتابهایی که از او به یادگار مانده عباتند از: 10 قانون موفقیت، آفرینش والا، خویشتن مقدس شما، تعادلت را حفظ کن، برای هر مشکلی راه حلی معنوی و…
جک کنفیلد jack kenfield
جک کنفیلد از آن دسته سخنران و مربیانی است که با واقع نگری نسبت به موفقیت شما را به چالش های جدیدی مواجه می کند. او اعتقاد دارد شما نمی توانید مستقیم به سمت موفقیت نهایی حرکت کنید، باید در مسیر، شکست بخورید و هر شکست نشانه یک چیز جدید برای یادگیری تا رسیدن به موفقیت نهایی است، پس بیشتر شکست بخورید تا سریعتر موفق شوید. او اعتقاد دارد برای موفقیت ابتدا نیاز خود را پیدا کنید و آنرا برآورده سازید. تمام ابداعات جهان ناشی از نیاز و کمبود یک مسئله ایجاد شده اند و همین عنصر نیروی انگیزه را در ما زنده می کند.
کتاب معروف او ” سوپ مرغ برای روح” بیش از 100 میلیون نسخه چاپ شده است که شهرت جهانی دارد. کتابهای دیگری مانند مبانی موفقیت، 10 قانون موفقیت و ضربه های شفابخش از جمله آثار او هستند.
برایان تریسی brian tracy
اگر علاقمند به مدیریت زمان هستید و مباحث مدیریتی برای شما مهم است، کتابهای برایان تریسی بسیار مفید است. او که تخصص بالایی در زمینه بازاریابی و فروش دارد در سالهای گذشته چندین بار به ایران سفر کرده و سمینارهای خوبی برگزار کرده است. او یکی از تکنیکی ترین سخنران جهان است بیش از آنکه احساسی صحبت کند، تلاش می کند با دادن راهکار شما ار به موفقیت برساند. او در 25 سالگی فروشندگی را آغاز کرد و پله های ترقی را طی نمود. پس از آن بصورت مشاوره در بسیاری از شرکت های صنعتی و خدماتی مشغول به کار شد.
او فرمول موفقیت را در نکات زیر خلاصه نموده است:
1-توجه به آموزش 2- کسب مهارت 3- گسترش ارتباطات 4- پولدار بودن 5- برخورداری از عادات کاری خوب 6- مثبت اندیشی 7- داشتن ظاهر مناسب 8- افزایش خلاقیت 9- برخورداری از یک شخصیت محکم و دوست داشتنی
کتاب های وی شامل: درآمد رویایی، هدف، موفقیت، فروش موفق، مدیریت زمان، فوق ستاره شوید، بازاریابی، قورباغه را بخور و..
رابرت کیوساکی robert kiyosaki
پدر پولدار پدر بی پول از او سخنرانی بی بدیل در حوزه هوش مالی و مدیریت زندگی را به دنیا معرفی کرد. او از یک خانواده ژاپنی-آمریکایی می باشد که برجسته ترین مدرسان کشور بوده اند. او اعتقاد دارد علت اینکه برخی از مردم در فقر به سر می برند این است که سالهای سال عمر خود را در مدارس می گذرانند ولی در مورد پول چیزی یاد نمی گیرند. آنها فقط یاد می گیرند که برای پول کار کنند اما ههیچگاه یاد نمی گیرند که چه کنند تا پول برایشان کار کند. او اعتقاد دارد دست خودت است که ارباب پول باشی یا برده آن و یاد بگیر تا مسئولیت امور مالی خود را به عهده بگیری در غیر اینصورت تا پایان عمر باید پذیرای دستورالعمل ها و فرمایشات دیگران باشی. او در سمینارهای خود به وفور از تجارب مشاوره خود و مثالهای کاربردی در زمینه کسب درآمد استفاده می کند.
عقاید او در زمینه پول وافراد موفق
1-پولدارها هیچوقت رای پول کار نمی کنند.
2- این یک تفکر اشتباه است که پولدارها از راه نادرست به این موقعیت رسیده اند.
3- ساده ترین افراد جامعه، پودارترین افراد جامعه هستند.
4- ماشین و مسکن شما جزء سرمایه حساب نمی شوند.
5- برای پولدار شدن و پولدار ماندن به دیگران کمک کنید.
6- پول و ثروت بادآورده برای افراد فقیر خظرناک است.
7- در شغلی موفق و پولدار خواهید شد که عاشقانه آنرا انجام دهید.
ناپلئون هیل
وقتی شاهکاری بنام بیندیشید و ثروتنمد شوید از او منتشر شد، تحولی در نگرش انسان به معقوله موفقیت فردی بوجود آمد. او در 1883 چشم به جهان گشود و از کودکی عاشق نویسندگی بود. وقتی خبرنگاران راز موفقیت او را پرسیدند گفت: باید بدانیم چه می خواهیم و به کجا میرویم. فقط 3 درصد از مردم هدف دارند و آنرا روی کاغذ می آوردند. این افراد کارایی بیش از 5 برابر افراد معمولی دارند. انسانها باید پای عقاید خود بایستند و پشتکار داشته باشند. این خواسته آنها به وسواس تبدیل می شود و در نهایت پیروز می شوند. او با مصاحبه های ماندگاری که با ادیسون و گراهامبل و هنری فورد داشت از راهنمایی های آنها برای زندگی خود و دیگران استفاده کرد.
باب پراکتور bob proctor
وقتی در فیلم راز از رازهایی که انسانهای موفق و پولدار به شما نمی گویند پرده برداشت و روش های اتصال به قدرت بیکران ذهن را اعلام کرد، مردم دنیا او را بعنوان یک نویسنده و سخنران انگیزشی درجه یک پذیرفتند. او برای نخستین بار از قدرت ضمیر ناخودآگاه استفاده کرد و باور داشت انسانها دارای غول خفته ای هستند که اگر بدانند چگونه آنرا بکار گیرند، به موفقیت های بیشماری دست خواهند یافت. بعدها قانون جذب بصورت جدی تر در بین مردم راه یافت و سمینارها و کتب بیشماری در این زمینه منتشر شد.
اندرو متیوس Andrew-Matthews
داستان از جایی شروع می شود که یک کاریکاتوریست و نویسنده شاد به نام اندرو متیوس کتابی می نویسد با نام راز شاد زیستن اما در ابتدای کار استقبالی از آن نمی شود و او از این تجربیات استفاده می کند و با پافشاری هایی که در معرفی آن دارد، امروز شاهد انتشار میلیونی آن در ساسر جهان هستیم. او اعتقاد دارد مشکلاتی که در زندگی برای ما پیش می آیند تلنگری هستند برای بازبینی در روند زندگی.
دیل کارنگی
اگر بخواهید بعنوان یک سخنران مشغول به کار شوید کتابی قدیمی اما فوق العاده بنام آیین سخنوری را به شما پیشنهاد می کنم. دیل در سالهای جوانی به فروشندگی مشغول شد اما در نهایت آنرا رها کرد و به رویای خود که سخنرانی و تدریس بود پرداخت و به شهرت جهانی رسید. کتاب های منتشر شده شامل آیین دوستیابی، آیین سخنوری، هنر تکلم عمومی، آیین زندگی و…
نیک وویچیچ Nick Vujicic
اگر روزی از خواب بیدار شوید و ببینید نه دست دارید و نه پا چه کاری انجام میدهید؟ شاید خودکشی کنید و شاید افسرده شوید اما فردی هست که این مشکلات را می پذیرید و به کشف استعدادهای دیگر می پردازد. او کسی نیست جزء نیک وویچیچ . او در کودکی دچار افسردگی شد ولی در جوانی با دنیای پیرامون خود آشتی کرد و به تحصیلات دانشگاهی پرداخت. پس اینکه به تحول فردی رسید به مشیت الهی در مشکل ظاهری خود رسید، تصمیم گرفت به ساسر دنیا سفر کند و به مردم امید هدیه کند. سمینارهای او پر از انگیزه و اشک و لبخند است.
او بسیار پر انرژی است و با محدودیت های خود به شوخی می پردازد و هزاران نفر را که در زندگی امید خود را از دست داده اند به زندگی باز می گرداند. کتابی از او منتشر شده است بنام “عشق بدون محدودیت” که در آن از زندگی و محدودیت های خود می گوید. همچنین موسسه “زندگی بدون دست و پا ” را تاسیس کرد که به سخنرانی افراد مختلف کمک می کند. او می گوید امروز در کنار شما هستم که بگویم خداوند شما را خیلی دوست دارد. اگر به سمت او بروید خواهید دید پاداش اعتماد شما را خواهد داد.
در انتها باید بگویم سخنرانان دیگری مانند جول اوستین، راندا برن، رندی گیج،جان آساروف هم بسیار قابل احترام هستند و شما می توانید پیشنهادات خود را در قسمت کامنت بنویسید.
همچنین جهت شرکت در دوره غیر حضوری ان ال پی کلیک کنید.
1 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
نام دارن هاردی و جیم ران و گرنت کاردون از قلم افتاده